دلنوشته ای در وصف شهید دانش آموز؛
نوید شاهد - شهید حسین عشرتی پور از جمله شهدای دانش آموز استان ایلام است که آرزو داشت در لباس بسیجی به دیدار حق بشتابد. خداداد ابراهیمی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس در وصف عشق این شهید والامقام به شرکت در جبهه چنین می نویسد: از مدرسه برگشته ای و با وقار تمام در کوچه های شهر قدم می زنی. ناگهان از دور چشمت به یک رزمنده می افتد به سرعت به سویش می شتابی. لباس های بسیجی اش را برانداز می کنی و به چفیه اش خیره می شوی. سلام میکنی و می‌پرسی: برادر از جبهه می آیی؟!. ادامه این دلنوشته در نوید شاهد ایلام بخوانید.
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ شهید حسین عشرتی پور فرزند هادی سال 1352 در خانواده مذهبی و متدین در شهرستان ملکشاهی به دنیا آمد. دانش آموز مقطع اول راهنمایی بود و همیشه با عشق و علاقه فراوان از دفاع و جبهه حرف میزد، آرزو داشت در لباس بسیجی به جبهه برود که سرانجام در هفدهم خرداد ماه 1364 بر اثر اصابت ترکش ناشی از بمباران‌های هوایی مناطق مسکونی به دیدار حق شتافت. مزار این شهید نوجوان در جوار امامزاده پیر محمد(ع) ملکشاهی قرار دارد.



متن دلنوشته:

از مدرسه برگشته ای و با وقار تمام در کوچه های شهر قدم می زنی. ناگهان از دور چشمت به یک رزمنده می افتد به سرعت به سویش می شتابی. لباس های بسیجی اش را برانداز می کنی و به چفیه اش خیره می شوی. سلام می کنی و می پرسی: برادر از جبهه می آیی؟!
- بله. اومدم مرخصی. اما باید خیلی زود برگردم. جبهه نباید خالی باشه.

دوباره با کنجکاوی می پرسی:
- چکار باید کرد که ما کم سن و سال ها بتوانیم به جبهه بیاییم؟؟!
- پشت جبهه را تقویت کنین. کمک های اهدایی بفرستین و می توانید روزهای بمباران شهر زخمی ها رو جابجا کنین.
به میان حرف های رزمنده می دوی و می گوی:
- ولی دوست داریم رو در رو با دشمن بجنگیم. دوست داریم ما هم شهید بشویم رزمنده لبخندی می زند و می گوید:
- اگه خدا بخواد آدم هر جایی می تونه شهید بشه. به شرط اینکه نیت خدایی باشه.

و امروز تو این جمله رزمنده را به خاطر می آوری امروز که هواپیماهای دشمن شهر را بمباران کرده اند و تو در خون غوطه ور شده ای. امروز خدا ترا به ضیافت خود دعوت کرده است.

نویسنده دلنوشته : خداداد ابراهیمی برگرفته از کتاب دایره و ترکش
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده