میمک خاطره صلابت و اقتدار عشایر ایلامی ، فتح قهرمانانه در نبرد ضربت ذوالفقار
جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۰
نويد شاهد - به راستی، میمک یادآور صلابت و اقتدار عشایر است. نگاه مردان عشایری هنوز هم یادآور صلابت و اقتدار رزمندگان جان برکف و نیروهای غیور عشایر در جبهه های نبرد حق علیه باطل است. هرقله و هر شیار ونقطه ای از میمک داستانی پرماجرا دارد...
رژیم بعث برای آغاز جنگ تحمیلی در شهریور 59 حجم تعرضات به شهرها و مناطق مرزی را آغاز کرد. «میمک» از مناطقی بود که دارای ارزش نظامی و از مناطق مورد اختلاف دو کشور در شمال غربی استان ایلام بود.
میمک ارتفاع بود و اگر در دست ایران بود، بر دشت عراق میدان دید و تیر و تهدیدکننده امنیت بغداد بود و اهمیت آن برای عراق این بود که بر شهر ایلام، محور مواصلاتی ایلام به مهران و دهلران میدان دید و تیر داشت و با تصرف کرد آن ضمن قطع محور مواصلاتی پشتیبانی تهدیدکننده شهر ایلام بود. عراق با پیشدستی در روز 20 شهریور 59 یازده روز مانده به آغاز جنگ تحمیلی میمک را تصرف و آن را «سیف سعد»؛ شمشیر پیروزی نامید.
تصرف میمک برای عشایر ایلام مخصوصا ایل خزل که مرتع دامهایشان بود، سخت ناگوار بود. با نواخته شدن شیپور جنگ و اشغال مناطق غربی کشور، غیرت دینی و میهنی مردم آگاه استان ایلام به جوش آمد و با روحیه سلحشوری و جنگاوری برای دفاع از میهن اسلامی به مناطق مرزی رفتند تا بتوانند در برابر تهاجمات دشمن ایستادگی کرده و دشمن را عقب برانند.
نیروهای مردمی و عشایری که تاب تحمل حضور دشمن در خاکشان را نداشتند، روانه روستای سرنی - نزدیکترین محل به میمک- شدند تا حماسهای بزرگ و بهیادماندنی ایجاد کنند و هر روز به فرماندهان اصرار میکردند که به دشمن حمله و سرزمینهای غصبشده را آزاد کنند، اما به علت هوشیاری، آمادگی و مهندسی دشمن از قبل از قبیل ساخت سنگر و استحکامات، میدان مین گسترده، استقرار یگانهای زرهی و مکانیزه و... نیاز به کشف استعداد، کارهای اطلاعاتی، برطرف ساختن موانع و... بود.
عشایر و نیروهای مردمی با توجه به شناختی که از منطقه داشتند، شبانه به مواضع نیروهای دشمن نفوذ کردند و اطلاعات باارزشی را در مورد دشمن در اختیار فرماندهان ارتش قرار دادند. با تکمیل اطلاعات و شناساییها، تأخیر در اجرای عملیات تا دیماه طول کشید و از این بابت کاسه صبرشان لبریز شد. بعد از گذشت چهار عملیات، صبحگاه 19دی ماه آغاز شد.
میمک ارتفاع بود و اگر در دست ایران بود، بر دشت عراق میدان دید و تیر و تهدیدکننده امنیت بغداد بود و اهمیت آن برای عراق این بود که بر شهر ایلام، محور مواصلاتی ایلام به مهران و دهلران میدان دید و تیر داشت و با تصرف کرد آن ضمن قطع محور مواصلاتی پشتیبانی تهدیدکننده شهر ایلام بود. عراق با پیشدستی در روز 20 شهریور 59 یازده روز مانده به آغاز جنگ تحمیلی میمک را تصرف و آن را «سیف سعد»؛ شمشیر پیروزی نامید.
تصرف میمک برای عشایر ایلام مخصوصا ایل خزل که مرتع دامهایشان بود، سخت ناگوار بود. با نواخته شدن شیپور جنگ و اشغال مناطق غربی کشور، غیرت دینی و میهنی مردم آگاه استان ایلام به جوش آمد و با روحیه سلحشوری و جنگاوری برای دفاع از میهن اسلامی به مناطق مرزی رفتند تا بتوانند در برابر تهاجمات دشمن ایستادگی کرده و دشمن را عقب برانند.
نیروهای مردمی و عشایری که تاب تحمل حضور دشمن در خاکشان را نداشتند، روانه روستای سرنی - نزدیکترین محل به میمک- شدند تا حماسهای بزرگ و بهیادماندنی ایجاد کنند و هر روز به فرماندهان اصرار میکردند که به دشمن حمله و سرزمینهای غصبشده را آزاد کنند، اما به علت هوشیاری، آمادگی و مهندسی دشمن از قبل از قبیل ساخت سنگر و استحکامات، میدان مین گسترده، استقرار یگانهای زرهی و مکانیزه و... نیاز به کشف استعداد، کارهای اطلاعاتی، برطرف ساختن موانع و... بود.
عشایر و نیروهای مردمی با توجه به شناختی که از منطقه داشتند، شبانه به مواضع نیروهای دشمن نفوذ کردند و اطلاعات باارزشی را در مورد دشمن در اختیار فرماندهان ارتش قرار دادند. با تکمیل اطلاعات و شناساییها، تأخیر در اجرای عملیات تا دیماه طول کشید و از این بابت کاسه صبرشان لبریز شد. بعد از گذشت چهار عملیات، صبحگاه 19دی ماه آغاز شد.
برای حضور نیروهای مردمی و عشایر در عملیات شرط این بود که رضایت خود را کتبی و با اثر انگشت اعلام کنند. عشایر از سر شوق برای حضور، از استامپ استفاده نکرده و با بریدن انگشت و خون خود خوننامه شهادت را امضا کردند. برای یورش به دشمن باید از اصل غافلگیری استفاده میشد، چراکه نیروی دشمن برتری مطلق بر نیروهای ایرانی داشت. باید نیروهای خودی به پشت مواضع دشمن نفوذ کرده و دشمن را غافلگیر کنند که در این صورت امکان موفقیت عملیات میرفت. گردانهای عشایری بهعنوان خطشکن صبحگاه وارد عمل شده و دشمن را دور زده و با انهدام دیدبانیهای دشمن و نابودی نفرات، راه را برای ورود یگانهای ارتشی فراهم کردند. عملیات در ساعت 5 صبح با رمز مبارک «یا ا...» و با یورش نیروهای مردمی و عشایری آغاز شد و آنها توانستند ضمن نابودی نفرات و دیدبانیهای دشمن راه را برای ورود تانکهای ارتش فراهم کنند. نبرد سختی درگرفت و با استقامت نیروهای مردمی و گردانهای تانک و هوانیروز، ایران پیروز شد و عراق را از قسمتهای وسیعی از میمک بیرون راند. صدامحسین که از دست دادن میمک برایش ناگوار بود، با ریختن حجم زیادی آتش روی نیروهای ایرانی پاتکهای سنگینی برای بازپسگیری میمک زد و فرماندهی عملیات را برعهده گرفت، اما تمامی پاتکهای دشمن دفع و مواضع آزادشده تثبیت شد. در اسناد و مدارک این عملیات به «عملیات خوارزم» معروف است و علت نامگذاری آن را رشادتهای سرگرد زرهی ستاد علیاصغر خوارزمی فرمانده گردان 217 تانک تیپ یکم لشکر 81 زرهی کرمانشاه که رشادت تحسینبرانگیزی از خود به نمایش گذاشت و 15 تانک دشمن را منهدم کرد، میدانند. این عملیات و فتح بزرگ میمک از سوی رزمندگان اسلام «ضربت ذوالفقار» نیز نامیده شده است.
بازپسگیری میمک از دشمن تا دندان مسلح این پیام را منتشر کرد که دشمن شکستپذیر است و حضور مردم گرهگشا میتواند در میدان نبرد، موازنه قدرت را به سود جمهوری اسلامی تغییر دهد. این عملیات مقدمهای برای پیروزیهای بعدی رزمندگان اسلام شد، چراکه از یک سو عراق در چهار ماه اول جنگ در جبهه میانی در مرحله هجوم در اشغال شهرهای مهران، قصرشرین، سومار، موسیان و مناطق مرزی خوزستان بدون اغراق موفق شد و یأس بر رزمندگان اسلام حاکم و اعتمادبهنفس ارتش عراق بالا رفت. از سوی دیگر، عملیاتهای کلاسیک با فرماندهی بنیصدر و کنار گذاشتن نیروهای مردمی مانند عملیات توکل، عملیات نصر و عملیات مروارید انجام پذیرفت، ولی هیچکدام نتیجه نداشت و جز اتلاف وقت و نابودی امکانات، سودی حاصل نشد و بنبست نظامی در جبههها و یأس در بین رزمندگان حاکم شد. با گذشت چهار ماه از تجاوز، نیروهای اشغالگر در شهرهای اشغالی مستقر شدند و با مشاهده این وضعیت و همزمان با مناقشات سیاسی در داخل کشور، فرضیه ضعف توان نظامی ایران و ناتوانی در بازپسگیری مناطق اشغالی به صحت پیوست. لذا با نبرد مردمی و متفاوت «ضربت ذوالفقار» که اولین عملیات مهم و نسبتا گسترده ایران بود و با انعکاس پیروزی رزمندگان در این نبرد، سایر جبههها از این پیروزی غرورآمیز روحیه گرفتند و با آمادگی کامل سراغ شکست دشمن رفتند، بهطوری که موفقیتهای چشمگیری در عملیاتهای بعدی نصیب ایران شد.
پس از این عملیات، عراق به واقعیتهای جنگ که قدرت مردم و دفع متجاوز بود پی برد و تضعیف روحیه در بین ارتش عراق و اعدام اولین دسته از فرماندهان آغاز شد.
این نبرد، توانایی رزمی نیروهای عشایر را به فرماندهان نظامی کشور ثابت کرد و آنها جزء انکارناپذیری از رزمندگان اسلام و پایه تشکیل تیپ 114 عشایری امیرالمومنین استان ایلام شدند. در این عملیات، 600 نفر کشته و 100 نفر اسیر، تعداد زیادی ادوات نظامی همچون خمپارهانداز و ضدهوایی، 25تانک تی72 روسی و... از دشمن بعثی به غنیمت درآمد و مقادیر زیادی از ادوات نظامی به همراه یک هواپیمای میگ23 نابود شد.
ارتفاعات میمک در غرب استان ایلام و در کنار مرز ایران و عراق قرار دارد و از جنوب به صالح آباد، از شمال به سومار و از شرق به چوار و از غرب به عراق محدود می شود، یکی از نقاط راهبردی و مهم نظامی به شمار می رود.این ارتفاعات از دید خوبی برخوردار است و تسلط وسیعی بر خاک عراق و مناطق مرزی هم جوار دارد، همچنین دارای شیارها، پستی و بلندی و پیچ و خم های زیادی است.
در زمان جنگ تحمیلی از نظر اقتصادی میادین نفتی و گازی میمک برای رژیم بعث عراق اهمیت استراتژیک داشت و یکی از بهانه ها این رژیم برای آغاز جنگ، اشغال همین منطقه بود و عراقی ها این منطقه را «سیف سعد» به معنای شمشیر پیروزی نام نهاده بودند.
بازپسگیری میمک از دشمن تا دندان مسلح این پیام را منتشر کرد که دشمن شکستپذیر است و حضور مردم گرهگشا میتواند در میدان نبرد، موازنه قدرت را به سود جمهوری اسلامی تغییر دهد. این عملیات مقدمهای برای پیروزیهای بعدی رزمندگان اسلام شد، چراکه از یک سو عراق در چهار ماه اول جنگ در جبهه میانی در مرحله هجوم در اشغال شهرهای مهران، قصرشرین، سومار، موسیان و مناطق مرزی خوزستان بدون اغراق موفق شد و یأس بر رزمندگان اسلام حاکم و اعتمادبهنفس ارتش عراق بالا رفت. از سوی دیگر، عملیاتهای کلاسیک با فرماندهی بنیصدر و کنار گذاشتن نیروهای مردمی مانند عملیات توکل، عملیات نصر و عملیات مروارید انجام پذیرفت، ولی هیچکدام نتیجه نداشت و جز اتلاف وقت و نابودی امکانات، سودی حاصل نشد و بنبست نظامی در جبههها و یأس در بین رزمندگان حاکم شد. با گذشت چهار ماه از تجاوز، نیروهای اشغالگر در شهرهای اشغالی مستقر شدند و با مشاهده این وضعیت و همزمان با مناقشات سیاسی در داخل کشور، فرضیه ضعف توان نظامی ایران و ناتوانی در بازپسگیری مناطق اشغالی به صحت پیوست. لذا با نبرد مردمی و متفاوت «ضربت ذوالفقار» که اولین عملیات مهم و نسبتا گسترده ایران بود و با انعکاس پیروزی رزمندگان در این نبرد، سایر جبههها از این پیروزی غرورآمیز روحیه گرفتند و با آمادگی کامل سراغ شکست دشمن رفتند، بهطوری که موفقیتهای چشمگیری در عملیاتهای بعدی نصیب ایران شد.
پس از این عملیات، عراق به واقعیتهای جنگ که قدرت مردم و دفع متجاوز بود پی برد و تضعیف روحیه در بین ارتش عراق و اعدام اولین دسته از فرماندهان آغاز شد.
این نبرد، توانایی رزمی نیروهای عشایر را به فرماندهان نظامی کشور ثابت کرد و آنها جزء انکارناپذیری از رزمندگان اسلام و پایه تشکیل تیپ 114 عشایری امیرالمومنین استان ایلام شدند. در این عملیات، 600 نفر کشته و 100 نفر اسیر، تعداد زیادی ادوات نظامی همچون خمپارهانداز و ضدهوایی، 25تانک تی72 روسی و... از دشمن بعثی به غنیمت درآمد و مقادیر زیادی از ادوات نظامی به همراه یک هواپیمای میگ23 نابود شد.
ارتفاعات میمک در غرب استان ایلام و در کنار مرز ایران و عراق قرار دارد و از جنوب به صالح آباد، از شمال به سومار و از شرق به چوار و از غرب به عراق محدود می شود، یکی از نقاط راهبردی و مهم نظامی به شمار می رود.این ارتفاعات از دید خوبی برخوردار است و تسلط وسیعی بر خاک عراق و مناطق مرزی هم جوار دارد، همچنین دارای شیارها، پستی و بلندی و پیچ و خم های زیادی است.
در زمان جنگ تحمیلی از نظر اقتصادی میادین نفتی و گازی میمک برای رژیم بعث عراق اهمیت استراتژیک داشت و یکی از بهانه ها این رژیم برای آغاز جنگ، اشغال همین منطقه بود و عراقی ها این منطقه را «سیف سعد» به معنای شمشیر پیروزی نام نهاده بودند.
نظر شما