پدر مهربان/ خاطره ی از زبان همسر شهید احمد بشاره صیفی از شهدای استان ایلام

 

عنوان خاطره پدر مهربان از زبان همسر شهید
شهید احمد بشاره صیفی در خانواده ای مذهبی درشهرستان مهران دیده به جهان گشود فرزندارشد خانواده بود. تحصیلاتش را تا کلاس ششم قدیم به پایان رساند ایشان به خواندن قرآن علاقه ی فراوانی داشتند و با صدای دلنشینی تلاوت می کرد.
محب پیامبر (ص) و اذهل بیت بود و مخصوصاً به امام حسین(ع) ارادتی خالصانه داشت، فردی متدین و خداترس و اهل مسجد و نماز و روزه بود و تا جایی که به خاطرم می آید نمازش را سر وقت می خواند اخلاق نیک او در معاشرت با دیگران زبانزد فامیل بود . صلهی رحم را به جای می آورد و در حد توان خود به نیازمندان و فقرا کمک می کرد، بسیار راستگو ، بردبار و خوش رو بودند.
در محیط خانواده پدری مهربان و دلسوز بود و در مدت هجده سال زندگی مشترک همیشه برای من یک یار مهربان بود.برای تامین معاش خانواده بسیار زحمت می کشید در کنار شغل مغازه داری کارهای کشاورزی هم انجام می داد.
از فعالیتهای سیاسی ایشان بر علیه رژیم طاغوتی شاه می توانم به حضور مستمر ایشان در جلسات سیاسی که در روستا برگزار می گردید، و حضور در جلسات سخنرانی عالمان که مخفیانه در مساجد برگزار می گردید.
شانزدهم شهریورماه سال 1359 بعد از خواندن نماز صبح تلاوت قرآن با صدای بسیار دلنشینش  و صرف صبحانه جهت آبیاری زمین کشاورزی از خانه بیرون رفت و در موقع خداحافظی گفت مراقب فرزندانم باش.
او رفت و من به کارهای خانه مشغول شدم بعدازظهر همان روز در حین آبیاری کردن و بر اثر اصابت گلوله توپ دار فانی را وداع گفت.

مروری بر زندگینامه شهید احمد بشاره صیفی
شهید احمد بشاره صیفی فرزند عبونی در دومین روز از شهریور ماه سال 1318 شمسی در روستای رستم آباد از توابع شهرستان مرزی مهران دیده به جهان گشود وی که تحصیلات خود را تا کلاس ششم نظام قدیم ادامه داد و پس از آن مانند بقیه اهالی روستا مشغول کشاورزی شد تا در سفره از رزق حلال بهره گیرد شهید که در منطقه ای مرزی می زیست پیش از شروع رسمی جنگ تحمیلی و در شانزدهم شهریور ماه سال 1359 مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید مزار این شهید در جوار امامزاده سید حسن(ع) شهرستان مهران قرار دارد.