شهدا در جوار رحمت اللهی به سر می برند/ شهید منتظر هیوری از شهدای دهم شهریورماه استان ایلام
شنبه, ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۲۲
در همان ایام کودکی بسیار متدین و مقید بود ایشان یک معلم قرآن خوب و یکی از برگزار کنندگان کلاسهای قرآن در مساجد بود و همواره شب زنده داری می کرد. در سن پانزده سالگی کمک به فقرا را شروع کرد که با جمع کردن پول لوازم التحریر برای نیازمندان تهیه می کرد...
نوید شاهد ایلام
خلاصه ای از زندگینامه بسیجی شهید منتظر هیوری : در سال 1344 در شهر کوت عراق در یک خانواده مذهبی و متدین و عاشق اهل البیت (ع) دیده به جهان گشود با توجه به اینکه مرحوم پدرش مداح و شاعر اهل البیت (ع) بوده، همواره تحت تأثیر حرکت عظیم کربلا قرار گرفته بود. اودر ایام کودکی بسیار متدین و مقید بود ایشان یک معلم قرآن خوب و یکی از برگزار کنندگان کلاسهای قرآن در مساجد بود و همواره شب زنده داری می کرد.
در سن پانزده سالگی کمک به فقرا را شروع کرد که با جمع کردن پول لوازم التحریر برای نیازمندان تهیه می کرد. او درفعالیتهای ورزشی سرآمد بود و همواره در تشکیل تیم های فوتبال همت می گماشت و از این رو اعضای تیم را برای رفتن به جبهه تشویق می نمود.
ایشان در عملیاتهای متعددی شرکت نموده و آماده شهادت بود تا اینکه دریکی از روزها قبل از اعزام به منطقه عملیاتی از دوستان و فامیل و اقوام حلالیت می طلبد و می گوید، در این عملیات شهید خواهد شد .در عملیات کربلای 2 در منطقه حاج عمران شرکت کرد و پس از مجروحیت از ناحیه پا باز هم با چفیه پای خود را می بندد و در عملیات مجددا وارد عمل می شود و تارسیدن به قله منطقه عملیاتی مورد نظر در حالی که یک آرپی جی 7 در دست داشت با به هلاکت رساندن و به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای بعثی سرانجام در صبح دهمین روز از شهریورماه 1365 براثر اصابت ترکش به پیشانی مبارکش به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
در سن پانزده سالگی کمک به فقرا را شروع کرد که با جمع کردن پول لوازم التحریر برای نیازمندان تهیه می کرد. او درفعالیتهای ورزشی سرآمد بود و همواره در تشکیل تیم های فوتبال همت می گماشت و از این رو اعضای تیم را برای رفتن به جبهه تشویق می نمود.
ایشان در عملیاتهای متعددی شرکت نموده و آماده شهادت بود تا اینکه دریکی از روزها قبل از اعزام به منطقه عملیاتی از دوستان و فامیل و اقوام حلالیت می طلبد و می گوید، در این عملیات شهید خواهد شد .در عملیات کربلای 2 در منطقه حاج عمران شرکت کرد و پس از مجروحیت از ناحیه پا باز هم با چفیه پای خود را می بندد و در عملیات مجددا وارد عمل می شود و تارسیدن به قله منطقه عملیاتی مورد نظر در حالی که یک آرپی جی 7 در دست داشت با به هلاکت رساندن و به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای بعثی سرانجام در صبح دهمین روز از شهریورماه 1365 براثر اصابت ترکش به پیشانی مبارکش به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
سخن با شهید
دلیران که از ارتفاع عقیده، از ارتفاع ایمان می جنگند. از مرز جان چو می گذرند، پروازشان از خاک سوی نور از بطن آبی رگ ها به سوی آبی بالاست و حنجره های زخمی شان زیر فشار ظلم ابر باطل ها مدام می خوانند ما در محاربه هستیم با هر که با حسین(ع) جنگ است و در صلحیم با هر که با حسین(ع) به صلح است.
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما