سالروز آغاز عملیات «والفجر ۵» گرامی باد
نوید شاهد ایلام؛ روزهای آخر بهمن ماه سال62 که خود را برای عملیات آماده می کردیم، جاده مهران، دهلران و مسیر های مواصلاتی و جاده های عمود بر مرز، زرین آباد و پیرمحمد، با محدودیت های کنترلی مواجه و افراد اهل فن می فهمیدند که بوی عملیات می آید ولی اکثر افراد چنین تصوری نداشتند.
تیپ امیرالمؤمنین (ع) ایلام با توجه به شناخت عمیق از منطقه و داشتن خط پدافندی در چنگوله، مسئولیت اصلی کار شناسایی و اطلاعات عملیات جدید را بر عهده داشت و فرزندان ایلامی با مجاهدت شبانه روزی، بستر عملیات را آماده کردند،تا اینکه در ساعت بیست و چهار روز بیست و هفتم بهمن ماه 62 با رمز یا زهرا سلام الله علیها،عملیات والفجر 5 آغاز و تیپ های امیرالمؤمنین ع ایلام و انصارالحسین(ع) همدان و نبی اکرم (ص) کرمانشاه، بطور برق آسا بر مواضع دشمن یورش بردند.
رزمندگان تیپ های امیرالمؤمنین وانصار الحسین، زودتر خطوط دشمن را شکسته و به اهداف اولیه رسیدند ولی در محور تیپ نبی اکرم(ص)،مشکلی عارض که دسترسی به اهداف را به تأخیر انداخت و تا سه روز اول، بدلیل عدم الحاق کامل تیپ انصارالحسین باتیپ نبی اکرم، نبرد در جناح راست منطقه عملیات پیچیده تر و دشوارتر بود ولی رزمندگان آن دو یگان قهرمان با تحمل مرارتها و سختیهای فراوان، الحاق را کامل و با دادن شهدایی گرانقدر به اهداف تعیین شده دست یافتند.
روز دوم عملیات با توجه به شرایط جناح راست منطقه عملیات ،یگانهای عراقی ازجبهه شرقی خود را سریعاً به منطقه رساندند و قصد داشتند، از عدم الحاق تیپ های انصارالحسین ونبی اکرم استفاده و منطقه عملیاتی را باز پس گیرند، اما رزمندگان شجاع تیپ امیرالمؤمنین ،ضمن تثبیت مواضع خود در آزادخان کشته و پیزولی وتنگه چنگوله ،با استنتاجی درست و ریسکی بموقع ،از آخرین خط پیشروی تعیین شده، عبور و تا روی جاده بدره، طیب در شرق پل 11دهنه عراق نفوذ و زمینه رزمی عاشورایی و حماسه ای دیدنی فراهم ساختند، اما متأسفانه هیچکدام از دوربین های فیلمبرداری، موفق به ضبط وثبت آن نگردید که امروز فاخرترین مستند از آن ساخته شود، فلذا چشمه ای ازآن همه زیبایی را روایت می کنم.
بعد از اذان صبح 29 بهمن 62 روز دوم عملیات، سه گروه ویژه از گردانهای در خط، انتخاب و برای بستن عقبه نیروهای عراقی، به دشت جنوب منطقه عملیات، سرازیر و آرایش رزمی گرفتیم اما به محض رسیدن به دشت، با وضعیت جدیدی مواجه شدیم و آن ورود ستون نظامی دشمن روی جاده بدره، طیب برای پاتک بود و فرماندهان گردانهای خودی، که روی ارتفاعات بودند از گستردگی توان دشمن خبر دادند و آتش تهبه سنگین عراقیها،روی ارتفاعات شروع شد ولی نمی دانستند، ما در دشت و نزدیک جاده آنها هستیم.
فوراً از سیدصادق کاکی (حسینی )درخواست اعزام تفنگ های 106 و از اقبال نصیری آرپی جی زن تقاضا نمودم و7 آرپی جی زن موجود با مسئولیت کاظم فتحی زاده،در200 متری جاده استقرار یافتند سیدصادق فوراً، علیرضا نوری و علیمرد مهرداد و یحیی عزیزپور و...را با تفنگ های 106 و اقبال نصیری هم، یک تیم آرپی جی زن اعزام کردند ناگهان جیپ فرماندهی دشمن به نزدیک نیروهای خودی رسید و آنان رامشاهده نمود، بالاجبار درگیری شروع و جیپ فرماندهی، توسط آرپی جی زن ها زده شد.
بلافاصله کاظم فتحی زاده،کریم خولی و علی اشرف نعمتی به وسط جاده عراقی ها رسید ند و 5 دستگا ه خودرو آیفا که پر ازمهمات بود ند به آتش کشیدند و تلی از آتش و دود منطقه رافراگرفت، عراقی ها وقتی که متوجه حضور نیروهای ما در عقبه خودشدند، سریع عقب نشینی کردند و ستونی که از شرق منطقه عملیات به غرب می آمد متوقف گردید،آتش سنگین دشمن و شرایط جغرافیایی ما در دشت،آسیب پذیری مان راشدت بخشید ولی فداکاری بچه های ادوات که در والفجر 5 خلاءزرهی وتوپخانه راپرکرده بودند، باعث شد تلفات رابه حداقل برسانند و...
ضمن ادای احترام برای کلیه شهدا بالاخص سرداران شهید ،شیر بیشه دراز غلام بازدار و ستاره پرفروغ شوهان عجم ملکی و مجروحین و رزمندگان عملیا ت والفجر 5، که 110 کیلومتر مربع ازمنطقه را آزاد و بیش از3000 نفر از قوای دشمن بعثی و صدهادستگاه از ماشین آلات جنگی آنان را نابود ساختند.
«پنج یار عملیات والفجر پنج»
کریم خولی و علی اشرف نعمتی که در همان عملیات شهید شدند و علیمرد مهرداد و کاظم فتحی زاده و علی رضا نوری که بعدها به کاروان شهدا پیوستند، توصیف شاهکارشان در آن حماسه، واقعاً در ظرف کلمات نمی گنجد.
راوی: سردار نورالهی
