شهيد علي رضا صديقي، فرزند سهراب، در روز سيزدهم دي ماه 1332 در شهرستان آبادان در استان خوزستان به دنيا آمد.

شهيد علي رضا صديقي، فرزند سهراب، در روز سيزدهم دي ماه 1332 در شهرستان آبادان در استان خوزستان به دنيا آمد.

علي رضا بزرگترين فرزند خانواده بود. در سن 7 سالگي در زادگاهش به مدرسه رفت و با وجود استعداد تحصيلي مناسب، با موفقيت به تحصيلاتش ادامه داد.

علي رضا در سن 17 سالگي در رشته رياضي ازدبيرستان «حكمت» ديپلم متوسطه گرفت و سال بعد در رشته حسابداري در دانشگاه اهواز پذيرفته و مشغول به تحصيل شد.

او در جريان مبارزات منتهي به پيروزي انقلاب بسيار فعال ظاهر شد.

تكثير و توزيع اعلاميه هاي سياسي و عضويت در انجمن اسلامي دانشجويان، شركت در تجمعات دانشجويي و تظاهرات مردمي از جمله كارهاي سياسي وي بود.

شهيد صديقي در بهار سال 1358ازدواج نمود و صاحب سه فرزند شد.(دو دختر و يك پسر)

پس از پيروزي و استقرار نظام جمهوري اسلامي، در سال 1359 به عضويت جهاد سازندگي درآمد.

در سال 1360 به شهرستان شهركرد در استان چهارمحال وبختياري عزيمت كرد.

با آغاز جنگ تحميلي به عنوان «مهندس رزمي» وارد مركز پشتيباني جهاد سازندگي شد.

نحوه شهادت مهندس صديقي و چندين تن از همكارانش در كتاب «جنگ شيمايي عراق و تجارب پزشكي آن» نوشته دكتر عباس فروتن بدين شرح آمده است:

حادثه شيمايي حسينيه پاسگاه زيد اهواز:

اين حادثه در اثر اصابت گلوله توپ خردل به سنگر برادران جهاد سازندگي رخ داد.

مهندس علي رضا صديقي از شديدترين موارد مسموميت گاز خردل

سير علائم وي بيانگر دريافت دوز فوق كشنده بود. وي همان فردي است كه گلوله توپ به پايش اصابت مي كند كه به دليل آسيب شديد ساق پاي چپ به بيمارستان رازي اهواز منتقل شد.

در آنجا پاي چپ از زانو به پايين آمپوته شده و بيمار تحت مراقبت قرار گرفت.

فشار خون بيمار پس از عمل به مدت 4-3 ساعت حدود mmHg 80-70 بوده اما بعداً به حدود صفر رسيد.

با توجه به وضعيت تهديد كننده فشار خون و بدي حال عمومي، بيمار به نقاهتگاه تختي منتقل گشت. در هنگام مراجعه به نقاهتگاه فشار خون نزديك صفر بود. قلب تاكي كارد و هيپرپنه شديد وجود داشت. ترشحات زياد ريوي از لوله تراشه خارج مي شد.

بدن كاملاً سرد و بوي شبيه گوگرد از بدن و موهاي بيمار استشمام مي شد.

پلكها كمي متورم بود و در صورت طاول وجود نداشت. در خلاصه پرونده بيمار سديلانيد، لازيكس و رايامين دريافت كرده بود. فوراً حدود 4 ليتر سرم هماكسل و نمكي به بيمار تزريق شد و فشار خون به حدود mmHg 120 رسيد. سطح هوشياري بيمار بهتر شد و شديداً از درد پوست در تمامي بدن شاكي بود. بيمار صحبت نمي كرد اما هنگام دست زدن به پوست براي پانسمان و معاينه به شدت تحريك مي شد. با آن كه فشار خون بيمار به حدود mmHg 120 رسيده بود ولي جريان ادرار، همچنان متوقف بود.

پس از گذشت يك ساعت با تشخيص احتمالي A.T.N. ناشي از سقوط طولاني فشار خون (حداقل 4-3 ساعت)، اقدام به تزريق مانيتول 20% به ميزان يك گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن نموديم، در نتيجه ديورز شديدي برقرار شد و بيمار در كمتر از نيم ساعت حدود دو ليتر ادرار كرد.

فشار خون بيمار مجدداً كاهش يافت اما با تزريق 15 ليتر مايع بصورت رينگر ـ هماكسل فشار خون در آن شب در حدود قابل قبول mmHg 100-90 حفظ شد. در اين مدت بيمار به اندازه حجم مايعات تزريق شده ادرار كرد. با توجه به اينكه هموگلوبين بيمار در ابتدا 17 بود اما پس از تجويز اخير مايعات به 12 رسيده بود، جهت بيمار تزريق خون انجام شد تا نياز به پلاسما نيز تامين گردد.

از ساعت 8 تا 9 صبح عليرغم ادامه تجويز مايعات فشار خون بيمار بتدريج سقوط كرد و به دوزهاي معمولي دوپامين نيز پاسخ مناسب نداد.

با تشخيص احتمالي شوك سپتيك جهت بيمار پردنيزولون وريدي به مقدار كافي تزريق شد و آنتي بيوتيك نيز از قبل شروع شده بود.

پيش از ظهر بيمار دچار ايست قلبي شد كه با تزريق بيكربنات و آدرنالين و ساير داروهاي احياء برگشت.

اما در ساعت 2 بعدازظهر دچار خونريزي از بيني شد و تنفس بيمار ابتدا مختل شده و سپس متوقف گرديد و اقدامات احياء متاسفانه موثر واقع نشد. پتاسيم بيمار حدود 4/4 و سديم حدود 150 بود. در آخرين لحظات صورت بيمار پر از طاولهاي متعدد شد.

آزمايشات ادراري به منظور Nonoliguric A.T.N. انجام شد كه سديم ادرار 60، پتاسيم ادرار 6/5، گلبول قرمز فراوان در ادرار و خون (+++)، وزن مخصوص ادرار 1024، گلبول سفيد 2-1 بود. آنزيمها به اين صورت بودند:

98=SGPT 157= SGOT 600= LDH

سري دوم آزمايشات آنزيمي در روز بعد (25/12/62) به شرح زير بود:

58=SGPT 126=SGOT 1040= LDH

راديوگرافي ريه بيمار تصوير برونكوپنوموني شديد و منتشر شيميايي داشت و زمان كه با آمبوبگ مي خواستيم به بيمار تنفس مصنوعي بدهيم ريه وي در برابر آمبوبگ شديداً مقاومت مي كرد.

سرانجام در روز بيست و پنجم اسفند ماه سال 1362؛ مهندس صديقي در سن 30 سالگي در بيمارستان گلستان اهواز به شهادت رسيد.

منابع:

1- پرونده پژوهشي شهيد در اداره بنياد شهيد منطقه يك استان تهران.

2- كتاب جنگ شيميايي عراق و تجارب پزشكي آن ، دكتر عباس فروتن، تهران، انتشارات دانشگاه علوم پزشكي بقيه الله، سال 1382.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده