عاشورای سارات و جلوه‌های عرفانی آن
از وادی حیرت گذشتند، چون شمع سوختند، آهی برنیاوردند. سوختند تا بشریت راه را گم نکند. آنچه در سارات روی داد در یک کلام عشق بود وعرفان، راستی شهداء ما برقله‌های عرفان ایستاده‌اند. بیاید از این قله‌های معرفت، طریق زندگی بیاموزیم...

در آغازین روزهای جنگ یکباره دیگر عاشورا در ایران تکرار شد، این بار کربلای سارات سومار بیت‌المعمور عارفان بود، سرزمینی که از آن هفت دلداده به معشوق رسیدند.

به گزارش نوید شاهد : این روزها در غوغای زتدگی، به دریای محرم  زده‌ایم. علم عزای حسین (ع) در همه جای ایران در اهتزاز است، دل‌ها همه محزون در عزای پسر فاطمه(س) است. راستی این حسین (ع) کیست که عالم همه دیوانه اوست؟ این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه اوست.

وقتی شمع و پروانه را در دیده‌گانم مجسم می‌کردم، نام شهداء در ذهن می‌درخشید، مخصوصا محرم امسال که با شهید حججی معنای دیگری یافت. در استقبال از این شهید بی سر ملت سنگ تمام گذاشتند. او را ملاک تا عرش بدرقه کردند، اما گویای تاریخ سرخ این کهن دیار مملو از این حماسه‌ها است.

در آغازین روزهای جنگ یکباره دیگر عاشورا در ایران تکرار شد، این بار کربلای سارات سومار بیت‌المعمور عارفان بود، سرزمینی که از آن هفت دلداده به معشوق رسیدند، همچو منصور خریدار سر دار شدند، کوس انالحق بزدند و در  وادی عشق فناء لله شدند.

عاشورا که فرا می‌رسد، دل‌ها در فراق این سبک روحان عاشق بی‌قرار می‌شود، ایوان از عاشورای ۵۹ شط خون را که به کربلا وصل بود، تجربه کرده است. یزیدیان زمان دیار ما را نشانه رفته بودند.

آن روز در شهر آژیر خطر به صدا درآمد، مردان مرد، لباس رزم پوشیدند،غسل شهادت کردند. برای یاری دین خدا و ولی او از هستی گذشتند، شهیدان جوهر مرادی، عبدالمهدی  و محمدکریم پیرحیاتی، جلیل رستمی، محمد نوری، تقی کوهی و خلیل رشیدی را می‌گوئیم.
مردان مردی که نام ایوان را در تاریخ جاودانه ساختند، یکبار دیگر عاشورا را تکرار ساختند، این سبک روحان عاشق به خونخواهی حسین(ع) به کربلای سارات سومار رفتند. آنان در پی گل روی به گلزار نهادند.
قهقه مستانه زدند و از فرش به عرش رسیدند، آنان در عاشورای سال ۵۹ شمسی تن را با خون خضاب کردند.در سارات سومار آنچه بود،عشق و دلدادگی به مولا  امام حسین (ع) بود. آنان مردانه جنگیدند، تا علم اسلام در این کشور در اهتراز باشد.

آنان جان دادند تا امنیت و آرامش بر این کشور حاکم باشد، آنان رفتند تا عزت و اقتدار در این دیار برای همیشه باقی بماند، آنان رفتند تا خاطره مردان بی‌وفای کوفه دیگر تکرار نشود. قهرمانان شهرم، مردانه رفتند، مردانه جنگیدند و در این وادی مرگ با عزت یعنی شهادت را برگزیدند.
چه بگویم در وصف شهیدان سارات سومار، نه از شهامت او عاشقانه‌تر شعریست! نه از شهادت آن عزیزان دلبرانه هنری، امرور را که می‌نگرم، شکوه محرم را که نظاره می‌کنم، عزت امروز را که حس می‌کنم، متوجه می‌شوم که این شهادت‌ها است که ما را به عاشورا پیوند زده و تا ملت عاشورایی است،  تا حججی‌ها در ایران هست، تا مردان مردی چون شیران سارات در این سرزمین زندگی می‌کنند، این عزت و عظمت هست.
پس بیاید نام شهیدان را به بلندای تاریخ فریاد زنیم، راهشان را مستدام داریم تا اسلام و ایران  برای همیشه عزیز باقی بماند. عزت در  تداوم راه سرخ  کربلا است و در ایران امروز این راه پر رهرو است.
در عاشورای سومار عشق بود و معرفت،عرفان در بالاترین سطح موج می‌زد. آنان از خود گذشتند تا دیگران راه را گم نکنند، آنان امام زمان خویش را شناختند، صدای انتصار او را با همه وجود جواب دادند. آنان بهترین وجود خویش را یعنی جان را به صاحب جانان تقدیم کردند.
از وادی حیرت گذشتند، چون شمع سوختند، آهی برنیاوردند. سوختند تا بشریت راه را گم نکند. آنچه در سارات روی داد در یک کلام عشق بود وعرفان، راستی شهداء ما برقله‌های عرفان ایستاده‌اند. بیاید از این قله‌های معرفت، طریق زندگی بیاموزیم.

* متن ار : نصرت‌الله حیدری

شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار
شهدای سارات سومار

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده