شنبه, ۰۷ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۲
اي خدا با يك دل پررنج و درد / راوي فتح شهيدان كوچ كرد / يا محمد! داغدار عشق كو / داغدار بيقرار عشق كو


باز درياي دلم توفاني است

آسمان چشم من باراني است

تا دل من عاشقي بيتاب شد

ماهي جانم برون از آب شد

باز در جانم شرر افتاده است

تيغ بر جان و جگر افتاده است

شد شكوفه ريز باغ ديده‌‌ام

لاله مي‌رويد زراغ ديده‌ام

اي جنون در من شكوفا شو كه باز

زخم شيون در دلم بشد باز، باز

اي رفيقان سينه را آبي زنيد

آتش جان مرا آبي زنيد

يا محمد! دغدادرم از قديم

داغداري شرمسارم از قديم

زخم جان خسته‌ام را مرهمي

اي رفيقان! همزباني، همدمي

دوستان فكر من تنها كنيد

مرتضايم رفت، واويلا كنيد

يا محمد سينه‌ام آتش گرفت

سينة بي‌كينه‌ام آتش گرفت

يا محمد! اضطرابم از دل است

اضطراب انتخابم از دل است

يا محمد!‌ اضطرابم كُشت كُشت

آيه‌هاي اين كتابم كُشت كُشت

يا محمد! مرتضي بيتاب بود

ماهي افتاده دور از آب بود

از صدف دست اجل تا دُر گرفت

آتش آهم از اين غم گر گرفت

اي شقايق! لاله‌ها را كن خبر

لاله‌هاي كربلا را كن خبر

يا محمد! مرتضي در خون نشست

آنكه از جام ولايت بود مست

مرتضي آيينه ادراك بود

سينه‌اش از تيغ خصمان چاك بود

دوستان! در فرقتش شيون كنيد

جامعه‌اي از جنس غم بر تن كنيد

هر كلام او زجنس آب بود

سينه‌اش چون چشمة مهتاب بود

ياد بادا اغ و درد مرتضي

اشك گرم و آه سرد مرتضي

يا محمد! پاكباز عشق رفت

عندليب و سروناز عشق رفت

اي خدا با يك دل پررنج و درد

راوي فتح شهيدان كوچ كرد

يا محمد! داغدار عشق كو

داغدار بيقرار عشق كو

مرتضي جان! جان ما را سوختي

رفتي و آتش به جان افروختي

سروده : اكبر بهداروند



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده