شهید «محمد حسن زاده» از جمله شهدای دفاع مقدس ایلام است که تیرماه ۱۳۶۷ در منطقه مرزی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت، برگی از دفترچه یادداشت وی را برای علاقمندان منتشر می‌کند.

نوید شاهد ایلام؛ شهید محمد حسن زاده فرزند صید یعقوب نهمین روز از خرداد ماه 1338 در شهرستان دره شهر دیده به جهان گشود وی که توانسته بود تا مقطع دیپلم به علم و تحصیل بپردازد با توجه به اینکه در دانشسرا تحصیلات خود را به پایان رسانده بود یکی دو سال به عنوان معلم به دانش آموزان آن دیار خدمت کرد و بعد از آن به عنوان بسیجی وارد سپاه پاسداران شد در حین انجام خدمت که به عنوان رزمنده سپاه در جبهه های جنگ به دفاع از کشور عزیز ایران بود در بیست و نهمین روز از تیرماه 67 در منطقه مرزی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار شهید در زادگاهش قرار دارد.

انتظار

چون شمع نیمه جان به هوای تو سوختیم
با گریه ساختم و به پای تو سوختیم
اشکی که ریختیم به یاد تو ریختیم
عمری که ساختیم برای تو سوختیم
پروانه سوخت یک شب و آسود جان او
ما عمرها به داغ جفای تو سوختیم
دیشب که یار انجمن افروز غیر بود
ای شمع تا سپیده به جای تو سوختیم

آوای زندانبان

ای زندانبان صدای ضجه زندانی درمانده را بشنو
درِ این دخمه دلتنگ جانفزای را بگشا
از این بندم رهایی ده
مرا بار دگر با نوای خود آشنایی ده
که من دیدار رنگ آسمان را آرزومندم
بسی مشتاق دیدار زن و لبخند فرزندم
نگاهم مات لب خاموش نمی خواند ز چشمانم
که من مردی گل آلودم اما پشیمانم پشیمانم
تو ای آهوی صحرا بگرد آزاد در صحرا
زندانی افسرده خاطر را مبر از یاد
کجاست باز این شادی حلالت باد آزادی

جدایی

آن شب که تو را با دگری دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
مانند نسیمی که نداند ره خود را
دامن ز گلستان تو برچیدم و رفتم
یا همچو شعاعی که گریزنده و محو ست
بر گوشه ای دیوار تو نالیدم و رفتم
آن کوکب تابنده دولت تو چه داری
کز این شب تاریک چه ها دیدم و رفتم
آن روز که دور از نگه مست تو گشتم
چون اشک تو دریای تو غلتیدم و رفتم
گر سنگ ببیند همه آتش شود و اشک
این درد که از عشق تو من دیدم و رفتم
هر نغمه که برخاست در این بزم غم آلود
غیر از سخن تو نشنیدم و رفتم
ای باد که باز است به رویت درِ این باغ
این خرمن گل را به تو بخشیدم و رفتم

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده