خدمت صادقانه
يکشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۳۲
به افراد خانواده سفارش زیاد می کرد تا می توانید به انقلاب و دولت خدمت کنید...
خاطره اول
اینجانب رشید پیری برادر شهید مجید پیری خاطراتی که از برادر شهیدم دارم در سال 1360 ایشان به عنوان راننده در اختیار هوانیروز که در منطقه ایلام در تنگه قوچعلی ایلام مستقر بودند خدمت می کرد.
اوایل سال 1360 مرحوم شهید بهشتی به استان ایلام آمدند و آن موقع هم بازدیدی داشتند از پرسنل هوانیروز و با آنان ملاقات نمودند که شهید پیری هم در آن ملاقات حضور داشتند. و از طرف فرمانده پادگان به عنوان بسیجی نمونه به شهید بهشتی معرفی می شود، وقتی به منزل آمدند از خصوصیات و رفتار و اخلاق شهید بهشتی برایمان تعریف کردند و خیلی تحت تأثیر ایشان قرار گرفته بودند .
به افراد خانواده سفارش زیاد می کرد تا می توانید به انقلاب و دولت خدمت کنید، مجید واقعاً مرد خدا بود و در راه خدا به شهادت رسید.
اوایل سال 1360 مرحوم شهید بهشتی به استان ایلام آمدند و آن موقع هم بازدیدی داشتند از پرسنل هوانیروز و با آنان ملاقات نمودند که شهید پیری هم در آن ملاقات حضور داشتند. و از طرف فرمانده پادگان به عنوان بسیجی نمونه به شهید بهشتی معرفی می شود، وقتی به منزل آمدند از خصوصیات و رفتار و اخلاق شهید بهشتی برایمان تعریف کردند و خیلی تحت تأثیر ایشان قرار گرفته بودند .
به افراد خانواده سفارش زیاد می کرد تا می توانید به انقلاب و دولت خدمت کنید، مجید واقعاً مرد خدا بود و در راه خدا به شهادت رسید.
خاطره دوم
اینجانب پرویز پیری خاطراتم مربوط می شود به روز و محل شهادت برادر شهیدم مجید پیری در پنجم دی ماه 1361 به ایشان ماموریت داده بودند که بار مهمات ببرد آن موقع من هم کامیون شخصی داشتم که اتفاقا همزمان می رفتیم اهواز برای بار که جاده دهلران بسته بود از مسیر دره شهر رفتیم تا دو راهی شهر شوش همسفر بودیم ، در انجا از هم خداحافظی کردیم و ایشان به طرف جبهه و من هم مسیر اهواز ادامه دادم و بار را به مقصد می رساند و روز بعد هنگام بازگشت در مسیر جاده اندیمشک به علت خستگی دچار تصادف می شوند و به شهادت رسیدند و من هم که از اهواز بر می گشتم در مسیر راه با تصادف ایشان برخورد نمودم و از دور کامیون برادرم را شناختم،
وقتی از افراد محل سؤوال نمودم که متوجه شهادت ایشان شدم.
برای من که آن موقع نوجوانی بیش نبودم در شهر غریب با جنازه برادرم برخورد نمودم و تحملش برایم خیلی سخت بود و انتقال ایشان به بیمارستان شهید بهشتی اندیمشک و بعد به ایلام انجام گرفت که در قطعه شهدای صالح آباد به خاک سپرده شدند. شهادت برادرم به ما بیشتر شهامت داد که از ان به بعد 2 نفر از برادرانم راهی جبهه شدند و در خدمت انقلاب و جنگ بودند.
مروری بر زندگینامه شهيد مجيد پيري در سال 1328شهيد در خانواده اي فقير و مذهبي عبدالحسين در شهر ايلام متولد شد، وي دوران كودكي و نوجواني را در كنار خانواده به فعاليت هاي كشاورزي و دامپروري پرداخت و در جواني در يك شركت كاغذ سازي در استان گيلان به مدت 4 سال در بندر انزلي مشغول به كار شد.
با پيروزي انقلاب اسلامي وي به ايلام مراجعت و دريك شركت حمل و نقل مشغول به كار شد، با شروع جنگ تحميلي به عنوان راننده در تنگه قوچعلي مشغول وبارها تشويق نامه دريافت نمود عاقبت در ماموريت جاده انديمشك در پنجم دی ماه 1361 در حین حمل مهمات به مناطق جنگی بر اثر سانحه تصادف به شهادت رسيد .مزار شهيد در گلزار شهداي علي صالح (ع)قرار دارد.
با پيروزي انقلاب اسلامي وي به ايلام مراجعت و دريك شركت حمل و نقل مشغول به كار شد، با شروع جنگ تحميلي به عنوان راننده در تنگه قوچعلي مشغول وبارها تشويق نامه دريافت نمود عاقبت در ماموريت جاده انديمشك در پنجم دی ماه 1361 در حین حمل مهمات به مناطق جنگی بر اثر سانحه تصادف به شهادت رسيد .مزار شهيد در گلزار شهداي علي صالح (ع)قرار دارد.
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما