خاطره ی از شهید علی کارگر از شهدای آذر ماه استان ایلام
نوید شاهد ایلام
خاطره ی از شهید علی کارگر- راوی برادر شهید
بسم رب الشهداء و الصديقين
ذكر خاطره اي از حماسه هاي بي نظير و نسبتا زياد شهيد علي كارگر در طول دوران دفاع مقدس سال 63
شهيد علي به عنوان يكي از نيروهاي ويژه اطلاعات و عمليات لشكر 1 اميرالمؤمنين (ع)در منطقه عملياتي مهران چنگوله و ... انجام وظيفه مي نمود .مأموريت نيروهاي اطلاعات و عمليات همواره عبور شبانه از ميادين مين و تله هاي انفجاري و كمين هاي مرگبار دشمن و نفوذ به عمق مواضع دشمن و كسب اطلاعات در مورد محل استقرار - توان نظامي و ميزان ادوات و استحكامات نيز شناسايي معابر و راههاي نفوذ عملياتي بر روي دشمن و كنترل و مهار راههاي نفوذ نيروهاي شناسايي دشمن به داخل خاك كشور بود.
در يك مأموريت در منطقه عملياتي شورشيرين كاني سخت مهران شهيد علي همراه با فرمانده اطلاعات عمليات لشكر (شهيد يادگار اميدي )و چهار نفر از همرزمانش شبانه وارد خاك عراق مي شوند . شهيد علي در شرايطي كه در سن و سال كمي برخوردار بود ، ولي از دلي چون شير شجاع بهره مند بود بنا به دستور فرمانده خود به منظور تأمين امنيت و كنترل مسيري كه از آن وارد شده اند به تنهايي در كمين باقي مي ماند و همرزمانش جهت شناسايي به داخل خاك دشمن نفوذ مي كنند لحظاتي بعد از رفتن دوستانش در دل سكوت و آرامش شب صداي پاي افراد نسبتا زيادي به گوش علي مي رسد با زکاوت و كنجكاوي خاصي كه دارد مسير را بدقت و با استفاده از دوربين ديد در شب كنترل مي كند ، متوجه ورود افراد نسبتا زيادي كه حدود 20 نفر مسلح همراه با كوله پشتي و تجهيزات نظامي بوده و به طرف خاك كشورمان در حركت هستند مي گردد .
وخود را از مسير كنار مي كشد و آنها بدون اينكه متوجه حضور وي شوند از او عبور كرده و از همان مسيري كه نيروهاي خودي وارد شده اند به سوي خاك كشورمان مي آيند ، علي براي با خبر كردن همرزمانش شتابان آنها را تعقيب مي كند و تاكتيك خاص خود را به آنها مي رساند و موضوع را به آنان اطلاع مي دهد. شهيد اميدي براي به دام انداختن آنها بسيار خوشحال مي گردد و كشتن و يا اسير كردن آنها از يك عمليات بزرگ مهم تر مي داند زيرا آنها مزدوران و جيره خواران صدام بودند و جنگجويان بسيار خطرناك و تيراندازان بسيار خطرناک بودند و اغلب از گروههاي كرد مخالف نظام جمهوري بوده و بعضاً در زمان طاغوت به عنوان چريك در پاسگاههاي مرزي مسابقه ي فعاليت داشتند با اطلاعاتي كه از مناطق مرزي غرب كشور داشته شبانه خود را به پشت جبهه ها رسانده و با بستن جاده ها خودروهايي كه شبانه تردد مي كردند به رگبار مي بستند آنها به اسارت و يا به شهادت مي رساندند و براي دريافت جايزه گوش شهدا را بريده و با خود مي بردند و به عنوان گوش برها مشهور گرديده بودند با اين وصف از بين بردن آنها از اهميت خاصي برخوردار بود .
خلاصه گروه خودي براي به دام انداختن گروه محارب نفوذ كرده آنها را تعقيب مي كند و براي پيدا كردن آنان تا سپيده دم تلاش مي كنند و صبح كه هوا كم كم روشن مي شود موضوع و مخفيگاه آنها را كه در ميان انبوه درخت و بوته در منطقه كوهستاني و صعب العبور شورشيرين كاني سخت كمين گرفته و در حال پوشش درختان و بوته ها و استتار خود مي باشند شناسايي مي نمايند.
از طريق بي سيم موضوع به اطلاع يگانهاي خودي رساند ، و درخواست نيروي كمكي مي كنند با ملحق شدن نيروهاي كمكي به آنها با استفاده از پوشش درختان و بوته ها گروه محارب را در محاصره خود قرار مي دهند بدون اينكه متوجه شوند قبل از درگيري آنها را دعوت به تسليم و عدم مقاومت مي نمايند گروه محارب درحاليكه در ارتفاع بالاتري نسبت به نيروهاي خودي قرار گرفته اند خود را آماده و با شروع درگيري با سرعت تمام به طرف نيروهاي ما هجوم مي آوردند فرمان آتش بر روي آنها صادر مي شود جهنمي از دود و آتش براي آنان ايجاد مي كند بعد از لحظاتي درگيري شديد آتش آنها خاموش مي شود و از مقاومت مي افتند حدود 12 نفر از آنها به درك و اصل مي شوند، چند نفري از آنها موفق به شكستن حلقه ي محاصره و فرار مي شوند يك نفر مرموزانه قصد تسليم شدن دارد از جاي خود بلند مي شود و نفر ديگري از آنها در پشت بوته اي كمين كرده به محض اينكه شهيد اميدي براي اسير كردن آن مزدور از جا بلند مي شود.
مزدوري كه در پشت بوته كمين كرده او را هدف قرار مي دهد و به شهادت مي رساند و بعد از آن هر دو مزدور كه قصد فرار دارند با آتش نيروهاي خودي به درك و اصل مي شوند در اين عمليات شهيد علي به عنوان يكي از نيروهاي ويژه عمل كننده مورد تشويق فرماندهان لشكر قرار مي گيرد .شهيد علي رغم از دست دادن فرمانده شهيدش (شهيد اميدي)برايش سنگين بود و همواره از شهادت و شجاعت و ايثارگريهاي وي وصف مي كرد و هيچ وقت خاطره ي او را فراموش نمي كرد شهيد علي در طول دوران خدمتش فرماندهان دلير و شجاع ديگري از جمله شهيد غلام ملاحي -شهيد علي بسطامي (فرماندهان اطلاعات عمليات لشكر امير (ع) )و دلاور مردن و شير دلان همرزم زيادي از دست داده بود و هميشه از دلاور مرديها و حماسه سازيها بي نظير آنان صحبت مي كرد و ياد و خاطره ي آنان را هرگز از ياد نمي برد و دهها و يا صدها خاطره ي عملياتي و حماسه سازي داشت ولي اينجانب فقط به ذكر يك نمونه آن اكتفا نموده ام تا بدينوسيله ياد و خاطره اي از شهيد را زنده كرده باشم خداوند بزرگ ارواح پاك همه ي شهدا را با ارواح شهداي كربلا محشور بگرداند و به ما اين لياقت و شايستگي عطا فرمايد كه ادامه دهنده ي واقعي راه شهداء باشيم انشاءالله
شهیدعلی کارگر فرزند ملک علی در سال 1342 در دامان خانواده ای مذهبی در روستای هاویان از توابع دهلران در حالیکه قبل از تولد پدرش را ازدست داده بود، دیده به جهان گشود. از همان آغاز سالهای جنک به عضویت بسیج در آمد و در گروه گشت سپاه یکم ثارالله فعالیت نمود سپس با عضویت پاسدار وظیفه به گروه ویژه اطلاعات عملیات لشگر 11 امیر المومنین (ع) در آمد ،در مناطق : میمک ، شورشیرین ، چنگوله ، مهران و دهلران انجام وظیفه نمود.
پس از پایان فعالیت خود در لشکر 11 امیر المومنین وارد گروه گشت مرزی حنین از سپاه یکم ثار الله مستقر در دهلران شد و بعنوان فرمانده گروهان شهید چمران به فعالیت خود ادامه داد پس از جنگ نیز بعنوان نیروی ویژه گشت برون مرزی سپاه دهلران انتخاب و درگمنامی حماسه ها آفرید. سر انجام در سومین روز از آذرماه 1372 منطقه فسیل دهلران به دست منافقین به درجه ی عظمای شهادت نایل آمد. مزار اين شهيد گرانقدر در جوار مرقد امامزاده اكبر(ع) دهلران قرار دارد. روحشان شاد.
منبع : اداره هنری، اسناد و انتشارات - معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام