ویژه نامه طلایه دار جبهه جنوب
نوید شاهد ایلام؛ شهید «محمد کرمی» فرزند اورام در اولین روز از فروردین ماه 1342در شهرک هزارانی شهرستان آبدانان در خانواده ای مذهبی و ساده زیست دیده به دنیا گشود.
محمد فرزند ششم خانواده، فردي بسیار مهربان بود و از خود شجاعت های فراوانی نشان می داد. یکی از ویژگی های بارز این سردار اسلام کمک به دیگران در شرایط سخت بوده است. محمد با روحیه معنوی بالای خود، علاقهی شدیدی به حضرت امام خمینی (ره) داشت و دیگران هم به دلیل مهربانی های محمد گرایش شدیدی به امام امت پیدا کرده بودند.
بعد از مهاجرت خانواده ی کرمی به خوزستان، محمد دوران کودکی خود را در هجران گذراند. محمد با ایمانی که به خدا داشت در همان آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی علیه ایران، در آبان ماه سال ۵۹ در حالی که ۱۷ سال داشت، از طریق سپاه خوزستان به فرمان امام امت لبیک گفت و به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد؛ محمد با توجه به شجاعت و دلیری هایش در صفوف جبهه ها به (محمد تکاور یا محمد رنجبر) شهرت یافت.
خواهر شهید کرمی ، گفت: طبق آنچه دوستان و همرزمان شهید برای ما گفته اند او هرگز برای رفتن به دل دشمن در هر لحظه و در هر شرایطی تردید نمی کرد و در میدان نبرد، آن مرد مهربان برای دشمنان ترس و وحشت به ارمغان می آورد.
وی ادامه داد: تحت هیچ شرایطی حاضر نبود میدان نبرد را خالی بگذارد و در سال ۶۶ در رشته خلبانی پذیرفته شد که خصایص و رشادت های محمد باعث شد که به مصلحت و اصرار فرماندهان از رفتن به دانشگاه منصرف شده و به عنوان یک رزمنده در جبهه های حق علیه باطل باقی بماند.
یکی از همرزمان شهید نقل می کند، محمد یکی از شب ها در حالی که نیروهای خودی در سنگر به استراحت مشغول بودند، ناگهان صدای ناله و زاری در دل شب، به گوش می رسد، محمد علیرغم اصرار همرزمانش به دنبال صدا رفته و در حالی که دیدهبان های شب دشمن هر جنبده ای را مورد اصابت خمپاره و شلیک مستقیم قرار می دادند، برای یافتن منشأ صدا راهی میدان مينی که پیش روی نیروهای ایرانی بود، شد.
بعد از چند لحظه محمد در میانه میدان مین با جسد نیمه جان یک سرباز عراقی مواجه می شود که به شدت زخمی شده بود. بعد از کمک کردن به سرباز زخمی دشمن و انتقال او به سنگر نیروهای خودی، زخم های او را پانسمان می کند و به او از غذای خود می دهد و از او پرستاری می کند.