یادی از شهدای 23 تیرماه استان ایلام با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
بعد از مدتی به استخدام اداره آموزش و پرورش استان در آمد و در کنار ایفای شغل خود توانست تحصیلات خود را از سر بگیرد و تا مقطع سیکل ادامه دهد ، در راهپیمایهای قبل و بعد از انقلاب شرکت فعال داشت ایشان چون فردی بسیار متدین بودند از رژیم منفور شاه متنفر بود و در فعالیت هایی که بر ضد این رژیم صورت می گرفت شرکت کرده و حتی مکان شغلی خود را هم در اختیار جوانان طرفدار انقلاب قرار می داد .
ایشان حتی در سالهای جنگ بین ایران و عراق از هیچ کمکی چه مالی و چه معنوی در پشت جبهه به رزمندگان دریغ نمی کرد و به خدمت و کمک رسانی به سربازان می پرداخت.
این شهید گرانقدر که از لحاظ اخلاقی یک الگوی به تمام عیار بود از محبوبیت بسیار بالایی در میان اطرافیان برخوردار بودو احترام به پدر و مادر را یک گام در جهت رسیدن به خشنودی خداوند می دانست .
شهید فرهاد شوهانی در 23 رمضان در بیست و سومین روز از تیرماه سال 1361 هنگام وارد شدن به منزل بر اثر بمباران وحشیانه رژیم بعثی و اصابت چندین بمب بر منزلشان بر اثر موج انفجار به درجه رفیع شهادت نائل آمددر حالی که روزه دار بود با لب تشنه شربت شهادت را نوشید و در جوار شهدای امام زاده علی صالح (ع) به خاک سپرده شد.
سرباز شهید محمدمراد آسن یکی از رزمندگان امام زمان بود که در 23 تیرماه 1364 سر خود را در نبرد نابرابر با کفار خصم تسلیم جهان آفرین کرد و امیدها و افتخارها برای لباس همیشه گلگون ارتش جمهوری اسلامی کسب نمود ، این بزرگوار که از شیفتگان و سرباختگان راه مکتب و میهن بود در تاریخ 1335 در شهر ایلام تولد یافت و مقدمه شهادتش اعزام به خدمت مقدس سربازی در نوزده بهمن ماه 1362 طی آموزش در رسته پیاده بود نقطه شهادت وی که برای وی مقدسترین جای دنیا گردید، منطقه شرهانی بود که برای مقدسترین جای دنیا گردید ، منطقه شرهانی بود که همراه برادران همرزمش در آن منطقه جنگید ،23 تیرماه 1364 روز لقاء ا... و عشقبازی او با معبودش بود که با یاد خدا و توکل بر او در دشت سوزان و گرم خوزستان بود که با یاد خدا و توکل بر او در دشت سوزان و گرم خوزستان خون خود را به =ای درخت اسلام ریخت.
شهیده فریبا صابری وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ (آیه 169 - آل عمران)
شهیده فریبا صابری در سال 1344 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود ایشان در دامان مادری مهربان و دلسوز پرورش یافت ، دانش آموزش دوره دبیرستان بود بسیار پایبند به به مسائل دینی و احکام متعالی اسلام بود و به نماز و روزه و عبادات اهمیت خاصی می داد در اوج گیری مبارزات مردم علیه رژیم طاغوت ، در سخنرانی های مذهبی و راهپیمایی ها شرکت می کرد و دوستان خود را به شرکت در سخنراین های دینی و دیگر مسائل سیاسی ، اجتماعی تشویق می کرد . از اعضای فعال کتابخانه سپاه بود و فعالیتهایش را در این زمینه ادامه می داد همیشه دیگران را به داشتن اخلاق نیکو دعوت می کرد ، حسرت می خورد از این که چرا جوانها می روند و زنان از نعمت شهادت محرومند .شهادت برای او فوزی عظیم بود واز رسالت سالار شهیدان به خوبی یاد می کرد و می گفت بر ماست که با تمام وجود ادامه دهنده راه سرخ شهدا باشیم ، این شهیده گرانقدر در 23 رمضان1361 که روز احیاء هم بود و شهر ایلام زیر آتش بمب های بعثیون بود با لبانی تشنه چون یاران امام حسین (ع) ندای محبوب را لبیک گفت و جام شهادت نوشید .
خاطره ی از شهید
صبح بیست و سوم تیرماه بود ، ماه مبارک رمضان و روزه ، روز عزای شهادت حضرت علی (ع) ، خانواده دور هم جمع بودند و صحبت از بمباران و آوراگی می کردند هرکس چیزی می گفت اما فریبا ساکت ، اما منتظر در گوشه ای نشسته بود زیر لب ، با خود زمزمه می کرد کسی چه می دانست در دل او چه می گذرد ، انگار نتظر کسی بود از او سوال کردند به چه فکر می کنی ؟ گفت در فکر اینم که امروز به شهادت می رسم و خوشحالم از اینکه به این فیض عظیم نائل می شوم اما 8 روز از روزه ام می ماند ، همه او را دلداری دادند و گفتند چرا شهید می شوی مگر قرار است اتفاقی بیفتد آری ساعتها گذشت لحظه لحظه ی ملکوتی اذان ظهر بود فریبا خود را آماده اقامه نماز کرد ، ناگهان آژیر خطر تن شهر را لرزاند و هر کس به گوشه ای دنبال پناهگاهی بود اما فریبا که مشغول خواندن قرآن بود و منتظر رسیدن به معبود خویش صدای غرش هواپیماها پنجره ها را لرزاند بمب هایشان را به سر مردم بی گناه خالی کردند و آن هنگام بود که تن پاک و مطهر فریبا آماج ترکش ها ی دشمن قرار گرفت و ایشان با زبان روزه در حالی که مشغول تلاوت قرآن بود دربیست و سوم تیرماه 1361 (23 رمضان) همان سال به شهادت رسید ، شهادتی که آرزوی دیرینه اش بود .
شهیده کبری پورسجادی وی فرزند علی در یازدهمین روز از فروردین ماه 1300 در شهرستان کرمانشاه به دنیا آمد ، دوران کودکی بسیار مهربان وخوش برخورد بود وبه علت نبود امکانات تحصیلی برای دختران از نعمت سواد بی بهره ماند وقتی به سن قانونی ازدواج رسید تشکیل خانواده داد وی مادری بسیار مهربان ودلسوز برای تنها فرزندش و همسری بسیار مهربان برای همسرش بود ایشان در بمباران هوایی مناطق مسکونیدر 23 تیرماه1361 زیر آوار مانده و به دیار حق شتافت روحش شاد ویادش گرامی باد، مزار این شهید گرانقدر در صالح آباد واقع شده است.
شهيد محسن احمدي در 20 فروردین ماه 1353 با تولدش شور و شعف را مهمان دل فرخنده و قربانعلي كرد شهيد محسن و برادرش شهيد مهرداد خيلي با هم انس داشتند و لحظه اي از هم جدا نمي شدند.
با رسيدن به سن تحصيل وارد مدرسه شد و توانست تا چهارم ابتدايي را پشت سر بگذارد گويا دست روزگار نمي خواست بگذارد كه اين غنچه به گل بنشيند
و عاقبت در23 تیرماه 1361 غرش هواپيماهاي دشمن گل وجود او را پرپر نمود، مزار شهيد در گلزار شهداي علي صالح (ع) قرار دارد.
شهید مهرداد احمدی در 15 تیرماه 1351 فرزند قربانعلی در سن هفت سالگی به مدرسه ابتدایی رفت و تا کلاس چهارم را پشت سرگذاشت شهید هنگامی که موج انقلاب ایران را فرا گرفته بود با وجود کمی سن خیلی با هوش بود و به انقلاب مومن و متعهد بود. تا اینکه در اثر بمباران شهر ایلام توسط مزدوران بعثی به شهادت رسید. و در23 تیرماه 1361 به همراه برادرش محسن به شهادت رسید. و در گلزار شهداي علي صالح (ع) به خاک سپرده شد.
شهیده مریم حیدر زاده فرزند دلبند شهین و عزالدین در 28 شهریورماه 1358 در شهر ایلام دیده به جهان گشود، شهیده که به همراه خانواده در استان مرزی ایلام زندگی می کرد از شعله های آتش جنگ صدامیان جنایتکار مصون نماند و در در23 تیرماه 1361 در حالی که کودکی 3 ساله بود براثر بمیاران هوایی مناطق مسکونی براثر اصابت ترکش به شهادت رسید مزار این شهیده در گلزار شهدای علی صالح (ع)قرار دارد .
شهیده مهناز منوچهر فرد در سال 1346 در شهر ایلام به دنیا آمد .دوران کودکیش را همچون سایر همنوعانش سپری نمود . قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سن کمی داشت همیشه در تظاهرات شرکت می نمود وپلاکارد عکس امام را در دست داشت .
عشق وعلاقه ی فراوانی به شهادت داشت به همین جهت برای عبور از مین نام نوشته بود وجزء حلال احمر مدرسه اش بود پولهای جیبی خود را جهت کمک به جبهه می فرستاد ویکی از طرفداران سر سخت روحانیت بود . هیچوقت وظایف شرعی خود را فراموش نمی کرد و ارج می نهاد .به خاطر عشقی که به شهادت داشت همیشه غسل شهادت می کرد یک روز قبل از اینکه شهید شود نیز غسل شهادت کرده بود . مهناز خیلی مهربان وصبور بود وبا وجود سن کمی که داشت افکارش بلند بود .همیشه در خودش فرو می رفت کم صحبت می کرد وزیاد عمل می نمود . شهید تحصیلات خود را تا دوم راهنمایی گذرانده بود که سر انجام دردر23 تیرماه 1361 در بمباران شهر ایلام خون سرخش را نثار اسلام راستین نمود .