نگاهی به زندگینامه شهید محمد اسدی گروه (گپار) نیروی زمینی ارتش
سهشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۱۹
شهید گرانقدر بسیار مهربان و خوشرو بود به همه اقوام سر می زد و در مشکلات آنها نقش مؤثری داشت و همیشه خواهران و همسر و فرزندانش را به داشتن حجاب اسلامی تشویق می کرد ...
زندگینامه شهید محمد اسدی
در سال 1351 در روستای سرنی در خانواده ای مذهبی فرزندی متولد شد بنام محمد اسدی این خانواده دارای 5 پسر دیگر است پدر ایشان که به کشاورزی مشغول بود در ایلام سکونت داشتند دوران ابتدایی را در ایلام گذرانده و سپس در سن 15 سالگی در نیروی زمینی ارتش مشغول شد. سپس در سال 1364 نوزده شهریور ماه اعزام و به خدمت مقدس سربازی شد و پس از اتمام سربازی چند سال در اداره شهرداری مشغول بوده و بعد از آن به گروه (گپار) نیروی زمینی ارتش ملحق شد پس از مدتی همکاری در سال 1385 شروع به کار در سازمان مین زدایی کرد این شهید گرانقدر بسیار مهربان و خوشرو بود به همه اقوام سر می زد و در مشکلات آنها نقش مؤثری داشت و همیشه خواهران و همسر و فرزندانش را به داشتن حجاب اسلامی تشویق می کرد طبق گفته همسر ایشان خانم نذیره یاری : شهید با بچه ها خیلی بازی می کرد و فردی شوخ طبع بود خانم نذیره یاری ابتدا با برادر شهید محمد اسدی بنام رضا اسدی ازدواج کرده و پس از چند سال زندگی خدا به آنها یک فرزند پسر بنام علیرضا می دهد بعد از شهادت شهید رضا اسدی خانم نذیره یاری با برادر شهید رضا اسدی یعنی محمد اسدی ازدواج کرده
شهید محمد اسدی دارای دو فرزند پسر و دختر می شود حتی به بچه های خودش هم می گوید بچه ها مرا عمو صدا کنین چون من برای علیرضا عمو هستم نمی خواهم بچه های خودم مرا بابا صدا کنن که مبادا باعث آزرده خاطر شدن علیرضا شود 3 ماه در همدان دوره آموزشی مین زدایی را گذراند و بخاطر کار و تلاش در کار کمتر فرصت سر زدن به خانواده داشت نکته جالب اینکه شهید محمد اسدی یکشب قبل از شهادت به همه دوستان و اقوام و آشنایان پیامکی داده بود انگار به او الهام شده بود که شهادتش نزدیک است .
روز بعد از سازمان مین زدایی خبر شهادت محمد اسدی
و سرانجام مورخ پنجم تیرماه 1390 به شهادت رسید
روحش شاد
در سال 1351 در روستای سرنی در خانواده ای مذهبی فرزندی متولد شد بنام محمد اسدی این خانواده دارای 5 پسر دیگر است پدر ایشان که به کشاورزی مشغول بود در ایلام سکونت داشتند دوران ابتدایی را در ایلام گذرانده و سپس در سن 15 سالگی در نیروی زمینی ارتش مشغول شد. سپس در سال 1364 نوزده شهریور ماه اعزام و به خدمت مقدس سربازی شد و پس از اتمام سربازی چند سال در اداره شهرداری مشغول بوده و بعد از آن به گروه (گپار) نیروی زمینی ارتش ملحق شد پس از مدتی همکاری در سال 1385 شروع به کار در سازمان مین زدایی کرد این شهید گرانقدر بسیار مهربان و خوشرو بود به همه اقوام سر می زد و در مشکلات آنها نقش مؤثری داشت و همیشه خواهران و همسر و فرزندانش را به داشتن حجاب اسلامی تشویق می کرد طبق گفته همسر ایشان خانم نذیره یاری : شهید با بچه ها خیلی بازی می کرد و فردی شوخ طبع بود خانم نذیره یاری ابتدا با برادر شهید محمد اسدی بنام رضا اسدی ازدواج کرده و پس از چند سال زندگی خدا به آنها یک فرزند پسر بنام علیرضا می دهد بعد از شهادت شهید رضا اسدی خانم نذیره یاری با برادر شهید رضا اسدی یعنی محمد اسدی ازدواج کرده
شهید محمد اسدی دارای دو فرزند پسر و دختر می شود حتی به بچه های خودش هم می گوید بچه ها مرا عمو صدا کنین چون من برای علیرضا عمو هستم نمی خواهم بچه های خودم مرا بابا صدا کنن که مبادا باعث آزرده خاطر شدن علیرضا شود 3 ماه در همدان دوره آموزشی مین زدایی را گذراند و بخاطر کار و تلاش در کار کمتر فرصت سر زدن به خانواده داشت نکته جالب اینکه شهید محمد اسدی یکشب قبل از شهادت به همه دوستان و اقوام و آشنایان پیامکی داده بود انگار به او الهام شده بود که شهادتش نزدیک است .
روز بعد از سازمان مین زدایی خبر شهادت محمد اسدی
و سرانجام مورخ پنجم تیرماه 1390 به شهادت رسید
روحش شاد
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات
نظر شما