زاده شدن در جنگ، زیستن در مناطق جنگی
نوید شاهد ایلام؛ ابوذر محمدی آخرین روزهای سال 1360 در خانوادهای فرهنگی در شهر مرزی دهلران به دنیا آمد. شهری که لشکر عراق از آغازین روزهای جنگ تحمیلی، آن را مورد هجوم قرار داده بود. سال های کودکی را در آشوب جنگ گذراند بمباران، حمله و غرش توپ ها و تانک ها آرامش را از ابوذر و خانوادهاش ربوده بود.
سال ها خانه به دوشی را تحمل کرد، کودکیاش در بیم و هراس جنگ گذشت. هر چند ماه مجبور بودند جای زندگیشان را عوض کنند، از زندگی در میان کوه ها گرفته تا پناه بردن به روستاهای مختلف در خانه های کوچکی که در هر اتاقش شب ها بیست نفر می خوابیدند و ... دورانی بود که او و خانوادهاش به شکل معجزه آسایی در چند نوبت از حمله مستقیم دشمن تا بمباران هوایی نجات پیدا کردند.
با پایان یافتن جنگ در همان شهر مرزی به مدرسه رفت شهر جان گرفت و دوران بازسازی خرابی ها آغاز شد، دوران دبستان و راهنمایی را گذراند، بعد از طی کردن دوران دبیرستان وارد دانشگاه شد و از دانشکده فنی شهید چمران اهواز با اخذ مدرک معماری فارغ التحصیل شد و کار کردن در شهر کوچکش را به کوچیدن ترجیح داد، عشق و علاقه وافری که به شهر جنگ زده اش داشت او را هر روز بیشتر به سوی مناطقی که سرشار از عطر شهادت بود می کشاند با توجه به تخصص و مهارتی که در نقشه برداری فنی داشت خیلی زود جذب شرکت های اکتشاف نفت دهلران شد.
شهید در مرداد 1388 با دخترخاله خود که فرزند یکی شهدای همین شهر است (شهید علیمراد مهدوی) ازدواج نمود. هنوز روزهای خوش اول ازدواجش را خوب حس نکرده بود و با گذشت تنها 9 ماه از زندگی مشترکشان، دهم اردیبهشت ماه 1389 بر اثر برخورد با مین در عین انجام وظیفه به درجه رفیع شهادت نایل آمد.