برادرم سنگ صبور خانواده بود
نوید شاهد ایلام؛ شهید رحمان راسخی فرزند خیراله سال 1337 در شهر ایلام متولد شد و از همان اوان کودکی در مکتب قرآن را فرا گرفت و بعد از سه سال به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را گذراند و سرپرستی خانواده به عهده او گذاشته شد کار می کرد هیزم می کشید تا لقمه نانی برای خانواده اش بدست آورد.مبارزات شهید قبل از انقلاب شروع شد بارها بوسیله مأمورین ساواک دستگیر شد در مساجد فعالیت زیادی داشت و بر ضد رژیم شعار می داد.
همگام با انقلاب دوشادوش مردم کار و فعالیت می نمود و سهم بسیار بزرگی در انقلاب داشت مواد آتش زا درست می کرد و برای مبارزه با رژیم پهلوی مجبور به خرید اسلحه شد شبها نگهبانی می داد و روزها تظاهرات می کرد، بعد از پیروزی انقلاب شش ماه در کردستان با مزدوران آمریکایی مبارزه نمود و در جبهه داخلی با منافقین عشق امام در قلبش بود و سراسر وجودش صراط مستقیم و در خط امام که همان خط حزب ا... است بود.
با شروع جنگ آواره شدن مردم شهید با مسئولیتی که داشت به جبهه رفت و در حملات زیادی شرکت نمود و پس از بیرون راندن بعثی ها از مهران برای پاکسازی و جمع آوری مین داوطلب شد و زحمات زیادی کشید همیشه آرزو داشت که اسلام پیروز شود. شهید همیشه می گفت : که هر کلمه امام به من ایمان تازه ای می بخشد و جان دوباره ی می دهد.وی سرانجام در بيست و دومین روز از تير ماه سال 1361 مصادف با بیست و یکم ماه مبارک رمضان در منطقه ي مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.از وي 2 فرزند به يادگار باقي مانده است.مزار اين شهيد گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.
متن وصیت نامه شهید رحمان راسخی
من از تمام اقشار ملت میخواهم پشتیبان رهبر و ولايت فقيه باشيد و قلب امام امت را شاد و خشنود سازيد. من برای اين به جبهه میروم تا به تمامی گروهك ها ثابت كنم كه ياوهگو هستند و دروغ میگويند و می روم تا ثابت كنم كه اسلام راستين كه اين گروهك ها دم از آن میزنند اين نيست كه فقط حرف بزنند و عمل نكنند، بلكه اين است كه راه حسين را ادامه دهند و به آن تداوم بخشند.
پيام من به خانواده خودم: تقاضا مندم كه اگر شهيد شدم راهم را ادامه دهند، و از برادرانم خواهشمندم كه راه من را ادامه دهند در نماز جمعه شركت نمايند و در دعاهايشان دعا براي امام امت از يادشان نرود و شعار مرگ بر آمريكا و جنگ ،جنگ تا پيروزي از يادشان نرود و از مادرم خواهشمندم كه در تشييع جنازه ام شركت كند هرگز براي من ناراحت نباشيد تا شايد خدا به شما اجري بدهد. از همسرم خواهشمندم كه از بچه هايم نگه داري كند.همه مسلمان تلاش کنیم قدس عزیز از دست مزدوران اشغالگر نجات یابد.