راهم را تا مرز شهادت ادامه دهيد همانطور كه ابوالفضل العباس (ع) ، ياور حسين (ع) بود واز شما مي خواهم مجالس عزاداريم را با قرآن‌خوانى و سينه‌زنى به ياد حسين (ع) برگزار كنيد...

 

نوید شاهد ایلام: شهید لطیف نصرالهی فرزند سهراب در سال 1349 در خانواده ای مسلمان و مذهبی در روستای مهدی آباد به دنیا آمد، زندگی ساده کوچ نشینی را اختیار کرده بودند. این شهید گرانقدر از نعمت خواندن و نوشتن برخوردار بود.
 
16 سال بیشتر نداشت که با گریه و زاری رضایت مسئولین خانواده را جلب کرد و تا به رویای صادقانه خویش که تاریخ شهادت او را به خون خویش در عالم خواب بر روی سنگ نوشته بود برسد شهید در نهم مردادماه 1366 در سن 17 سالگی بر اثر اصابت ترکش دشمن در قلاویزان مهران شهد شیرین شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست،مزار شهید در منطقه شهدای علی صالح(ع) می باشد.
 

 

 
وصیت نامه شهید لطیف نصرالهی
پدر عزيزم مي خواهم براى آخرين بار سلامم را تقديم حضورتان كنم  ، چون شما زحمات زيادى را برايم متحمل شده‌اى  . اميدوارم مرا حلال كنيد و از شما بسيار ممنونم كه مرا تا اين حد بزرگ كردى تا در راه حق و خون حسين (ع) كه اين درس آزادى و آزادگى را به ما آموخت بجنگم و نداى مظلوميت آنها را به گوش جهانيان با خون خود برسانم و عاشوراى حسين دوباره تكرار شود .
 
پدر و مادرم از شما اين خواهش را دارم كه زياد در مرگم گريه و زارى نكنيد و مجلس عزاداريم را به شادى تبديل كنيد ،  چون من عاشق بودم  و به سوى معشوق رفتم و آيا مي شود عاشقى را از معشوق خود بترسانند ، هرگز . 
من خودم اين راه را انتخاب كردم و هيچ عاملى باعث انحراف من از اين راه نمى‌شود ، همانگونه كه حسين‌ابن على (ع) جد رهبرم امام خمينى  در اين راه از دادن خون خود و فرزندانش دريغ ننمود و چقدر افتخار است براى من وشما راه حق را پيمودن .
و اما شما برادران عزيزم ، هرچند راه حق را مي دانيد اما  چند كلمه‌اى من باب يادآورى به شما مي گويم، اميدوارم پاسدار واقعى خون من و ديگر برادران شهيدمان باشيد  و راهم را تا مرز شهادت ادامه دهيد همانطور كه ابوالفضل العباس (ع) ، ياور حسين (ع) بود واز شما مي خواهم مجالس عزاداريم را با قرآن‌خوانى و سينه‌زنى به ياد حسين (ع) برگزار كنيد و آن را تشريفاتى نكنيد و برايم سياه نپوشيد و از طرف من از تمام دوستان حلاليت بطلبيد وكارى نكنيد  كه پدر و مادرم را ناراحت كنيد و در ميان مردم ميانه‌رو مثل كوه استوار باشيد ، همانطور كه حضرت سجاد (ع) با صبر و مقاومت در مقابل سختيها و رنجها نداى مظلوميت حسين (ع) و شهداى كربلا را به گوش مردم رسانيد كه تاريخ آن را فراموش نكرده و نمى كند و خداوند با صابران است .
 ناگفته نماند اگر چنانچه  سعادت پيدا كرديد و به جماران رفتيد ، دست و صورت امام را به جاى من ببوسيد ، چون اين آرزو را داشتم ولى خداوند اين توفيق را نصيبم نموده كه قبل از اينكه امام را زيارت كنم شهيد شوم .
اما شما برادران همسنگرم : از شما مي خواهم اسلحه تيربارم را بدست بگيريد و با آن سينه دشمان اسلام و قرآن را بشكافى و تا مرز شهادت سنگرها را خالى نكنيد چرا ؟ چون در عصر شهادت با مرگ طبيعى مردن ننگ است ، همانطوريكه  امامان مرگ در بستر را انتخاب نكردند وشما وارثان خون حسين (ع) و ما باشيد . افسوس كه انسان با يكبار مردن ديگر به حيات دنيوى بر نمى‌گردد . اى كاش  هفتاد بار كشته مى‌شدم و باز هم زنده مى‌شدم و در راه اسلام باز هم جانم را فدا مي كردم . اميدوارم كه خون من راه‌ گشاى كربلاى حسين (ع) باشد كه اين هدف و آرزوى همه ما است .
هميشه امام را دعا كنيد چون يك لحظه عمر امام برابر با هزار سال عمر ماست پيامهاى هدايتگرانه  او را با گوش و دل و جان پذيرا باشيد.
 
 

 
منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات- معاونت فرهنگی آموزشی - بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده