وصیت نامه دانش آموز شهید «شهید حیات سروری» از شهدای استان ایلام
وصيت من رسالت نسل من است برادران شما نشانه سپيده دمانيد شما انجام شب سياهيد اگر من در گذشتم رسالت مرا را به انجام رسانيد و بردبار بكوشيد ...
نوید شاهد ایلام
 
وصيتنامه شهيد حيات سروري
بنام خداوند كه ما را آفريد و ما را براي امتحان قرار داد.  

برادر :قلمت  را بردار قلمت  را با خون من رنگين كن و آنچه را مي گويم بنويس لبانم را بنگر كه شعار مي دهد و مرا كه ترانه ميخوانم ...آنچه بر لبانم مي گذرد آرزوهاي زخم خورده اي است كه به لب چون نازي جاري است .
انسان به سلاح خويش ايمان آورده است به سلاحي به پيروزي كشيده مي شود و به خوني كه بر خاك ميريزد .قلمت را با خون من رنگين كن و آنچه را ميگويم بنويس به تمامي مردان بنويس ، بنويس كه برادران خويشان من وصيت خويش نوشته ام وصيت من رسالت نسل من است برادران شما نشانه سپيده دمانيد شما انجام شب سياهيد اگر من در گذشتم رسالت مرا را به انجام رسانيد و بردبار بكوشيد ... و اي كساني كه مرا دوست داريد راهي كه من رفتم راهي بود كه از دوستان شهيد سرچشمه گرفت و شما همين راه را انتخاب كنيد و دنباله رو همين راه باشيد و تو اي مادرم مهربان و دلسوزم فرزند كوچكت و معصيت كارت را ببخش ببخش...   
  الحقير حيات سروري

خلاصه ای از زندگینامه شهيد حيات سروري
 
در فروردين ماه 1347 در حومه‌ي صالح آباد، از توابع استان ايلام؛ در جوار حرم مطهر امام‌زاده علي صالح (ع)، در میان خانواده ای  دلبسته به اهل‌بيت، چشم به جهان گشود.
دوران كودكي را تا مقطع راهنمايي، در شهر صالح‌آباد سپري كرد. در سن سیزده سالگي عضو پايگاه مقاومت شهر صالح‌آباد شد. از همان ابتداي جنگ تحميلي، براي امنيت اين شهر، تا پاسي از شب به نگهباني مشغول بود. شهيد سروري، دوران دبيرستان را در شهر ايلام گذراند و در اين مقطع، عضو انجمن اسلامي دانش‌آموزان گرديد.
 بعضي از واحدهاي نظري و عملي خود را به نام طرح كاد، در بيمارستان امام‌خميني (ره) شهر ايلام گذراند و در كنار آن، مشتاقانه به فراگيري آموزش پرستاري پرداخت؛ به اين طريق، شبانه‌روز به مصدومان جنگ، عشق می ورزيد و خدمت ‌می كرد.
در سال‌هاي 64-63، شهيد سروري در چند نوبت مشتاقانه به جبهه‌هاي حق عليه باطل شتافت و خود را براي جهادي بزرگ‌تر و ايفاي رسالت ديني و اعتقادي مهيا كرد و در نهايت با اصرار و متقاعد نمودن فرماندهان، در عمليات والفجر 9 در شهر كردستان شركت نمود. ساعت 12 ظهر 12 اسفند ماه 1364 با لباني خندان، به آرزوي ديرينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي خود رسيد و به ملكوت اعلي پر كشيد و با شهامت، آيه‌ي «راضيه مرضيه» را تفسير نمود.

منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی آموزشی- بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده