نوید شاهد - شهید «سلیمان خزلی» از جمله شهدای جنگ تحمیلی است که در مرداد ماه 1362 در منطقه مرزی مهران، عملیات والفجر 3 به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت وصیت نامه وی را برای مخاطبان خود منتشر می کند.
به گزارش نوید شاهد ایلام، شهيد سليمان فرزند ولدبیگ سال 1328 در روستاي كازران دیده به جهان گشود از همان دوران کودکی پا به پای پدر کار می کرد سال 1350 شهيد عازم خدمت مقدس سربازي شد و پس از پايان خدمت به زادگاهش باز گشت و به كشاورزي پرداخت. در اوايل جنگ شهيد به رزمندگان جبهه اسلام ملحق و چند سال در جبهه حضور داشت تا اينكه در هشتمین روز از مردادماه در عمليات والفجر 3 در منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد و به ديار معشوق شتافت يك فرزند پسر ثمرهازدواج اين شهيد است. مزار شهيد در جوار امامزاده علي صالح (ع) قرار دارد.


متن وصیت نامه شهید والامقام سلیمان خزلی

دنباله رو عدالت خواهی و عدل گستری باشیم

پدرم سلام به پیشگاه شما که مرا تا این سن و سال بزرگ نموده اید و امیدت این بود که فرزندی را پرورش داده اید و تربیت نموده اید در پیری عصای دستت باشد و یار و یاور شما در دوران کهولت گردد، اما پدر جان ندای هل من ناصر حسینی در کربلاهای ایران به گوش می رسد و تکلیف شده بر من و امثال من که مانند یاران صدیقش به یاریش بشتابیم و دوران جوانی را فدای عدالت خواهی و عدل گستری حضرت امام نماییم.

انتخاب راه

 پدر جان راه خود را با چشمانی باز و از روی خلوص نیت و پاکی بصیرت برگزیده ام و به آن راه ادامه خواهم داد و می دانم برای پیمودن این راه خون لازم است و یقین بدار تا آخرین قطره های خونم در این راه کوشش خواهم کرد حتی در لحظه های مرگ و نیز زمانی را بدن خود را پاره پاره و فتاده بر روی خاک های میادین نبرد ببینم. هدفم، مرامم، عقیده ام، ثابت قدمیم و هدفم مرا استوار می گرداند و آن وقت است که با صدای فزت به رب الکعبه علی (ع) را یادآورم

مادرم زینب وار  مصائب و مشکلات را بپذیر

مادرم میدانم رفتن من به جبهه باعث مشکلاتی برای شما می شود زیرا از یک طرف مسئله شهادت و رستگاری فرزند دلبندت برایت مشکل است و از طرفی نگهداری از زن و بچه های کوچکم کاری است بس دشوار.
 اما مادرم باید صبور باشید همانند مادران صدر اسلام که فرزندان تازه دامادشان را به میدان روانه می کنند ،باید زینب وار با مصائب و مشکلات که برای یاری دین خدا برایت رخ می دهد با کمال شجاعت و بردباری پذیرفت در زمانی که تمام ابر جنایتکاران می خواهند دین خدا را بکلی از ریشه بخشکانند و انقلاب اسلامی ایران را در نطفه خفه کنند آیا باز می توان سکوت اختیار کرد هرگز به خدای کعبه زندگی در لذت را به مرگ با عزت مقدم نمی دارم و در صورتی که می دانم این راه، راه نجات دین خداست جز با خون من و امثال من به دست نمی آید با کمال شهامت پذیرا می باشم.

 پدر و مادر عزیزم سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و به او بگویید رهبرا، ما اهل کوفه نیستیم شما تنها بمانید و در پایان آرزوی توفیق طول عمر برای رهبر بزرگوارمان و موفقیت و پیروزی تمامی دولتمردان جمهوری اسلامی ایران را از خداوند منان خواستارم
والسلام علی عباداله الصالحین

منبع: اداره اسناد و انتشارات، پرونده فرهنگی شهدا
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده