شما ای شهدای عزیز، بر قله عشق پرچم هیهات من ذله را برافراشتید

پس از پیروزی انقلاب اسلامی که ژاندارمری دهلران تخلیه شده بود بصورت داوطلب در پاسگاه های: نصریان ، چيلات،فسیل،به  عنوان نیروی جوانمرد به خدمت مشغول شد.
با آغاز تجاوز ارتش بعث عراق به میهن اسلامی براساس احساس وظیفه و لبیک به ندای امام و مقتدایش ، حضرت امام خمینی (ره) ، روانه  جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید.

در سال60 از طرف گردان ژاندارمری برای عملیات شناسایی به منطقه نصریان اعزام شد و با اینکه مدت زیادی بود به دیدار خانوداه نیامده بود مأموریت را با جان و دل پذیرفت در صبح همان روز با عده ای از منافقان کوردل و ناجوانمرد درگیر شد که در حین مبارزه از ناحیه پا زخمی و به علت تمام شدن مهماتش اسیر این جانیان و خود فروختگان گردید . با وجود اینکه به اسارت درآمده بود در مقابل منافقین کوردل  ایستادگی وصف ناپذيری نمود تلاش منافقان برای بردن وی به عراق بی نتیجه ماند شهيد شيخی به حق شجاع و نترس بود، سرانجام در همان روز هشتم ارديبهشت 1365 پس از  شکنجه های زیاد مظلومانه به فيض شهادت نايل آمد.

دلنوشته همرزم شهيد در وصف شجاعت شهيد

با شکوه به سوی حق تاختید و بر قله عشق پرچم هیهات من ذله را برافراشتید، شقاوت های این قوم گمراه قلب ملت مظلوم ما را به درد آورده و نفرت و ننگ را سرانجام این ظالمان نموده و عزت و زندگی و فخر را از آنِ شهیدان ما نموده است.

منبع: اداره اسناد و انتشارات، پرونده فرهنگی شهدا