مروری بر زندگینامه شهید کاظم خانی اکبری کارمند علوم پزشکی
شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۵۶
از همه مهمتر، اخلاق بارزی که از ایشان برای همگان قابل درس است، حس عطوفت و مهربانی شدیدی بود که نسبت به والدین کهنسالش داشت.، همواره خانواده و دیگران را نصیحت به مهربانی و گرم نگهداشتن کانون زندگی می نمود و با احترام خاصی که به پدر و مادرش می گذاشت تا آخرین دم حیات به یاد آنان بود...
نوید شاهد ایلام
شهید کاظم خانی اکبری فرزند نادر در سال 1334 در شهر ایلام در کانون گرم خانواده ی فقیر اما سرشار از نور ایمان و عطوفت دیده به جهان گشود. پدر و مادر با تلاش شبانه روزی خود در جهت تربیت این گل نورس سالها کوشیدند و همواره سعی نمودند که این گل نفیس، فدای ناخواسته از سوی خارهای مزاحم آن دوران قرار نگیرد. در ایام تحصیل با توجه به اینکه از هوش و استعداد خداوندی برخوردار بود. با وضع درسی خوب سال سوم راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت، سپس بنا به احساس و علاقه شدیدی که نسبت به محرومان و مستضعفان و از کارافتادگان بر اثر بیماری داشت،جهت خدمت به آنان به بهداری رفته و پس از گذراندن دوره های لازم به عنوان بهداشتیار به استخدام آن اداره درآمد.
لذا چند سال از خدمت خود را بین محرومان و مستضعفان شهرستان دره شهر گذراند تا شاید با مداوای بیماران و انجام امور امدادی باری از بارهای سنگینی که همیشه نسبت به این محرومان بر دوش خود احساس می کرد از شانه خود بردارد.
پس از آن چند سالی در شهرستانهای بدره و مهران خدمت نمود. تا اینکه دوران پرهیجان انقلاب آغاز و ایشان همچون سایر انسان هایی که از ظلم و جور و ستم رژیم سفاک پهلوی به ستوه آمده بودند در تظاهراتها و راهپیماییها بر علیه رژیم شرکت نموده و نقش فعالی در این رابطه داشتند.
چنانچه به خاطر تنفر و انزجار شدیدی که از رژیم ابراز می نمودند و همیشه آرزوی براندازی حکومت ظالمانه اش را می کرد، در این رابطه حدود شش ، هفت ماه کسر حقوق شدند.
در همان اوان ازدواج نمود و ثمره ازدواجشان دو دختر و دو پسر است.
ایشان تا زمانی که در این دنیا بودند ، سعی و تلاش فراوانی در تامین امرار معاش زندگی و تربیت صحیح فرزندانشان داشته و از همه مهمتر، اخلاق بارزی که از ایشان برای همگان قابل درس است، حس عطوفت و مهربانی شدیدی بود که نسبت به والدین کهنسالش داشت.، همواره خانواده و دیگران را نصیحت به مهربانی و گرم نگهداشتن کانون زندگی می نمود و با احترام خاصی که به پدر و مادرش می گذاشت تا آخرین دم حیات به یاد آنان بود.
پس از پیروزی انقلاب و سپس شروع جنگ تحمیلی از سوی ایشان به عنوان پرستاری دلسوز و فداکار به مجروحین جنگ رسیدگی می کرد در موقعیتهای حساس ، حملات هوایی دشمن به شهر و یا عملیاتهای متعددی که در جبهه ها صورت می گرفت در مداوای آسیب دیدگان از هیچ کوششی دریغ نمی کرد.
مدتی در جبهه (صالح آباد) جهت درمان زخمیان جبهه اعزام شد ، آن زمان که بر اثر حملات هوایی دشمن مناطق مسکونی شهر ایلام تخلیه و به دامن کوهها پناهنده شده بودند ایشان در شهر باقی ماندند و جهت مداوا زخمیان در بیمارستان کمک می کردند.
تا اینکه در بمباران هوایی شهر ایلام و در بیست و دوم دی ماه 1365 بر اثر اصابت ترکش دشمن به سر و سینه به دیار معبود خویش شتافت. و پیکر این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) به خاک سپرده شد.
و برای فرزندان و دوستان خود درس ایثار، فداکاری و از خودگذشتگی را به جای گذاشت. روحشان شاد و راهشان پررهرو باد .
لذا چند سال از خدمت خود را بین محرومان و مستضعفان شهرستان دره شهر گذراند تا شاید با مداوای بیماران و انجام امور امدادی باری از بارهای سنگینی که همیشه نسبت به این محرومان بر دوش خود احساس می کرد از شانه خود بردارد.
پس از آن چند سالی در شهرستانهای بدره و مهران خدمت نمود. تا اینکه دوران پرهیجان انقلاب آغاز و ایشان همچون سایر انسان هایی که از ظلم و جور و ستم رژیم سفاک پهلوی به ستوه آمده بودند در تظاهراتها و راهپیماییها بر علیه رژیم شرکت نموده و نقش فعالی در این رابطه داشتند.
چنانچه به خاطر تنفر و انزجار شدیدی که از رژیم ابراز می نمودند و همیشه آرزوی براندازی حکومت ظالمانه اش را می کرد، در این رابطه حدود شش ، هفت ماه کسر حقوق شدند.
در همان اوان ازدواج نمود و ثمره ازدواجشان دو دختر و دو پسر است.
ایشان تا زمانی که در این دنیا بودند ، سعی و تلاش فراوانی در تامین امرار معاش زندگی و تربیت صحیح فرزندانشان داشته و از همه مهمتر، اخلاق بارزی که از ایشان برای همگان قابل درس است، حس عطوفت و مهربانی شدیدی بود که نسبت به والدین کهنسالش داشت.، همواره خانواده و دیگران را نصیحت به مهربانی و گرم نگهداشتن کانون زندگی می نمود و با احترام خاصی که به پدر و مادرش می گذاشت تا آخرین دم حیات به یاد آنان بود.
پس از پیروزی انقلاب و سپس شروع جنگ تحمیلی از سوی ایشان به عنوان پرستاری دلسوز و فداکار به مجروحین جنگ رسیدگی می کرد در موقعیتهای حساس ، حملات هوایی دشمن به شهر و یا عملیاتهای متعددی که در جبهه ها صورت می گرفت در مداوای آسیب دیدگان از هیچ کوششی دریغ نمی کرد.
مدتی در جبهه (صالح آباد) جهت درمان زخمیان جبهه اعزام شد ، آن زمان که بر اثر حملات هوایی دشمن مناطق مسکونی شهر ایلام تخلیه و به دامن کوهها پناهنده شده بودند ایشان در شهر باقی ماندند و جهت مداوا زخمیان در بیمارستان کمک می کردند.
تا اینکه در بمباران هوایی شهر ایلام و در بیست و دوم دی ماه 1365 بر اثر اصابت ترکش دشمن به سر و سینه به دیار معبود خویش شتافت. و پیکر این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) به خاک سپرده شد.
و برای فرزندان و دوستان خود درس ایثار، فداکاری و از خودگذشتگی را به جای گذاشت. روحشان شاد و راهشان پررهرو باد .
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما
