نوید شاهد - مادر شهید "امیرصولت اعرابی" نقل می‌کند: «لب حوض که خم شد، پلاک از زیر لباسش بیرون آمد و توی نور درخشید. یکی از بستگان‌مان که تا آن‌روز پلاک ندیده‌بود، با نگرانی پرسید: امیرصولت! اون چیه تو گردنت؟ گردنیه؟ ...» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید گران‌قدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.

ا


به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید امیرصولت اعرابی چهارم آبان ۱۳۴۶ در شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش علي‌اصغر، كارگر بود و مادرش صغرا نام داشت. تا دوم راهنمايی درس خواند. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. بيست و نهم فروردين ۱۳۶۷ در فاو عراق به شهادت رسيد. پيكر وی مدت‏‌ها در همان منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۹ پس از تفحص، در گلزار شهدای امامزاده يحيای زادگاهش به خاک سپرده شد. 


این خاطرات به نقل از مادر شهید امیرصولت اعرابی است که تقدیم حضورتان می‌شود.

این کلید بهشته

لب حوض که خم شد، پلاک از زیر لباسش بیرون آمد و توی نور درخشید. یکی از بستگان‌مان که تا آن‌روز پلاک ندیده‌بود، با نگرانی پرسید: «امیرصولت! اون چیه تو گردنت؟ گردنیه؟»

امیرصولت که تازه متوجه شده‌بود و نگرانی او را فهمید، پلاک را بوسید و گفت: «این کلید بهشته.»


شیرینی‌اش به اینه که کار اون راه بیفته

از دسته پولی که لب طاقچه بود، مقداری برداشت و رفت بیرون. انگار کسی جلوی در منتظرش بود. وقتی برگشت، پرسیدم: «پشت در کی بود؟»

پول‌های لب طاقچه را شمرد و گفت: «یکی از دوستام. نیاز به پول داشت. بهش قرض دادم.»

گفتم: «مادر! می‌شناسیش، اگه پولت رو نیاورد چی؟» 

بقیه‌ پول‌ها را به طرفم گرفت و گفت: «ان‌شاالله که می‌آره!»

گفتم: «تو با این سختی کار می‌کنی، اون‌وقت ...»

نگاهی توی صورتم انداخت و گفت: «شیرینی‌اش به اینه که کار اون راه بیفته.»



می‌دونستم یک‌راست می‌ری سراغشون

ساکش را زیر و رو کردم. لباس‌های تاکرده داخل آن به لباس چرک نمی‌خورد. صدایش زدم: «امیرصولت! لباس‌های کثیفت رو بیار، می‌خوام لباس بشورم.»

سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت: «می‌دونستم یک‌راست می‌ری سراغشون. روز آخری همه رو شستم.»

بعد هم آمد توی حیاط و گفت: «شما دست‌هات درد می‌کنه، بدین تا من بشورم.»


منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت


جوراب وصله زده؛ خاطراتی از شهید امیرصولت اعرابی

اگه خدا بخواد یکیش ماله منه/ شهیدی که قبل از شهادت مزارش را نشان داد


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده