به امید توست
به خدا قسم پرنده ! که دگر نمی توانم پس این قفس بخوانم پس این قفس بمانم

نوید شاهد ایلام
 
از زبان مادری که پرنده مفقودالاثرش را به انتظار نشسته است
به امید توست
نکند تو ای پرنده! بپری از آسمانم
نکند خدا نکرده که بدون تو بمانم
نکند تو هم نیایی و در این شب و تباهی
بدهی به دست آهی دل و دست و دیدگانم
من و آسمان خالی ز ستاره و سپیده
به خدا قسم پرنده! که دگر نمی توانم
به امید توست اینک که نشسته ام بر این خاک
که سحر بیایی و من غزلی دگر بخوانم
و همیشه مانده ام من به امید لحظه هایی
که بیایی و بپاشی غزلی به رود جانم
به خدا قسم پرنده ! که دگر نمی توانم
پس این قفس بخوانم پس این قفس بمانم
 
 
منبع : روایت عشق - خاطرات مرتبط با شهدای استان ایلام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده