نوید شاهد - شهید "محمد صادق محمدی" در وصیت‌نامه خود از والدین‌اش می‌خواهد: «اگر در مرگ من بی‌تابی کنید، دشمنان اسلام شاد می‌شوند. شماها باید صابر باشید و در مقابل سختی‌ها و ناراحتی‌ها چون کوه استوار و پابرجا باشید.» ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهید محمد صادق محمدی فرزند نورمراد سال 1341 در روستای زرانگوش شهرستان دره شهر دیده به جهان گشود.  به علت نبود امکانات و مشکلات مالی وی توانسته بود در روستای محل زندگیش تا دوم راهنمایی ادامه تحصیل دهد، جهت ادامه تحصیل با خانواده راهی اندیمشک شدند، در ضمن تحصیل با توجه به فرمان امام جهت حضور در جبهه‌ها درس را رها کرده و مشتاقانه به جمع بسیج پیوست و پس از طی دوران آموزشی در سن پانزده سالگی به جبهه اعزام شد.

وقتی به سن قانونی خدمت سربازی رسید، وارد سپاه شد و خدمت مقدس خود را تا پایان در جبهه های غرب گذراند. در این مدت در عملیات‌های زیادی شرکت داشت و شجاعت ها و رشادت های زیادی از خود به جا گذاشت. از مهمترین آنها؛ عملیات حصر آبادان -کربلای (4)، کربلای (8)، والفجر (3)، والفجر(5)، والفجر(10)، کربلای(1)، کربلای(10)، نصر(4)، نصر (8)، و بیت المقدس 3 و عملیات دفاع مهران در برابر منافقین بود .

سرانجام در حالیکه 25 بهار از عمر گرانقدرش و حدود یکسال از ازدواجش نگذشته بود، در نبرد با منافقین کوردل در بیست و نهم خردادماه 1367 به دیدار معبود خویش شتافت.

پیکر مطهرش پس از 28 ماه مفقود بودن در میان خاک‌های گرم و سوزان مهران، بیستم مهرماه 1369به زادگاهش آمد و در گلزار شهدای زرانگوش شهرستان دره شهر به خاک سپرده شد.



وصیت‌نامه بسیجی شهید محمد صادق محمدی
 
 اگر ما شیعه علی هستیم پس باید سخنان او را معیار زندگی قرار دهیم. به جای اینکه به بدن سوخته و یا پاره پاره و خون آلود من گریه کنید صحنه کربلا را مقابل چشم خود قرار دهید، گریه کنید چونکه گریه و اشک ریختن به خاطر حسین است که هر قطره اشک خروارها آتش خاموش می کند.
 دنیا برای آنکس که آخرت و روز رستاخیز را شناخته باشد هیچ ارزشی ندارد و همچون بلبلی در قفس تنگ و در اتاق تاریک می باشد.
از خداوند تبارک و تعالی عاجزانه تقاضا دارم که آخرین لحظه عمر مرا شهادت در راه خود قرار دهد.

این چند خط شعر را از خلوص نیت می نویسم:

صدایم رنگ و بوی غم گرفته
تو گویی نوحه ای را دم گرفته
ز دست دوری تو ای شهادت
دلم در گوشه ای ماتم گرفته
از آتش پیکرم را شعله ور کن
به اندامم بیا رختی دگر کن
خدایا این شهادت را لحظه ای هم
بیار و از کوچه جانم گذر کن

از تمام اقوام و فامیل ها طلب حلالیت می کنم هر کدام که حقی بر گردن این حقیر داشته اند به خاطر خدا به خاطر حسین بن علی(ع) این حقیر را ببخشند.
 از مادر عزیزم می خواهم که این فرزند کوچک خود را ببخشید و دعای خیر بگویید که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است و از ناراحتی و بی صبری خودداری کنید.
اگر در مرگ من بی تابی کنید دشمنان اسلام شاد می شوند.شماها باید صابر باشید و در مقابل سختی ها و ناراحتی ها چون کوه استوار و پابرجا باشید.
بدانید آن روزی که ما تن به ذلت بدهیم در آخرت مورد خشم خدا قرار می گیرم،چونکه حسین (ع) تن به ذلت نداد و شجاعانه جنگید و خانواده اش به اسارت رفت و در اسارت هم صابر بودند.
در پایان از تمام مسلمانان، آشنایان طلب حلالیت می کنم و سلام


منبع: اداره اسناد و انتشارات، پرونده فرهنگی شهدا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده