چند روز از شهادت محمد نگذشته بود که از محل دفن خون شهید ، یک گل لاله روییده بود ...

به گزارش نوید شاهد ایلام : خاطره ی از شهید محمد میشخاصی

شهید محمد میشخاصی ، جهت دیدار با خانواده و حضور در خانه و تولد فرزندش درخواست مرخصی کرده بود . موافقت مرخصی شهید ، به فردا موکول گردید. بعد از ظهر همان روز دشمن منطقه را زیر آتش خود قرار داد.
زمانی که شهید خواست از سنگرش بیرون بیاید، خمپاره ای در نزدیکی او به زمین خورد. ترکش آن به قلب شهید اصابت کرد  و روحش به ملکوت پیوست. هنوز خون سرخش را از زمین پاک نشده بود. با گفتن « انالله و اناالیه راجعون» خون را از زمین جمع کرده و با کمک دوستان ، دور از مسیر تردد نیروها در چاله ای دفن نمودیم.
گویا آسمان نیز با ما و فرزند کوچولویش همدرد شده بود ، اشک می ریختیم و آسمان نیز یاریمان می کرد. بعد از چندین ساعت متوالی ، باران قطع شد. آفتاب دست نوازشش را بر چهره غبار گرفته و اشک آلود زمین کشید. چند روز از شهادت محمد نگذشته بود که از محل دفن خون شهید ، یک گل لاله روییده بود (عکس آن موجود است)

 
جای خون باقی و لاله ، همچنان روز به روز شاداب می گردید. دور تا دور آنرا حفاظ گرفتیم. خاکش برای هر کس متبرک بود و دوستان در کنارش عکس می گرفتند.
 
منبع : کتاب روایت عشق دفتر اول ، خاطرات مرتبط با شهدای استان ایلام - به کوشش علی روشنی زاده

شهید محمد میشخاصی فرزند علی در بیستمین روز از شهرشهریور ماه سال 1344 شمسی در شهر مرزی مهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا کلاس پنجم ابتدایی پی گرفت و با رسیدن به سن قانونی انجام خدمت نظام وظیفه سربازی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و بعنوان رزمنده راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. شهید میشخاصی پس از مجاهدات خالصانه سرانجام در بیست و ششم بهمن ماه سال 1364 در منطقه چنگوله مهران از قلب مورد اصابت ترکش گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید . مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده