شهید اسماعيلجان احمدى گل‏، فرمانده گروهانی است که پس از 8 سال مفقود الاثری، پیکر مطهرش در منطقه سلیمانیه پیدا شد. زندگی این شهید را مرور می کنیم.
خدمتگزاری ساده که در جبهه فرمانده بود/ زندگینامه (منتشر نشود)

به گزارش نوید شاهد، شهید اسماعيل‏جان احمدى گل، فرزند على، در سال 1344 در روستاى گل - دهستان براكوه از توابع شهرستان بيرجند - به دنيا آمد. دوران كودكى را در زادگاهش گذراند و مدّتى را به مكتبخانه رفت.

راستگويى، ايمان و اطاعت‏پذيرى و محبت در مورد پدر و مادر از اهم مشخصات رفتارى وى بود. مادرش، مهربانى به مادر و تواضع را دو خصوصيّت اصلى اسماعيل مى‏ داند.

دوره ابتدايى را در مدرسه روستاى گلِ شهرستان بيرجند در سال 1350 آغاز كرد.

به افرادى كه اهل نماز، روزه و اهل دين بودند و مسجد را فراموش نمى‏ كردند. علاقه و دلبستگى داشت. علّت اين علاقه هم اين بود كه خودش داراى اين صفات و روحيّات بود.

در دوران نوجوانى به مدرسه راهنمايى مى‏ رفت و همراه با آن به كارهاى بنّايى مى‏ پرداخت. پس از پيروزى انقلاب اسلامى شخصيّت و رفتار او همواره در حال رشد و تعالى بود و خانواده و ديگران را ارشاد مى ‏كرد.

مطالعات اسماعيل بيشتر حول كتاب هاى مذهبى بود. با اينكه نوجوان ساكت و آرامى بود بسيار فعّاليّت مى‏ كرد و در پايگاه بسيج به امور فرهنگى مى‏ پرداخت.

در جوانى عضو رسمى سپاه شد و نيز در پايگاه بسيج به فعّاليّتش ادامه داد.

اسماعيل در سال 1363 و در نوزده سالگى با خانم كبرى افراسيابى‏ ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج دو فرزند به نام هاى مهدى (متولد 1364) و راضيه (متولد 1366) است.

سلامتى امام(ره) و سرنهادن به فرمانهاى ايشان بزرگ‏ترين خواست او بود. اوّلين بار - زمانى كه در سال دوّم دبيرستان تحصيل مى‏كرد - به دنبال پيام امام(ره) - مبنى بر دعوت مردم به ويژه جوانان به شركت و حضور در جبهه ‏هاى نبرد حق عليه باطل - عازم جبهه ‏ها شد.

به نظر ايشان جنگ همان‏گونه كه امام(ره) فرموده بود يك مسئله اصلى بود و مى‏ گفت: «تا جنگ تمام نشود بايد به جبهه ‏ها برويم و جنگ را تا پيروزى بر كفر جهانى ادامه دهيم.»

فعاليتهاى مذهبى و عبادى وى، شركت در مراسم تشييع پيكرهاى شهدا، نماز جمعه و جماعت و دعاى كميل بود.

از زمانى كه براى اوّلين بار به جبهه رفت ديگر تقريباً مدام در جبهه بود و كمتر به پشت جبهه مى‏ آمد و همواره مى‏ گفت: «در جبهه از نظر روحى و معنوى بسيار راحت‏تر و خوشحال‏تر هستم.»

انگيزه وى از حضور در جبهه، حفظ نظام و اطاعت از رهبرى و ادامه دادن راه شهدا و خطّ سرخ حسين بن على(ع) بود.

از جمله خصوصيّت هاى اسماعيل سفارش خانواده به امر به معروف و نهى از منكر بود.

اسماعيل جان احمدى گل، قبل از شهادت يك بار مجروح شده بود و با اينكه هنوز چهلمين روز شهادت برادرش - رجب جان احمدى گل - سپرى نشده بود، براى دومين بار به صورت داوطلب و بسيجى عازم جبهه ‏ها شد تا اينكه در 27 فروردين 1366 در حين عمليات نصر 1 در منطقه سليمانيه مفقودالأثر شد. سرانجام در 21 اسفند 1373 بعد از كشف پيكر مطهرش، در بيرجند تشييع و در روستاى محل زادگاهش دفن شد.

همسر ايشان مى‏ گويد: «بعد از شهادت متوجه شديم كه او فرمانده گروهان است. قبل از آن هر موقع از ايشان سؤال مى‏كرديم كه در جبهه چه سمتى داريد؟ ايشان مى‏گفتند: من يك خدمتگزار ساده در جبهه هستم.»


در همین زمینه بخوانید:

پارتی بازی در جبهه

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده