یادها و خاطره ها
یک روز صبح اصرار داشت كه به سنگر همسايه برود و من اجازه نمي دادم و او مدام اصرار مي كرد تا اينكه خواسته ، ناخواسته اجازه دادم و او از ديوار پريد آن طرف و به سنگر همسايمان رفت تا با بچه ها به جبهه خودشان بروند...

نوید شاهد ایلام
 
بسم الله الرحمن الرحيم
هديه امام (ره)
شهيد حسن جايدري در خانواده اي مومن ديده به جهان گشود چهارمين فرزند خانواده بود . از همان كودكي محبوب پدر ومادر بود، با مهرباني وتلاش در كارهاي خانه هم به پدر ومادرش كمك مي كرد.
و از هر لحاظ زرنگ و باهوش بود. حسن در عراق متولد شده بود و زماني كه 6 ماه بيشتر نداشته بود به ايران آمده بودند. وخوي ومنش ايراني واصالت ايراني در وجودش موج مي زد مهرباني ودلسوز با همه در آن سنين كودكي باعث خوشحالي همه بود وهمه از ته دل دوستش داشتند.
حسن سرشار از انرژي و در عين حال انساني صبور بود و با آن سن كم خيلي درك بالايي داشت . شهيد از شجاعت بالاي برخوردار بود و دوست داشت به جبهه برود و همانند جبهه اي مبارزه کند و به شهادت برسد و اما سن كم او را محدود كرده بود و از اين آرزوي بزرگش بي بهره شده بود.
پسرم هميشه دوست داشت در حال وهواي جنگ باشد و بيشتر بازيهايش هم از اين حال و هوا  خارج نبود. روزها براي بازي به سنگر همسايمان مي رفت و با بچه ها در داخل سنگری که برای کمین  در موقع بمباران هوایی درست کرده بودند بازی کنند.
یک روز صبح اصرار داشت كه به سنگر همسايه برود  و من اجازه نمي دادم و او مدام اصرار مي كرد تا اينكه خواسته ، ناخواسته اجازه دادم و او از ديوار پريد آن طرف و به سنگر همسايمان رفت تا با بچه ها به جبهه خودشان بروند.
همان روز بود كه بمباران هوايي شروع شد وهمه سراسيمه وحيران هر كس به جائي پناه مي برد ومن خيال راحت از اينكه حسن در سنگر پناه گرفته خودمان نيز پناه گرفتيم بعد از اينكه از شدت بمباران كاسته شده وهمه از پناهگاها بيرون آمدند و سراغ دوست وآشنا مي رفتند ما فهميديم كه سنگر همسایه مان در بمباران آسيب ديده وتعدادي در آن سنگر به شهادت رسيدند وقتي حيران وشتابان به سوي سنگر رفتيم با پيكربي جان حسن روبرو شديم واين شد كه حسن سنگر نشين ميهن باعث افتخار من وهمه شد ويادم آمد كه  آن شب خواب حضرت امام خميني (ره) را ديدم كه امام به من هديه ای داد واين شد كه صبح بعد پیکر پسرم را به من هديه دادند و اين هديه بزرگ را از رهبرم قبول كردم و تقديم به وطن وامت اسلامي  كردم كه انشاءالله خداوند بزرگ از من قبول كند.

شهيد حسن جايدري  در سال 1349 در شهر مهران چشم به جهان گشود وی پس از طي دوران طفوليت راهي مدرسه براي كسب علم و دانش گرديد .
شهيد علاقه زيادي به درس خواندن داشت و همه تكاليف خود را بطور كامل انجام مي داد شهید در هنگام شروع انقلاب اسلامي در حالي كه سن زيادي نداشت د رتظاهرات و  راهپيمایهایی كه عليه حکومت پهلوي صورت مي گرفت حضوري فعال داشت.
 شهيد فردي خوش اخلاق و مهربان و در كارهاي روزانه خود بسیار زرنگ و هوشيار بود و همه فرائض ديني را به نحو احسن انجام مي داد و براي پدر و مادر و بزرگترها احترام خاصی قائل مي شد تا اينكه در اول مهر ماه سال 1359 كه حملات متجاورز كارانه دشمن بعثي عليه رژيم جمهوري اسلامي ايران شد شهيد بزرگوار در شهر مهران بر اثر اصابت گلوله هاي دشمن مظلومانه به شهادت رسيد و پيكر مطهرش در امام زاده سيد حسن(ع) مهران به خاك سپرده شد .
روحش شاد و يادش گرامي باد

 منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات- معاونت فرهنگی آموزشی - بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده