حاج قاسم؛ فرماندۀ بیباک لشکر 41 ثارالله
به گزارش نويد شاهد ايلام، با پیروزی انقلاب اسلامی و بروز شرایط شکوفایی ملت ایران، طاغوتیان این تحولات را که منجر به خیزش بزرگ در جهان اسلام شده بود و سیطره غاصبانه آنها را بر کشورهای اسلامی به چالش کشانده بود، تحمل ننمودند و با استفاده از عوامل داخل، خود برای ساقط کردن نظام نوپای اسلامی توطئههای مختلفی را سامان دادند، اما همه آن ددمنشیها با لطف خداوند سبحان، هوشیاری ملت و هدایت امام خمینی(ره) منجر به شکست گردید. پس از ناکام ماندن و شکست از توطئههای داخلی، با تحریک، تسلیح و پشتیبانی همهجانبه یکی از جنایتکاران منطقه به نام "صدام حسین" جنگ تمام عیاری را برای ساقط کردن نظام اسلامی به راه انداختند.
در طی این جنگ طولانی و نابرابر که استکبار جهانی به رهبری آمریکا بهصورت تمام عیار از آن حمایت مینمود تمامی مبانی انسانی و اسلامی زیر پا گذارده شد، از بمباران و شلیک موشک به شهرها تا استفاده از انواع بمبهای شیمیایی و گازهای کشنده، کشتارهای دستهجمعی به راه انداختند.
امام خمینی(ره) خود شخصاً فرماندهی و اداره جنگ را بر عهده گرفت. مردان شجاع، سلحشور و پر افتخار کویر، کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان حافظ همیشه نگهدار مرز خلیجفارس، با فاصلهای بیش از هزار کیلومتر، سپاهی سترگ را به نام ثارالله بنیان گذاردند. این سپاه قدرتمند به عنوان اولین سازمانهای مردم نهاد در بحبوحه جنگ متولد گردید و برای دفاع از کشور از شرق تا غرب و از شمال غرب تا جنوب را برای دفاع و مقابله با دشمن متجاوز درنوردید.
لشکر قدرتمند کویر با شرکت تأثیرگذار در بیش از 24 عملیات سرنوشتساز بزرگ و دهها عملیات کوچک، زمینهساز آزادسازی سرزمینهای اشغالی و تعقیب شکست قطعی دشمن گردید. حضور قدرتمندانه و مؤثر لشکر ثارالله در شکست حصر آبادان، آزادی بُستان و دهها روستای اطراف آن در طریقالقدس، دور کردن دشمن از محیط سوسنگرد و حمیدیه در ام الحسنین و شهید رجایی و باهنر، آزادی دشت عباس و ارتفاعات مشرف بر آن تا تنگه ابوغریب در فتح المبین از اعمال به یادگار مانده لشکر ثارالله است. پذیرفتن مسئولیت محوری عملیات در شمال خرمشهر در عملیات بیتالمقدس و آزادی بیش از دو هزار کیلومترمربع از پنج هزار کیلومتر اراضی آزاد شده در این عملیات از جمله آزادی پادگان حمید، کوشک، جُفیر و بیرون راندن دشمن تا خطوط مرزی، سند دیگری از افتخارات سلحشوران کویر میباشد. حاج قاسم سلیمانی شیرمردی برخاسته از کویر کرمان فرمانده لشکر 41 ثارالله در طی هشت سال، خواب خوش را از چشم صدامیان ربود و بعد از آن خاورمیانه را مکانی ناامن برای داعش و صهیونیسم کرد.
متن زیر روایتیست از زبان یکی از سرداران جنگ تحمیلی به نام محمدتقی قاسمی در مورد سردار حاج قاسم سلیمانی
حاج قاسم؛ فرماندۀ بیباک لشکر 41 ثارالله
سرهنگ قاسمی بیان داشت: سردار سلیمانی در هشت سال جنگ تحمیلی در عملیاتهای زیادی شرکت داشت از جمله سه عملیات مهم که در جبهۀ ایلام صورت گرفتند. در عملیات فتح المبین در فروردینماه سال 1361 به عنوان فرماندۀ تیپ 41 ثارالله که با پنج گردان در این عملیات در منطقۀ دشت عباس شرکت داشت. تیپ ایشان در این عملیات فوقالعاده نقشآفرین و تأثیرگذار بود.
وی ادامه داد: در عملیات والفجر 3 فرمانده لشکر 41 ثارالله بود. در این سال تیپ ثارالله به خاطر گستردگی گردانها به لشکر تبدیل شد. سردار سلیمانی در این عملیات با هشت گردان شرکت کرد. عملیات والفجر 3 در دو محور طراحی شده بود؛ یکی محور شمالی مهران که شامل پاسگاه دوراجی، ارتفاعات 343، ارتفاعات کلهقندی، نمهکلان کوچک و بزرگ بود. دشمن با تسط بر کلهقندی و قلاویزان شهر مهران را زیر دید و تیر خود داشت. جادۀ ارتباطی مهران- دهلران دقیق زیر تیر مستقیم عراق بود. دشمن با وجود اینکه در شهر مهران مستقر نشده بود ولی هر نوع تحرکی که از ما میدید به آن سمت آتش روانه میکرد. برای شکستن این محاصره و آزاد کردن جادۀ مهران- دهلران و آزادکردن منطقۀ ارتباطی تنگۀ کنجانچم، عملیات والفجر 3 طراحی شد. دشمن با توپهایی که روی کله قندی مستقر کرده بود این تنگه را زیر دید و تیر خود داشت و تردد در آن منطقه با مشکل مواجه شده بود.
دوم محور شمالی؛ یعنی تپههای کله قندی و ارتفاعات 343 و دوراجی و زالوآب که باید آزاد میشدند. این محور به تیپ 114 امیرالمؤمنین(ع) و لشکر 21 امام رضا(ع) و لشکر 5 نصر واگذار شده بود. حاج قاسم سلیمانی در محور جنوبی از جمله ارتفاعات قلاویزان و عقبۀ دامنۀ ارتفاعات قلاویزان با هشت گردان عمل کرد. دو گردانش به راحتی خطوط دفاعی دشمن را شکستند و در ارتفاعات قلاویزان(نقطۀ ایثار فعلی) مستقر شدند. قرار بود یکی از یگانهای حمزۀ ارتش به کمک حاج قاسم و نیروهایش بروند ولی به دلایلی نتوانستند و گردانهای او به محاصرۀ دشمن درآمدند.
حاج قاسم و ارادت به رزمندگان
حاج محمدتقی تصریح کرد: در طی محاصرۀ قلاویزان بسیاری از نیروهای حاج قاسم شهید شدند. حاج قاسم ارادت زیادی به نیروهایش داشت بعدها هر بار که به عراق میرفت ابتدا به قلاویزان و محل شهادت بچهها میرفت و بعد از خواندن نماز و راز و نیاز رهسپار عراق میشد. در برگشت از عراق هم همین کار را میکرد.
حاج قاسم و راهبردهای مدیریتی
قاسمی در مورد شم مدیریتی حاج قاسم گفت: در والفجر 3 عراق یگانهای زیادی را وارد این عملیات کرده بود و ما نتوانستیم خط قلاویزان را تثبیت کنیم؛ ولی در جریان پاتکهای دشمن در طی این عملیات با مدیریت خوب حاج قاسم نیروهای باقیماندهاش توانستند به خوبی از پس دشمن بربیایند و تلفات سنگینی از دشمن بگیرند و این کار باعث تثبیت محور شمالی عملیات هم شد.
حاج قاسم و کربلای 1
قاسمی در مورد عملیات کربلای 1 و نقش حاج قاسم اذعان داشت: دیگر عملیاتی که حاج قاسم در آن نقشآفرینی کرد عملیات کربلای 1 در تیرماه 1365 بود. در آن روزها عراق استراتژیک دفاع متحرک را آغاز کرده و برای دومین بار مهران را به اشغال خودش درآورده بود. با دستور امام که فرمودند: «مهران باید آزاد شود» عملیات کربلای 1 طراحی شد. این بار حاج قاسم با ده گردان در این عملیات به عنوان فرماندۀ لشکر 41 ثارالله در محور جادۀ مهران- امامزاده سیدحسن(ع) شرکت کرد. در این عملیات ارتفاعات قلاویزان که از سال 1359 در اشغال دشمن بود با آن همه موانعی که درست کرده بودند از جمله چندین خطوط پدافندی در مسیر قلاویزان تا امامزاده سیدحسن(ع) به تصرف ما درآمدند و حاج قاسم خودش در شکستن این خطوط شرکت داشتند. صدام و ارتشش به گفتۀ خودشان آمده بودند که در مهران بمانند اما حاج قاسم نقشۀ دشمن را نقش بر آب کرد. مردم ایلام هیچوقت رشادتهای حاج قاسم سلیمانی را فراموش نمیکنند.
حاج قاسم و شهادت برادر
قاسمی در مورد شهادت احمد سلیمانی گفت: سومین عملیاتی که حاج قاسم در آن شرکت نداشت ولی نقش مدیریتیاش را از دور اجرا کرد عملیات عاشورا(میمک) در 25 مهرماه سال 1363 بود. در این عملیات یک گروهان از نیروهای خودش را به فرماندهی برادرش احمد راهی میمک کرد. احمد در میمک به شهادت رسید. حاج قاسم خودش در جنوب بود و یک گروهانش را به فرماندهی برادرش به لشکر 5 نصر ملحق کرده بود. احمد معاون ستاد لشکر5 نصر بود. علاقه و دوستی عجیبی بین او حاج قاسم بود.
ما هم در این عملیات تعدادی شهید دادیم از جمله؛ عیسی آستوی، سیدموسی حسینی و مجید امیدی که پیکرش در آن منطقه مفقود شد.
حاج قاسم؛ اسطورهای جهانی
حاج محمدتقی ادامه داد: قاسم سلیمانی یک اسطوره بود نه فقط برای ایران بلکه برای نهضتهای آزادی بخش جهان. نام قاسم سلیمانی برای نیروهای طرفدار حق، آرامبخش و برای دشمن یک کابوس وحشتناک بود. حاج قاسم بسیار مهربان بود. برای درجۀ خلوص و معنویتش نمیشد نمره و مرتبهای در نظر گرفت. سیمای خدایی در چهرۀ این مرد جلوه میکرد.
در صحنۀ نبرد یک مغز متفکر و در صحنۀ سیاست یک دیپلمات برجستۀ جهانی بود. عرصۀ فعالیت حاج قاسم یک میدان خاص نبود. او سد معبری برای کودتاها و توطئههای دشمن در خاورمیانه بود. زمانی که در جنگ تحمیلی نیروهایش وارد منطقه عملیاتی میشدند به هیچ عنوان تا شروع عملیات اجازه نمیداد کسی با او پشت بیسیم صحبت کند. مسائل امنیتی را بسیار رعایت میکرد. چونکه دشمن به محض اینکه صدای حاج قاسم را میشنید میدانست عملیات اصلی در همانجاست.
حاج قاسم و جبهۀ مقاومت
در بحث جبهۀ مقاومت که کل منطقۀ خاورمیانه را در بر میگیرد نام حاج قاسم رعشه بر جان استعمارگران آمریکایی و صهیونیسم انداخته بود.
سردار قاسمی در مورد خبر شهادت حاج قاسم بغض کرد و گفت: زمانی که خبر شهادتش را شنیدم شوکه شدم اصلاً برایم قابل باور نبود، یک دفعه احساس کردم بی پشت و پناه شدهایم چرا که نقش مهم این سردار را برای مملکتم میدانستم. همۀ مردم برای حاج قاسم گریه کردند حتی آنان که پیرو مکتبش نبودند او سرمایۀ ملی و بینالمللی بود. به غیر از شهادت هیچ جامۀ دیگری برازندهاش نبود.
راه حاج قاسم نباید فراموش شود
سردار قاسمی در پایان خاطرنشان کرد: کشور ما و مسلمانان جهان، هیچ گاه حاج قاسم را فراموش نمیکنند. جوانان ما همه میتوانند با تأسی از راه این سردار از کیان اسلام در سراسر جهان دفاع کنند. او فرزند همین آب و خاک بود و همین باید مایۀ غرور ما باشد. فرزندان حاج قاسم هر روز بیشتر میشوند و به امید خدا سراسر جهان روزی از حاج قاسم ها پر میشود و ریشۀ صهیونیسم و استکبار جهانی را میخشکانند و زمینه را برای ظهور امام زمان(عج) هموار میکنند.
مصاحبه از خبرنگار افتخاري سايت نويد شاهد ايلام