تعهد دینی/ خاطره ی از «شهید حمیدرضا دستگیر»- بخش دوم
- سرهنگ پاسدار علی قمر مهری، همرزم شهید دستگیر، درباره ی خصوصیات اخلاقی و رفتاری شهید دستگیر چنین می گوید: «دستگیر در محضر هیچ عارفی، مراحل سیر و سلوک عرفانی را طی نکرده بود؛ اما به راستی رفتاری عارفانه داشت؛ نمازش را اول وقت می خواند؛ دایم با وضو بود؛ در همه حال ذکر می گفت. در هیچ حوزه ی دروس دینی را نگذرانده بود؛ ولی با قرآن، دعا و حدیث انس داشت. قبل از شروع تخریب مین ها، دو رکعت نماز می خواند و پس از اتمام کار، سجده ی شکر به جا می آورد. حتی در میدان مین هم مشغول ذکر گفتن و دعا خواندن بود. زمانی هم که مین کار می گذاشت، می گفت: "دشمن ناجوانمردانه به سرزمین ما تجاوز کرده است، خدایا! من این کار را برای رضای تو انجام می دهم!”
زمانی که به مقر واحد تخریب آمد، دست هایش را حنا گرفته بود و به نیروهای تخریب هم توصیه میکرد که از حنا استفاده کنند. مقر واحد تخریب، نزدیک روستای سَرنی از توابع بخش صالح باد بود. نیروها را در مقر، دور خود جمع میکرد و درباره ی مسایل شرعی و حدیث و موضوعاتی از این قبیل با آنها به بحث میپرداخت. یک روز که در مقر تخریب بودم به او گفتم: حمید! این جا واحد تبلیغات نیست. این جا جایی است که نیروها در آن به شهادت میرسند. تو اگر طالب تبلیغ هستی، به همان واحد خودت برگرد. در پاسخ گفت: "من اساساً برای شهادت به این جا آمده ام. جاهای دیگر مثل این جا نیست.”
- همسر شهید دستگیر درباره ی خصوصیات رفتاری همسرش می گوید: «ازدواج ما یک ازدواج نسبتاً فامیلی بود. او را می شناختم. جوانی صبور، خوش رو و متدین بود. بیش تر اوقاتش را در جبهه می گذراند. دل از جبهه نمی کَند تا وقتی که شهید شد، نمی دانستم در جبهه چه مسئولیتی دارد. وقتی هم به خانه می آمد، روزه می گرفت و قرآن می خواند. به نماز اول وقت اهمیت می داد. به من می گفت: "نماز اول وقت را فراموش نکن!” حتی به پدرش هم می گفت: "نمازت را اول وقت بخوان.” از کسانی که امور شرعی را رعایت نمی کردند، ناراحت و حتّی گاهی اوقات عصبانی می شد؛ ولی در حالت عصبانیت، به خدا پناه می برد. به من توصیه می کرد که به فرزندانمان حلال و حرام را یاد بدهم. از من می خواست، بچه ها را طوری تربیت کنم که نمازخوان و قرآن خوان بار بیایند. می گفت: "وقتی خبر شهادتم را شنیدی، یقه پاره نکن! در مراسم سوگواری من، برای امام حسین(ع) سینه زنی و عزاداری کنید.»
مروری بر زندگینامه شهید حمیدرضا دستگیر، فرزند ابراهیم، سال ۱۳۴۵ در ایلام به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حکیم نظامی ایلام به پایان رساند و تحصیلات دوره ی راهنمایی را تا پایه دوم طی کرد. هنوز تحصیلاتش را در این مقطع به پایان نبرده بود که نسیم انقلاب اسلامی وزیدن گرفت و مردم برای واژگونی رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ فعالیت های خود را تشدید کردند. حمیدرضا دستگیر مانند سایر جوانان ایلام در راهپیمایی ها حضور می یافت و در این نهضت بزرگ شرکت می کرد.
ایشان در بحبوحه ی انقلاب اسلامی نتوانست تا پایان دوره ی متوسطه به دبیرستان برود و تحصیلات خود را به اتمام برساند؛ اما بعداً تحصیلات متوسطه ی خود را در مجتمع آموزشی رزمندگان دنبال کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. حمیدرضا دستگیر در هیجده سالگی ازدواج کرد و از او یک فرزند پسر و یک فرزند دختر به يادگار مانده است. تا آنكه سرانجام در پانزدهم ارديبهشت ماه سال 1360 بر اثر اصابت تركش در مهران به شهادت رسيد.مزار اين شهيد در جوار امامزاده علی صالح(ع) قرار دارد.