برگی از دفتر خاطرات شهید حسن سیرو از شهدای 27 تیرماه استان ایلام

شرح مختصری از زندگینامه شهیدحسن سيرو  فرزند منصور اهل دهلران روز دوازدهم دی ماه 1361 از خانواده ی متدین و فرهنگی و خوشنام در آبدانان زمانی که مردم در اثر جنگ تحمیلی آواره شده بودند متولد شد . در مهر ماه سال 1367 وارد مدارس ابتدایی آن سامان گردید و دوره تحصیلات ابتدایی را در سال 72 هجری شمسی سپری نمود پس از آن وارد مرحله تحصیلات دوره راهنمایی و متوسطه گردید و تا پایان دوره دبیرستان و آموزش های فنی و حرفه ای به تحصیلات خود ادامه داد.
پس از اخذ مدرک دیپلم در سال 81 به تدریج در سایر رشته های متداول روز به فراگیری علوم و فنون از جمله رشته کامپیوتر و صنعت درود گری مشغول و مدارک بسیار مفید و معتبری در این رشته ها را تا سطح رتبه های عالی و ممتاز بدست آورد.
در 18 اسفند ماه 1381 به صورت داوطلبانه به خدمت مقدس سربازی اعزام و به امر آموزش و تعلیمات نظامی در قسمتهای پدافند وتوپخانه به خدمت مشغول گردید ، و پس از طی مدت 20 ماه خدمت صادقانه در مناطق مرزی و دور افتاده محورهای آبادان و خرمشهر ، دشت آزادگان و مناطق مرزی و دور افتاده محورهای آبادان و خرمشهر ، دشت آزادگان و مناطق بین اهواز و شلمچه مطابق مصوبه به مقام معظم رهبری به مدت 90 روز مورد تقدیر و تشویق معظم له قرار گرفت در 24 شهریور سال 83 از خدمت زیر پرچم  نظام ترخیص یافت.
ایشان پس از اتمام خدمت سربازی بدون هیچ گونه تأملی به فکر دستیابی به یک شغل مفید و ایشان پس از اتمام خدمت سربازی بدون هیچ گونه تأملی به فکر دستیابی به یک شغل مفید و آبرو مند افتاد این شهید وارسته معتقد بود که فرصتها را بایستی همیشه مغتنم شمرد از تمام توانایی ها و نعمت استعدادهایی که خدای تبارک و تعالی در نهاد آدمی به ودیعت گذاشته شده نهایت استفاده را انسان ببرد به همین لحاظ بود که این هدیه الهی و انسان واقعی وارسته به محض فراغت از خدمت از خود حالت بیقراری و بی تابی نشان می داد و در فکر و اندیشه است را در وجود خودش احیاء و پویا کرده بود.
شهید حسن سیرو باآن اندیشه عالی و ابتکارش همیشه به خداوند بزرگ متوکل بود با سعی و تلاش برای خود شغلی را دست و پا می کرد و هیچگاه در انجام هر کاری از خود عیب و عاری نشان نمی داد.
انسانی خاکی بود ولی همیشه به افلاک می اندیشید گاهی در کسوت بسیجی ، زمانی در شغل درود گری و نجاری وقتی در کسوت کارگری و زمانی از لحظه های عمر خود را نیز در دانش پژوهی و مطالعه و سرگرمی ، از اینکه خدای بزرگ این همه استعداد و توفیق شمال حالش کرده بود و همیشه شاکر و سپاسگزار بود ، این شهید عزیز و عارف بسیجی تمام دوران خدمت و زندگی خود را با اتکاء به خداوند و توسل و تمسک به ولایت و امامان اطهار با احساسات پاک و مخلصانه سرشار از شور و شوق و امید و ارائه به خداوند سپری می نمود.
فردی هنرمند و متواضع صدیق و پاکدامن ، باشعور و اراده ای استوار با تفکر در عین کمال سکوت و آرامش را زینت زندگی خود قرار داده بود انسانی دوست داشتنی و صاحب کمال به تمام معنا در تمام زمینه های علمی و فنی و هنری ، پر استعداد بود دارای روحیه ای متعالی و شجاعت و انسانی صبور و سنگین رفتار و... تمام سکنات شهید حتی شوخی ها و شادیهای و خنده ها و احساسات ملکوتی ان شهید والامقام هرگز فراموش شدنی نیست.
این شهید زنده یاد با کمال و شعور و شوق و آگاهی کامل همیشه در مراسمات مذهبی و ایام الله های دهه فجر و دیگر مناسبت های اسلامی و اجتماعی ، در جمعه و جماعات ، راهپیمایی ها و لحظه های ناب اعتکاف ماه مبارک رمضان و عاشورای اباعبدالله الحسین(ع) حضور فعال داشتند.
همکاری با گروه های مقاومت بسیج و سپاه در حوزه و مساجد جزو اهداف بلند ایشان بود ف حضور در امر خدمت گزاری ، عمران و سازندگی و صله ارحام نسبت به اقوام و دوستان و صداقت در گفتار و کردار در تمام زمینه های تربیتی و اخلاقی ، ابتکار عمل د رخلق آثار نمونه هایی چون فیلم لحظه های ماندگار با محتویات تصاویر و عکس های رنگی از مناطق و تهیه فیلم از بقایای جنگلی .
شهید حسن سیرو حدیث شریف زکات علم را کاملا آویزه گوش و جان دل خود قرار داده بود.
آنجا که امام معصوم(ع) می فرمود زکات علم اموزش و انتشار آن به ذهن و فکر و روح دیگران است این شهید آنچه را که خود می دانست به دیگران بذل و بخشش می نمود و به همنی خاطر هر کسی در هر زمانی سوالی دشات از او می پرسید و پاسخ سئوال خود را دریافت می داشت و در این زمینه هیچگاه دریغ نمی ورزید.
زنده یاد شهید حسن سیرو در بهمن ماه سال 1385 با اینکه دارای مشاغلی همچون خدمات رایانه ای و آموزش حرفه درودگری و معماری و نقشه کشی و دارای بسیاری حِرف دیگر بود ولی با اینحال تسلیم حکم و تقدیر و مشیت الهی گردید ، چون شیفته خدمت بود ، شهادت پای شان را در محورهای منطقه شرهانی و دیگر مناطق آلوده به مین و بقایای به جای مانده از جنگ در مناطق مرزی و عملیاتی دور دست دهلران کشانید در سال 1385 سرنوشت او را به خیل افرادی زحمت کش و خدمتگزار پیوند داد ، پس از چند ماه خدمت در سمت های امور اداری و خدمات سیستم های رایانه ای و مدیریت کنترل و برنامه رزی به منطقه عملیاتی و مرزی شرهانی راه یافته بود ، و پس از گذراندن ماهها خدمت صادقانه و ایثار جان در قالب اکیپ های پاکسازی سرانجام این سردار سرافراز و جان بر کف اسلام روز 27 تیرماه 1386 در حین انجام عملیات پاکسازی منطقه از لوث آثار به جای مانده از جنگ تحمیلی در منطقه شرهانی به درجه رفیع شهادت نایل گردید .

   سخن با شهید
آن هنگام که به قاب عکست می نگرم یاد می آورم که حماسه یعنی چه؟ یاد می آورم که گذشت از جان یعنی چه؟ آری گذشت از جان یعنی شهادت، یعنی یک شهید.