اهدای عصا از طرف رهبرم، بهترین افتخار من است
نوید شاهد ایلام؛ نظر آسا رزمندۀ شجاع هشت سال دفاع مقدس و جانباز هفتاد درصد در دوران جنگ تحمیلی با رشادتهای خودش به افتخار جانبازی نایل آمد و مهمتر از آن اینکه از دستان مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت خامنهای(مدظلهالعالی) افتخار دریافت عصا را داشتند. وی در آغازین روزهای جنگ تحمیلی به عنوان نیروی داوطلب به جبهۀ ایلام پیوست. بعد از مدت کوتاهی به صورت رسمی جذب لشکر امیرالمؤمنین(ع) شد و در کسوت پاسداری به دفاع از خاک وطنش پرداخت. آسا در طی عملیات والفجر 10 در منطقۀ عملیاتی شاخ شمیران هدف هواپیماهای دشمن قرار گرفت و به شدت مجروح شد. از آن روز به بعد ترکشها در بدنش جا خوش کردهاند.
دوران سربازی پیش انقلاب سخت بود
نظر آسا در سال 1356 به خدمت سربازی رفت. دوران آموزشی را در پادگان جلدیان گذراند، سپس برای ادامه خدمتش به آبادان اعزام شد. او در مورد آن روزهای طاقتفرسا اظهار داشت: در آن سالها خدمت سربازی خیلی سخت بود. در آبادان سربازان به شدت زیر ذرهبین مافوقشان بودند به هیچ عنوان اجازه نمیدادند کتاب، مجله یا روزنامه به دست ما برسد. آنها میترسیدند که اخبار بیرون به داخل پادگانها نفوذ کند. حتی کیسهخوابهای ما را میگشتند. یک بار داخل کیسه خواب من کتابی به نام «ازدواج در اسلام» پیدا کردند من به خاطر آن کتاب خیلی بازخواست شدم و از هنگ ژاندارمری آبادان به پادگانی در اندیمشک تبعید کردند، آن پادگان در بیابان بود.
من هنوز هم یک انقلابیام
وی اذعان داشت: در طی اوجگیری فعالیت انقلابیون پیش از پیروزی انقلاب، امام خمینی(ره) فرمودند: سربازان پادگانها را ترک کنند. من هم در آن زمان سرباز بودم و گوش به فرمان امام. پس از پادگان فرار کردم و به صف انقلابیون پیوستم. پس از پیروزی انقلاب در قالب تشکلهای بسیج به فعالیتها خودم ادامه دادم. در سال 1359 به صف رزمندگان اسلام پیوستم. در اوایل جنگ تجهیزات خاصی نداشتیم، با تفنگ پران و ام یک به مقابله با دشمن مسلح پرداختیم. بعد از تشکیل تیپ وضعیت سلاح و مهمات ما بهتر شد. تقریباً در تمام عملیات هایی که تیپ شرکت داشت حضور داشتم. خوشحالم که هنوز هم به انقلاب وفادار ماندهام.
عشق به امام برای همیشه در وجود ماست
عشق به رهبر کبیر انقلاب اسلامی محرکی برای شرکت آحاد مردم در جبهه بود جانباز سرافراز ایلامی در این خصوص گفت: فرمان امام خمینی(ره) درخصوص شرکت همۀ مردم در جبهه را با گوش و دل شنیدیم و توان مضاعفی برای جهاد پیدا کردیم. در حال حاضر نیز فرمان به جهاد در هر عرصهای را از جانب رهبرمان سیدعلی خامنهای(مدظلهالعالی) با گوش دل پذیرا هستیم.
وی افزود: ایران در پرتو رهنمودهای امام خمینی (ره) با یک کشور نه، بلکه با یک دنیا جنگید. اینکه بخواهیم جنگ را به حمله عراق به ایران خلاصه کنیم جفا به تاریخ دفاع مقدس است، چون بیشتر ابرقدرتهای آن زمان از دیکتاتور عراق حمایت مادی و معنوی داشتند. از نظر تجهیزات نیز بیشتر کشورها به دولت بعث عراق کمک میکردند. اما در نهایت این رزمندگان ایران اسلامی بودند که از جنگ سربلند خارج شدند.
حزب بعث از ایران میترسید
بسیاری از مورخان و کارشناسان جنگ یکی از دلایل اصلی حمله حزب بعث به ایران را پیروزی انقلاب میدانند. آسا در این خصوص یادآور شد: حزب بعث انقلاب اسلامی ایران را تهدیدی علیه خود تلقی میکرد و سعی در کمرنگ کردن انقلاب یا جلوگیری از پیشرفت انقلاب به سایر ملل را داشت. حزب بعث جنگ را با حمایت استکبار جهانی شروع کرد. اقشار مختلف مردم به دفاع از میهن اسلامی خود به پا خاستند با مهمترین سلاح خود یعنی ایمان و باور قلبی به میدان رفتند. پر واضح است که رمز پیروزی بر عراق تنها قوه نظامی نبود بلکه پشتیبانی مردمی بود که با تمام توان خود از رزمندگان پشتیبانی کردند و پیروزی واقعی در تاریخ ایران ثبت شد.
در عملیات والفجر 10 مجروح شدم
عملیات والفجر 10 بیستم و پنجم اسفندماه 1366 در استان سلیمانیه به وقوع پیوست. رزمندگان تیپ امیرالمؤمنین(ع) در شاخ شمیران به دفاع از خاک وطن پرداختند. نظر آسا که خود در این عملیات حضور فعال داشته است، بیان کرد: در طی عملیات والفجر 10 بر اثر اصابت ترکش به سر، دست و پا به شدت مجروح شدم. پیش از مجروحیتم در طی همان عملیات بمباران شیمیایی شدیم. گاز خردل تمام فضا را آلوده کرده بود، در آن گروهان که من خدمت میکردم یک نفر نتوانست سر پای خود بایستد همه بر زمین افتادند. بچهها جلوی چشم من پرپر میشدند، من سریع خودم را به نزدیکترین جاده که خاکی هم بود رساندم و سد راه ماشینها شدم تا به کمک من بیایند و بچهها را به بیمارستان صحرایی منتقل کنم.
وی ادامه داد: من ماسک داشتم و رانندگان نمیشنیدند چه میگویم. ناگزیر ماسکم را برداشتم و به آنها تشر زدم تا به کمک بیایند. هشت ماشین راه خود را به سمت بچهها کج کردند. پس از انتقال بچهها تعدادی از آنها در بیمارستان شهید شدند و این خاطره هیچوقت از ذهن من پاک نمیشود.
اهدای عصا از طرف رهبرم بهترین خاطره بود
حضرت سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) در طی جنگ تحمیلی بارها برای سرکشی جبهه و دیدار با رزمندگان اسلام به جبهه میرفت. نظر آسا در طی یکی از همین دیدارها موفق به دریافت عصا از ایشان شد. وی در این باره توضیح داد: من چند ترکش در سرم دارم. در آن سالها پزشکان ایرانی از درمان و جراحی من قطع امید کرده بودند، خدمت آقا رسیدم و جریان را به ایشان توضیح دادم. به خاطر عدم تعادل یک عصا که از چوب درختان محلی تهیه شده بود در دست داشتم. آقا نگاهی به عصای من کرد و گفت: این عصا برایت سنگین نیست؟ اذیت نمیشوی؟ گفتم: این تنها تکیهگاه من است تعادل ندارم اگر آن را به دست نگیرم زمین میخورم. ایشان فرمودند: من یک عصای سبک به تو میدهم که کمتر اذیت شوی. سپس آقا دستور اعزام من به خارج از کشور را دادند اما کمسیون پزشکی گفتند به خاطر ترکشهایی که در جمجمهات وجود دارد عمل شما در هر جایی مخاطرهآمیز است باید با آنها بسازی و هیچ عملی انجام ندهی.
جانباز باید قداست خود را حفظ کند
آسا، جانبازی را مقدس میداند و معتقد است که افتخار جانبازی را به هرکس نمیدهند. وی در این خصوص تصریح کرد: جانبازان باید قدر افتخاری که نصیبشان شده را بدانند و خود را از رهروان راستین حضرت ابوالفضل العباس(ع) بدانند. ما جانبازان تا جان در بدن داریم جهت پاسداشت خون شهدا و پیشبرد اهداف انقلاب و امام تلاش میکنیم.
حرف آخر
نظر آسا جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس در آخر کلام خود ضمن آرزوی پیروزی ملت ایران در مقابل مشکلات به جوانان توصیهای بسیار زیبا کرد وی تأکید داشت: توصیه من به جوانان این است که وصیتنامه امام را با دقت بخوانند و در آن تدبیر و تفکر کنند. وصیتنامۀ شهدا نیز پر از نکات اخلاقی برای جامعۀ امروزی ماست اگر در وصیتنامه شهدا تعمق کنیم سبک زندگی اسلامی را در لایههای درونی آن پیدا میکنیم. در حال حاضر یکی از مباحثی که مشکلات امروز زندگی ما را کم میکند سبک زندگی جهادگونه به شیوۀ شهدا است.