در خط اسلام باشید/ وصیت نامه شهید یحیی آبانگاه از شهدای استان ایلام+اصل وصیت نامه
چهارشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۴۰
ای پدر ارجمندم مرا حلال کن و در دعاهایتان امام زمان را از یاد نبرید من مطمئن هستم روزی نور اسلام در سرتا سر جهان پرتو افکن خواهد شد...
نوید شاهد ایلام
قسمتی از وصیت نامه شهید یحیی آبانگاه ( پانزده دی ماه 1364)
من برای چندین بر خود وظیفه شرعی و اسلامی دانستم به جبهه حق علیه باطل بیایم و با دشمنان اسلام بجنگم ، اکنون که حسن زمان ندای « هل من ناصر ینصرنی» سر داده و باید از جان و مال و فرزند دختر کوچولویم ، زن ، مادر و پدر عزیزم و برادرانم و خواهرانم گذشت و به کمک او شتافت تا بتوانم به اسلام کمک کنم.
پدر و مادرم اکنون اگر شهادت نصیب من شد بزرگترین افتخاری است برای من و شما که چنین پسری را بزرگ کرده و در راه اسلام قربانی داده اید و به برادران از من بزرگتر بگوئید که در خط اسلام باشید که این خط است مستضعفان را بر مستکبران پیروز خواهد کرد.
پدر و مادر ، برادران و خواهرانم شما باید شاد و خرم باشید و افتخار کنید چون من از امامان همچون علی اکبر(ع) بهتر نیستم و نگذارید خون ما اگر شهادت نصیب شد هدر رود و از برادرانم خواهش می کنم بعد از شهادت من منافقین و گروهکها و چپی ها را سرکوب کنند، سپاس بیکران به درگاه خدا که بر من منت نهاد و راه راست را نشانم داد و رحمت خدا به شیر پاک مادرم و قدردانی از پدرم که توانست پسری بزرگ کند و با سالام قربانی بدهد.
انشاا... ای پدر ارجمندم مرا حلال کن و در دعاهایتان امام زمان را از یاد نبرید من مطمئن هستم روزی نور اسلام در سرتا سر جهان پرتو افکن خواهد شد .
باری مادر مهربان و عزیزم سلام مرا بپذیر و حلالم کن و خواهر مسلمانم تو نیز زینب زمان باش و در راه خدا مبارزه کن همچون همسرم.
ای برادران عزیزم راه خدا بهترین راه هاست از بچه کوچکم که دختری است حمایت کن.
زندگینامه پاسدار رشید اسلام شهید یحیی آبانگاه
شهید یحیی آبانگاه در روز دوم شهریور ماه سال یک هزارو سیصدو چهل و سه هجری شمسی در روستای محروم بسطام آباد از توابع شهرستان دره شهر استان ایلام در خانواده ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.
دوران طفولیت را در روستای مذکور با هزار رنج و نبودن هرگونه وسائل رفاهی و بهداشتی سپری نمود در سن هفت سالگی راهی دبستان بسطام آباد شد و از همان ابتدا به درس و تعلیم علاقه زیادی از خود نشان می داد و شبانه با استفاده از نور چراغ فانوس تکالیف خود را به نحو احسن انجام می داد و همکلاسی هایش را دوست می داشت و با آنان با مهربانی رفتار می کرد و به پدر و مادر و خواهران و برادرانش خیلی احترام می گذاشت و از هر نظر کودکی مودب و دلسوز و با استعداد بود و حتی تمام همسایگان به دید احترام به وی می نگرسیتند و شهید یحیی آبانگاه ظاهراً قیافه ای نحیف و لاغر اندام داشت و با این وضعیت جسمانی روحیه ای قوی و اخلاقی با نشاط داشت و همیشه از کارهایی که در طول روز برایش در محیط مدرسه و روستا پیش می آمد خانواده را در جریان امور قرار می داد تا اینکه با زحمات طاقت فرسا موفق به اخذ مدرک تحصیلی پنجم ابتدایی در روستای بسطام آباد شد زمانی که کلاس پنجم بود در ناحیه چشم مبتلا به ناراحتی شد و مدتی از این بابت رنج می برد و چندین مرتبه پدرش وی را به خرم آباد جهت مداوا و معالجه برد اما اثرات آن ناراحتی او را یکی دو سال رنج داد به دلیل محرومیت بیش از حد مقارن زمانی که شهید یحیی آبانگاه کلاس پنجم را گرفته بود روستائیان بطور کلی روستای بسطام آباد را تخلیه و به روستای کله جوب کوچ کردند، شهید یحیی آبانگاه بعلت ناراحتی چشم ودوری از مدرسه راهنمایی ترک تحصیل نمود و مدت دو سال که ترک تحصیل کرده بود شبانه روز زحمت می کشید و در امور کشاورزی به خانواده اش کمک می کرد تا اینکه در سال 1359 به اتفاق خانواده اش از روستای کله جوب به کوی طالقانی دره شهر مهاجرت نمودند.
شهید یحیی آبانگاه مانند سایر ملت قهرمان ایران چون طعم تلخ مظالم دوران طاغوت را عملاً چشیده بود و نارسائیها و محرومیتها را در روستا با هزاران مشکلات بعینه دیده بود بلکه بیشتر از هر چیز به اسلام و امام عزیز علاقه مند بود به انقلاب جمهوری اسلامی ایران که به رهبری حضرت آیت اله العظمی امام خمینی به وقوع پیوسته بود وثمره خون هزاران شهید گلگون کفن بود عشق می ورزید، و با آگاهی در راهپیمایی ها و تظاهرات و مراسم مختلف مذهبی شرکت فعال داشت و علاوه بر انجام این تکالیف در امر احداث ساختمان به پدر و برادرانش مانند یک کارگر ورزیده کمک می کرد، اما روز به روز شور و شوق بیشتری نسبت به اسلام و انقلاب و رهبر کبیر انقلاب از خود نشان می داد بیشتر اوقات در مباحث مذهبی شرکت می جست و عبادات را از جمله نماز و روزه مرتباً انجام می داد و هیچوقت کوتاهی نمی کرد و بسیار متین و پاکدامن و آرام و با تقوا بود و هر گاه به نیازمند و یا دردمندی برخورد می کرد به او کمک می کرد و در حد توان همیشه نیکی می کرد.
در نماز جمعه ها و جماعات نیز شرکت می کرد تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران تاب و طاقت ماندن در خانه را نداشت و بالاخره تصمیم گرفت هر چند سن و سالی نداشت جهت دفاع از دستاوردها و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران و اسلام عزیز در سال 1360 در بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایگاه دره شهر ثبت نام کرد و آماده شد که بر علیه رژیم بعثی صهیونیستی عراق به مبارزه برخیزد که در چندین مرحله اعزام و راهی جبهه های حق علیه باطل گردید و بعد از اتمام ماموریت در جبهه در پشت جبهه در واحد بسیج قسمت سازماندهی مسئولیت رده های مقاومت را بعده داشت که مدتی هم بعنوان مسئول پایگاه مقاومت کوی طالقانی و بعد روستای ارمو به خدمت اشتغال داشتند و بعد از آن بعنوان مسئول پایگاه های مقاومت بخش ماژین انجام وظیفه نمود وی سپس به عنوان مسئولیت در طرح لبیک یا امام راهی جبهه گردید و در عملیات والفجر پنج شرکت جست و بعد از اتمام ماموریت دوران سربازی شهید یحیی آبنگاه فرا رسید که در سپاه پاسداران به عنوان پاسدار وظیفه مشغول خدمت شد و مدت دو سال سربازی خود را در تیپ مستقل 114 امیرالمومنین(ع) سپری نمود.
بیشتر مدت خدمت را در واحد های تبلیغات و ادوات تیپ مذکور انجام وظیفه نمود شهید یحیی آبانگاه در منطقه مهران در بیست و هشتم مردادماه 1365 در عملیاتها دچار موج گرفتگی شد که مدتی را در بیمارستانهای سپاه امداد پزشکی منطقه 10 به سر برد. که بعد از بهبودی مجدداً راهی تیپ شد و مدت سربازی وظیفه به پایان رساند شهید یحیی آبانگاه از آنجائیکه به اسلام و جمهوری اسلامی عشق می ورزید در منزل با وجود جنگ تحمیلی ماندن نداشت بعد از مدت کوتاهی به عضویت سپاه افتخاری در آمد و دوباره به تیپ اعزام گردید که توسط کارگزینی تیپ چون در کار تبلیغات تجربه و تخصص داشت به واحد تبلیغات معرفی و از طریق این واحد به عضویت رابط تبلیغات جنگهای روانی در لشگرها و محورهای عملیاتی غرب کشور مشغول خدمت شد وی ماموریتهای حساس زیادی را انجام داد شهید یحیی آبانگاه در عملیات کربلای یک با توجه به مسئولیتی که در واحد تبلیغات جنگهای روانی داشت ایثارگریها کرد. شهید مذکور به علت خصوصیات بارز اخلاقی که داشتند در کوتاهترین برخورد و تماس برادران دیگر را به خود جذب می کرد و مورد اعتماد عموم به خصوص مسئولین یگانهای رزمی بود و فعالیتهای ایشان مورد زبانزد دیگر همرزمان بود و وقتی که از شهید یحیی آبانگاه یاد می شد همگی از اخلاق و ویژگیهای روحی والای ایشان یاد می کردند و در نبودن وی افسوس می خوردند و از او بعنوان رزمنده ای شجاع و دلیر که از میان عزیزان رزمنده رفته است همیشه یادش را در اذهان گرامی می دارند.
شهید یحیی آبانگاه سرانجام جهت شرکت در عملیات کربلای پنج بنا به درخواست سپاه دوم نجف مستقر در باختران بعنوان مدیریت تبلیغات جنگهای روانی راهی منطقه عملیاتی شلمچه گردید. و بعد از شرکت در این عملیات در بیست و ششم دی ماه 1365 به درجه رفیع شهادت نائل گشت از این شهید خاطراتی جاویدان برجا مانده است ، این عزیز اسوه اخلاق فضیله بود و افسوس که اکنون جایش در میان همرزمانش خالیست و روحش جاویدان و حاضر و ناظر بر اعمال ما مردگان ظاهر زنده می باشد.
روحش شاد و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
من برای چندین بر خود وظیفه شرعی و اسلامی دانستم به جبهه حق علیه باطل بیایم و با دشمنان اسلام بجنگم ، اکنون که حسن زمان ندای « هل من ناصر ینصرنی» سر داده و باید از جان و مال و فرزند دختر کوچولویم ، زن ، مادر و پدر عزیزم و برادرانم و خواهرانم گذشت و به کمک او شتافت تا بتوانم به اسلام کمک کنم.
پدر و مادرم اکنون اگر شهادت نصیب من شد بزرگترین افتخاری است برای من و شما که چنین پسری را بزرگ کرده و در راه اسلام قربانی داده اید و به برادران از من بزرگتر بگوئید که در خط اسلام باشید که این خط است مستضعفان را بر مستکبران پیروز خواهد کرد.
پدر و مادر ، برادران و خواهرانم شما باید شاد و خرم باشید و افتخار کنید چون من از امامان همچون علی اکبر(ع) بهتر نیستم و نگذارید خون ما اگر شهادت نصیب شد هدر رود و از برادرانم خواهش می کنم بعد از شهادت من منافقین و گروهکها و چپی ها را سرکوب کنند، سپاس بیکران به درگاه خدا که بر من منت نهاد و راه راست را نشانم داد و رحمت خدا به شیر پاک مادرم و قدردانی از پدرم که توانست پسری بزرگ کند و با سالام قربانی بدهد.
انشاا... ای پدر ارجمندم مرا حلال کن و در دعاهایتان امام زمان را از یاد نبرید من مطمئن هستم روزی نور اسلام در سرتا سر جهان پرتو افکن خواهد شد .
باری مادر مهربان و عزیزم سلام مرا بپذیر و حلالم کن و خواهر مسلمانم تو نیز زینب زمان باش و در راه خدا مبارزه کن همچون همسرم.
ای برادران عزیزم راه خدا بهترین راه هاست از بچه کوچکم که دختری است حمایت کن.
زندگینامه پاسدار رشید اسلام شهید یحیی آبانگاه
شهید یحیی آبانگاه در روز دوم شهریور ماه سال یک هزارو سیصدو چهل و سه هجری شمسی در روستای محروم بسطام آباد از توابع شهرستان دره شهر استان ایلام در خانواده ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.
دوران طفولیت را در روستای مذکور با هزار رنج و نبودن هرگونه وسائل رفاهی و بهداشتی سپری نمود در سن هفت سالگی راهی دبستان بسطام آباد شد و از همان ابتدا به درس و تعلیم علاقه زیادی از خود نشان می داد و شبانه با استفاده از نور چراغ فانوس تکالیف خود را به نحو احسن انجام می داد و همکلاسی هایش را دوست می داشت و با آنان با مهربانی رفتار می کرد و به پدر و مادر و خواهران و برادرانش خیلی احترام می گذاشت و از هر نظر کودکی مودب و دلسوز و با استعداد بود و حتی تمام همسایگان به دید احترام به وی می نگرسیتند و شهید یحیی آبانگاه ظاهراً قیافه ای نحیف و لاغر اندام داشت و با این وضعیت جسمانی روحیه ای قوی و اخلاقی با نشاط داشت و همیشه از کارهایی که در طول روز برایش در محیط مدرسه و روستا پیش می آمد خانواده را در جریان امور قرار می داد تا اینکه با زحمات طاقت فرسا موفق به اخذ مدرک تحصیلی پنجم ابتدایی در روستای بسطام آباد شد زمانی که کلاس پنجم بود در ناحیه چشم مبتلا به ناراحتی شد و مدتی از این بابت رنج می برد و چندین مرتبه پدرش وی را به خرم آباد جهت مداوا و معالجه برد اما اثرات آن ناراحتی او را یکی دو سال رنج داد به دلیل محرومیت بیش از حد مقارن زمانی که شهید یحیی آبانگاه کلاس پنجم را گرفته بود روستائیان بطور کلی روستای بسطام آباد را تخلیه و به روستای کله جوب کوچ کردند، شهید یحیی آبانگاه بعلت ناراحتی چشم ودوری از مدرسه راهنمایی ترک تحصیل نمود و مدت دو سال که ترک تحصیل کرده بود شبانه روز زحمت می کشید و در امور کشاورزی به خانواده اش کمک می کرد تا اینکه در سال 1359 به اتفاق خانواده اش از روستای کله جوب به کوی طالقانی دره شهر مهاجرت نمودند.
شهید یحیی آبانگاه مانند سایر ملت قهرمان ایران چون طعم تلخ مظالم دوران طاغوت را عملاً چشیده بود و نارسائیها و محرومیتها را در روستا با هزاران مشکلات بعینه دیده بود بلکه بیشتر از هر چیز به اسلام و امام عزیز علاقه مند بود به انقلاب جمهوری اسلامی ایران که به رهبری حضرت آیت اله العظمی امام خمینی به وقوع پیوسته بود وثمره خون هزاران شهید گلگون کفن بود عشق می ورزید، و با آگاهی در راهپیمایی ها و تظاهرات و مراسم مختلف مذهبی شرکت فعال داشت و علاوه بر انجام این تکالیف در امر احداث ساختمان به پدر و برادرانش مانند یک کارگر ورزیده کمک می کرد، اما روز به روز شور و شوق بیشتری نسبت به اسلام و انقلاب و رهبر کبیر انقلاب از خود نشان می داد بیشتر اوقات در مباحث مذهبی شرکت می جست و عبادات را از جمله نماز و روزه مرتباً انجام می داد و هیچوقت کوتاهی نمی کرد و بسیار متین و پاکدامن و آرام و با تقوا بود و هر گاه به نیازمند و یا دردمندی برخورد می کرد به او کمک می کرد و در حد توان همیشه نیکی می کرد.
در نماز جمعه ها و جماعات نیز شرکت می کرد تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران تاب و طاقت ماندن در خانه را نداشت و بالاخره تصمیم گرفت هر چند سن و سالی نداشت جهت دفاع از دستاوردها و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران و اسلام عزیز در سال 1360 در بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایگاه دره شهر ثبت نام کرد و آماده شد که بر علیه رژیم بعثی صهیونیستی عراق به مبارزه برخیزد که در چندین مرحله اعزام و راهی جبهه های حق علیه باطل گردید و بعد از اتمام ماموریت در جبهه در پشت جبهه در واحد بسیج قسمت سازماندهی مسئولیت رده های مقاومت را بعده داشت که مدتی هم بعنوان مسئول پایگاه مقاومت کوی طالقانی و بعد روستای ارمو به خدمت اشتغال داشتند و بعد از آن بعنوان مسئول پایگاه های مقاومت بخش ماژین انجام وظیفه نمود وی سپس به عنوان مسئولیت در طرح لبیک یا امام راهی جبهه گردید و در عملیات والفجر پنج شرکت جست و بعد از اتمام ماموریت دوران سربازی شهید یحیی آبنگاه فرا رسید که در سپاه پاسداران به عنوان پاسدار وظیفه مشغول خدمت شد و مدت دو سال سربازی خود را در تیپ مستقل 114 امیرالمومنین(ع) سپری نمود.
بیشتر مدت خدمت را در واحد های تبلیغات و ادوات تیپ مذکور انجام وظیفه نمود شهید یحیی آبانگاه در منطقه مهران در بیست و هشتم مردادماه 1365 در عملیاتها دچار موج گرفتگی شد که مدتی را در بیمارستانهای سپاه امداد پزشکی منطقه 10 به سر برد. که بعد از بهبودی مجدداً راهی تیپ شد و مدت سربازی وظیفه به پایان رساند شهید یحیی آبانگاه از آنجائیکه به اسلام و جمهوری اسلامی عشق می ورزید در منزل با وجود جنگ تحمیلی ماندن نداشت بعد از مدت کوتاهی به عضویت سپاه افتخاری در آمد و دوباره به تیپ اعزام گردید که توسط کارگزینی تیپ چون در کار تبلیغات تجربه و تخصص داشت به واحد تبلیغات معرفی و از طریق این واحد به عضویت رابط تبلیغات جنگهای روانی در لشگرها و محورهای عملیاتی غرب کشور مشغول خدمت شد وی ماموریتهای حساس زیادی را انجام داد شهید یحیی آبانگاه در عملیات کربلای یک با توجه به مسئولیتی که در واحد تبلیغات جنگهای روانی داشت ایثارگریها کرد. شهید مذکور به علت خصوصیات بارز اخلاقی که داشتند در کوتاهترین برخورد و تماس برادران دیگر را به خود جذب می کرد و مورد اعتماد عموم به خصوص مسئولین یگانهای رزمی بود و فعالیتهای ایشان مورد زبانزد دیگر همرزمان بود و وقتی که از شهید یحیی آبانگاه یاد می شد همگی از اخلاق و ویژگیهای روحی والای ایشان یاد می کردند و در نبودن وی افسوس می خوردند و از او بعنوان رزمنده ای شجاع و دلیر که از میان عزیزان رزمنده رفته است همیشه یادش را در اذهان گرامی می دارند.
شهید یحیی آبانگاه سرانجام جهت شرکت در عملیات کربلای پنج بنا به درخواست سپاه دوم نجف مستقر در باختران بعنوان مدیریت تبلیغات جنگهای روانی راهی منطقه عملیاتی شلمچه گردید. و بعد از شرکت در این عملیات در بیست و ششم دی ماه 1365 به درجه رفیع شهادت نائل گشت از این شهید خاطراتی جاویدان برجا مانده است ، این عزیز اسوه اخلاق فضیله بود و افسوس که اکنون جایش در میان همرزمانش خالیست و روحش جاویدان و حاضر و ناظر بر اعمال ما مردگان ظاهر زنده می باشد.
روحش شاد و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
منبع: اداره هنری ، اسناد و انتشارات- معاونت فرهنگی آموزشی - بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام
نظر شما