به مناسبت سالگرد سردار دلها؛
نوید شاهد - یک سال از شهادتت گذشت. اما نه ! تو هنوز زنده ای! هر روز تو را می بینیم و صدایت را می شنویم. هر لحظه ردّی نو از تو بر چهره زمان ترسیم می شود و هر آن تو را تازه تر از قبل حس می کنیم. سردبیر خبرگزاری بسیج در یادداشتی با عنوان "سوختیم و سوختیم از سوختنت" این چنین یاد سردار دلها را زنده نگه داشته است که در ادامه با هم می خوانیم.

به گزارش نوید شاهد ایلام؛ سردبیر خبرگزاری بسیج در یادداشتی با عنوان "سوختیم و سوختیم از سوختنت" نوشت: سردار دلها، یک سال از شهادتت گذشت. اما نه ! تو هنوز زنده ای! هر روز تو را می بینیم و صدایت را می شنویم. هر لحظه ردّی نو از تو بر چهره زمان ترسیم و می شود و هر آن تو را تازه تر از قبل حس می کنیم.

حاج قاسم زنده ای؟ ما که صدای تپیدن قلبت را می شنویم.

از همان لحظه ای که دستهای ناپاک از خدا بی خبران قلبت را در هم شکافت و بسان مولای علمدارت دستت را بریده بر زمین دیدیم، تولد دوباره ی قلبت را هم با دیده دل نظاره کردیم.

سردار عزیز :تو عاشقانه به پرواز درآمدی و ما شاهد عاشورایی دیگر بودیم. عاشورایی نه در محرم ، که در صبح جمعه سیزدهم دی ماه. صبح جمعه ای که سر و دستت به پاس مدافع حرم بودنت رنگ عشق گرفت و مولایت از تو پذیرفت آنچه را که در آرزوی ملائکه هم نمی گنجید و تو شدی آنچه که باید می شدی: شهید.

اما خدا می داند از حال ما. سوختیم و سوختیم از سوختنت.دلهایمان برای باور این مصیبت خیلی کم بود حاج قاسم، خیلی کم. همه دریا شدیم و خروشیدیم و نامت را به بلندای خورشید و وسعت آسمان و پهنای زمین فریاد زدیم. بر سر و سینه کوبیدیم و اشک ریختیم و زار زدیم بر زمین و زمان ، ولی داغت نه بر باورمان نشست و نه در دل هامان سرد شد. جای خالیت ، خنجری شد زهر آگین بر روحمان و انگشتر دست بریده ات ، تیر خلاصی بود بر آوار طاقتمان. تاب از کف بریدیم ، بی قرار شدیم در نبودنت و در نداشتنت. اما تو در آسمانها مسرور، به آرامش ابدی رسیدی. راه تو از کربلا بود و رنگ تو رنگ عشق و نشانت، نشان عباسِ حسین (ع)

تو رفتی حاج قاسم عزیز، رفتی و برای همیشه آرمیدی. اما . . . یادت رفت که قلبت را هم با خود ببری.

قلبت جا ماند حاج قاسم. جا ماند و به اندازه قطره های خون و سلولهای بدنت تکثیر شد و دوباره جان گرفت. اما این بار نه فقط در یک جسم که در روح و اراده یک ملت و شاید هم یک دنیا. از همان لحظه ی عروجت، قلب تو به قلب ملتی بزرگ گره خورد و تپیدن ابدی را آغاز کرد. تپیدنی که این بار آرام گرفتنی نیست.

تو رفتی و حاج قاسم ها جوشیدند از نام و نَفَست. تو رفتی و هر ایرانی با افتخار خود را حاج قاسم سلیمانی می داند تا هرگز از یاد نبرد که آرامششان مدیون خون پاک تو و همراهان و همرزمانت است. تا هرگز فراموش نکند که دشمن همیشه دشمن است و گاهی در لباس میش و گاهی هم در خانه کمین کرده است ، پس باید بیدار باشد تا حاج قاسم شان آسوده بخوابد و به کوردلان کوتاه فکر بفهماند که تاریخ این مرز و بوم لبریز از گوهرهای ناب و غیوری است که تاریخش را به خط سرخ نگاشته اند. غیورانی که بر سینه تاریخ طلوعی بی غروب شده اند. از میرزا کوچک خان جنگلی و رییس علی دلواری گرفته تا ستار خان و باقر خان و . . . تا دوران انقلاب و جنگ تحمیلی: چمران، همت ، باکری و دوران ها، بابایی و جهان آرا ها و در برهه حاضر هم احمدی روشن و رضایی نژاد ها و حتی دیروز هم فخری زاده ، فردا هم . . . ! .....و این راه همچنان داغ و سرخ است.

تو هم در این دریا، موجی خروشانی حاج قاسم. هستی تا وقتی ایران هست و ایرانی و این یعنی ابدیت و وعده حق خداوند. گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شوند می میرند بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می گیرند.

آسوده بخواب فرمانده بیدار من، آسوده بخواب که ایران بیدار است.

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده