ما از نسل دختران آفتابیم
نويد شاهد ايلام؛ ما از نسل دختران آفتابیم. آفتاب نور میبخشد و برکت و سرسبزی را به ارمغان میآورد. ما میتابیم تا هیچ خانهای در تاریکی نماند.
شعار نمیدهم؛ من از همین نسلم! یک دخترم و یک جوان! درگیر و خسته از تمام تلخیها و تلخکامیها اما همچنان امیدوار… . امیدوار و چشمدوخته به روزهایی که خواهد آمد. روزهایی روشنتر از دیروز. قوی باشیم و قوی بمانیم.
من یک دخترم! از نسل انقلاب. انقلابی که پیروزی نور بر تاریکی بود. من سنگ صبور مادر و مرهم درد پدر هستم. خانه بی من صفایی ندارد. دختر بابایی است عشق اول و آخر زندگیاش باباست.
نمیدانم چرا ولی ناخودآگاه از بین تمام دختران سرزمینم قلمم به سمت دختران شهدا رفت مخصوصاً آنهایی که چند صباحی بیشتر آغوش گرم پدر را تجربه نکردند. با اینکه بابا را یادشان نمیآید باباییترند این را وقتی که همکلامشان میشوی میفهمی. آنها دلخوشاند به خاطراتی که از زبان مادر میشنوند و قاب عکسی که هر روز از گرد و غبار روزگار پاک میشود. آنها ادامه دهندۀ راه روشن پدرشان هستند و در تمام عرصهها برای زنده نگهداشتن نام پدرشان خوش درخشیدهاند.
میخواهم بگویم: باید در هر خانهای موهای بافته یک دختر، چشمان پدرش را برق بیندازد و لطافت حضورش فضای خاکستری خانه را صورتی کند. دختر آرامشبخش خانه و مایۀ رحمت است.
باید در هر خانه یک دختر باشد که دل وسیعش، تکیهگاه پیری خانه باشد و همه بدانند تا او هست، تنها نمیمانند.
باید در هر خانه یک دختر باشد که رد پای مهربانیاش به خانه نور بدهد...، امید بدهد... و زندگی بدهد...
باید. باید در هر خانه یک دختر باشد.
تلاقی زیبای روز دختر و میلاد حضرت معصومه(س) همیشه برایم شیرین و دلچسب بود. چه چیز بهتر از اینکه به واسطه غیرمستقیم به دخترهای کشورمان یادآوری میکنیم که بهترین دختر عالم الگوی توست، او هم دختری است مثل تو. شبیه اش باش و دختری کن برای پدر و مادرت و خواهری کن برای برادر و اثرگذار باش در کانون گرم خانوادهات...
اما دختران صبوری هم داریم که برای پدرانشان مادرند. آنها فرزندان جانبازان هستند که با پدر میسوزند و پرستار شبهای سخت پدر هستند. پدرانی که در راه وطن جانباز شدند، شیمیاییاند، ویلچرنشیناند و در ایام کرونایی پرستاری و مراقبت از آنها سختتر. ما دستبوس تمام دخترانی هستیم که همانند پدرانشان جهادگر هستند...
درود بر دختران سرزمینم.
يادداشت به قلم بتول ميرزايي نويسنده ايلامي