مروری بر زندگینامه «شهید مرادعلی آپرناک»
يکشنبه, ۰۶ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۷
آنگاه که ترکشهای سرخ گلوله در بدن وی فرو رفت با خون سرخ خویش بر سنگهای گرم و سوزان دهلران نوشت من مرادعلی آپرناک به پاسداری از اسلام به ندای حسین (ع) در کل اراضی کربلا لبیک گفته و اینچنین عاشقانه خدایش را ملاقات نمود...
نوید شاهد ایلام
شهید مرادعلی آپرناک در سال 1330 در خانواده ای فقیر در بخش ملکشاهی به دنیا آمد وی درد و رنج را از همان دوران کودکی لمس کرد و لذا به محض اینکه توان فعالیت را در خود دید به شغل دامداری و گله داری روی آورد،و به لحاظ تماس نزدیک با قشر مستضعف روستایی که زندگی را به دور از آلایشات مصنوعی طی کردند به این قشر علاقه عجیبی داشت و با اسلام اصل نیز از همین جا مانوس شد دو سال سربازی را در تهران پشت سر گذاشت. و با اسلام اصیل نیز از همین جا مانوس شد دو سال سربازی را در تهران پشت سرگذاشت و پس از اتمام سربازی به کارگری پرداختند در همین ایام به کمک برادر کوچکش به درس خواندن روی آورد و تا گرفتن مدرک ابتدایی پیش رفت، پس از آن به تهران رفت و به کارگری مشغول شد در همین ایام با خرج بسیار کم ازدواج کرد.
با اوج گیری انقلاب اسلامی او نیز در سیل توفنده انسانها در حرکت بسوی خدا جذب و به صف مجاهدان و تظاهر کنندگان علیه رژیم سفاک پهلوی پیوست با پیروزی انقلاب و فرا رسیدن دوران پرشکوه حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی به عضو پرسنل ژاندارمری درآمد و به راستی او یکی از پاسداران انقلاب بود در ژاندارمری بود که به کردستان اعزام شد و به رویارویی با ضد انقلاب پرداخت غائله اول ختم شد و در درگیری دوم توسط مزدوران امپریالیسم بوجود آمد و باز ایشان با وفاداری به دفاع از اسلام در این خطه پرداخت با شروع جنگ تحمیلی رژیم وابسته بعث عراق بر علیه جمهوری ایران او که دل از علائق دنیوی بکلی بریده بود در زمره اولین داوطلبین جنگ در پاییز 59 به جبهه های نبرد اعزام شد و پس از سه ماه جنگ بی امان در مهران و سرپل ذهاب به دایار خود بازگشت ولی دیگر او تاب و تحمل ماندن در منزل نداشت و مجدداً راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل به همراهی چند تن از برادران بسیجی شد در پنجمین روز از تیرماه 1364 به عنوان پشتیبانی رزمی به جبهه های غرب کشور رفت و سرانجام در پنجمین روز از خردادماه 1365 در جبهه چیلات دهلران بر اثر اصابت گلوله سلاحهای دشمن که در حال ماموریت بود به شرف شهادت نائل شد آنگاه که ترکشهای سرخ گلوله در بدن وی فرو رفت با خون سرخ خویش بر سنگهای گرم و سوزان دهلران نوشت من مرادعلی آپرناک به پاسداری از اسلام به ندای حسین (ع) در کل اراضی کربلا لبیک گفته و اینچنین عاشقانه خدایش را ملاقات نمود. از این شهید گرانقدر 2 فرزند پسر و يك دختر به يادگار مانده است. و در جوار امامزاده علی صالح (ع) جاودانه شدند.روحشان شاد و راهشان پررهرو باد
با اوج گیری انقلاب اسلامی او نیز در سیل توفنده انسانها در حرکت بسوی خدا جذب و به صف مجاهدان و تظاهر کنندگان علیه رژیم سفاک پهلوی پیوست با پیروزی انقلاب و فرا رسیدن دوران پرشکوه حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی به عضو پرسنل ژاندارمری درآمد و به راستی او یکی از پاسداران انقلاب بود در ژاندارمری بود که به کردستان اعزام شد و به رویارویی با ضد انقلاب پرداخت غائله اول ختم شد و در درگیری دوم توسط مزدوران امپریالیسم بوجود آمد و باز ایشان با وفاداری به دفاع از اسلام در این خطه پرداخت با شروع جنگ تحمیلی رژیم وابسته بعث عراق بر علیه جمهوری ایران او که دل از علائق دنیوی بکلی بریده بود در زمره اولین داوطلبین جنگ در پاییز 59 به جبهه های نبرد اعزام شد و پس از سه ماه جنگ بی امان در مهران و سرپل ذهاب به دایار خود بازگشت ولی دیگر او تاب و تحمل ماندن در منزل نداشت و مجدداً راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل به همراهی چند تن از برادران بسیجی شد در پنجمین روز از تیرماه 1364 به عنوان پشتیبانی رزمی به جبهه های غرب کشور رفت و سرانجام در پنجمین روز از خردادماه 1365 در جبهه چیلات دهلران بر اثر اصابت گلوله سلاحهای دشمن که در حال ماموریت بود به شرف شهادت نائل شد آنگاه که ترکشهای سرخ گلوله در بدن وی فرو رفت با خون سرخ خویش بر سنگهای گرم و سوزان دهلران نوشت من مرادعلی آپرناک به پاسداری از اسلام به ندای حسین (ع) در کل اراضی کربلا لبیک گفته و اینچنین عاشقانه خدایش را ملاقات نمود. از این شهید گرانقدر 2 فرزند پسر و يك دختر به يادگار مانده است. و در جوار امامزاده علی صالح (ع) جاودانه شدند.روحشان شاد و راهشان پررهرو باد
منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما