زندگینامه قاری و مداح شهيد غلام حسين زيني وند
نوید شاهد ایلام
مروری بر زندگینامه قاری و مداح شهيد غلام حسين زيني وند در سال 1335 در شهرستان خرم آباد در خانواده اي فقير و تهيدست ديده به جهان گشود پدر ايشان گارگري بيش نبود ولي انساني مذهبي و خدا جو بود كه نام فرزندش را غلام حسين گذاشت شايد اين نام خود محركي باشد براي امام حسين رسيدن و غلامي او را كردن شهيد زيني وند در سنين كودكي بسيار مظلوم و با وقار بود و هميشه سعي مي كرد كسي از او نرنجد بعلت فقر و تنگدستي خانواده ايشان به پل دختر عزيمت نمودند و دوران دبیرستان خود را با سختی و مشقت فراوان اما با موفقیت به پایان رسانید ، در آن زمان (رژیم شاه) كه مردم كمتر در مجالس مذهبي شركت مي كردند شهيد در روزهاي تاسوعا و عاشورا و ماه مبارك رمضان حال و هواي ديگري داشت و يكي از اعضاي خوب و فعال هيئت انصار حسين (ع) شهرستان خرم آباد بود در دوران جواني لباسهاي ساده و بي آلايش مي پوشيد اصلآ به اين مسائل پوچ توجه اي نداشت و هميشه بفكر جامعه بود بارها مي گفت كه اي كاش كسي مي آمد و وضع اين مملكت را درست ميكرد .
در سال 1354 بخدمت مقدس سربازي اعزام و در اوايل سال 1365 دوران سربازي را به پايان رساند شهيد در سال 1357 در اداره آموزش پرورش شهرستان دره شهر استخدام و به عنوان كتابدار در اين شهرستان شروع به فعاليت نمود كه در آن موقعیت كه مردم با مبارزات خود را بطور گسترده تري با رژيم منفور پهلوي شروع كردند شهيد با جمعي از روستائيان و بچه هاي خوب دره شهر شبها جلسه مي گرفت.
بايد گفت يكي از افراد فعال و بيار دلسوز جامعه بود وقتي كه انقلاب با موفقيت و پيروزي به هدف خود رسيد شهيد زيني وند با اينكه ديار و خانواده خود را ترك گفته بود از پاي نمي نشست و هر شب و روز براي تداوم بخشيدن به انقلاب پر شكوه اسلامي ايران از هیچ گونه فعالیتی دریغ نمی کرد و خدا ميداند كه چقدر در اين منطقه با افراد كور دل و منافق مبارزه ميكرد و بارها مورد تهديد قرار مي گرفت ايشان بعد از انقلاب هميشه در كنار امام جمعه و روحانيون مقيم اين شهرستان بود در مراسم قرآن شركت مي كرد در مجالس مذهبي نيروي بسيار موثر و با وقار بود عضو انجمن اسلامي معلمان و عضو فعال ستاد برگزاري مراسم نماز جمعه بود شهيد زيني وند بيشتر اوقات خود را در خدمت با مردم و محرومين ميگذراند ايشان طي اعزامهاي متعدد و داوطلبانه بارها به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل رفت تا اينكه در نوزدهم اردیبهشت ماه 1365در جبهه به دست دژخيمان بعثي اسير شد و تا آخرين نفس با آنها مبارزه نمود و تن به اسارت نداد و در حاليكه بدنش تماماً زخمی كرده بودند با ديدگاني باز به شهادت رسيد.
روحشان شاد و راهش پر رهرو باد