یادداشت/ اربعین وقف عزای حضرت زینب(س) و بیقرار گریههای اوست
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ اگر یک بار در میهمانی اربعین حسین حاضر شوی، دیگر برایت خیلی سخت میشود، در زمانهای دیگر که حرم حسین آرام و بیهیاهو است آنجا نباشی. چون حس میکنی، تنها در اربعین است که حُرمت حرم حسین حفظ میشود؛ در اربعین است که کسی آرام وارد حرم نمیشود؛ همه به سر و سینه میزنند و در فراق حسین اشک میریزند و ناله سر میدهند.
سر راه، موکب عاشقان اهل بیت را میبینی که چای با طعم عشق به سیدالشهدا را در بین زائران پخش میکنند. مزه این چای را در هیچ کجای عالم پیدا نمی کنی، رنگ ارادت دارد و طعم شیرین عشق به سیدالشهدا علیهالسلام.
چشمان با محبت این میزبانان که ملتمسانه می خواهند با این چای خستگی از جسم و جان برگیری، متوقفت میکند. انگار لبخند هر زائر خستگی را از آنان میگیرد که روزهاست پای آتش محبت حسین علیه السلام ایستادهاند و چای عشق دم میکنند. به التماس میخواهند آبی از دستانشان بگیری و بنوشی. آنان آمدهاند تا هر چه دارند تقدیم مولایشان کنند، اگر چه دیر آمدند. زمان، قافله این عاشقان را هزار و چهارصد سال دیرتر به صحرای کربلا راه داده است. حالا به اصرار میخواهند آبی از دستانشان بگیری و بنوشی. انگار هر جرعهای از این آب که زائران مولا را سیراب می کند. آبی بر آتش جانشان مینشاند.
سلام بر لبهای تشنه حسین (ع)، حسین جان چه کردهای که جهانی به تو یقین دارد و برای دیدنِ تو، شوقِ اینچنین دارد. تو کیستی که به یادت پس از هزاران سال جهان، قیامتی از جنس اربعین دارد.اربعین وقف عزای زینب و بیقرار گریههای اوست. وقت روضه خواندن برای سر بریدۀ حسین(ع) در کربلاست.
سلام بر حسين و اربعينش، سلام بر زينب و اندوه جانکاهش، سلام بر اشکهاي غريبانه سيدالساجدينش، سلام بر اربعين و زائرانش! سلام بر کاروانيان به سوگ نشسته كه به سوغات بر مزار كشتگان، عشق بردند و اندوه را به مويه نشستند. يا ثارالله و ابن ثاره به شوق زيارت صحن و سراي جان فزايت، اربعين شهادتت را به سوگ مينشينيم.
اشک امان نمی دهد. شیعه بعد از چهل روز حزن و اندوه، اینک در روز اربعین داغ دلش تازه شده است. شعر محتشم را باز می خواند: «گویا عزای اشرف اولاد آدم است…» علمها هنوز در کوچه ها برپا هستند. پرچمهای روضه در گوشه و کنار شهر دیده میشوند. به یاد روزی که سختترین روز برای آدم و عالم بود، شیعه آتش میگیرد. نه اینکه فقط پاها باشند که بروند به سوی کربلا. نه فقط جسم که حرکت کند. قلبها نیز سرگشته است. قلبها هم به سمت کربلا مایل شده است. قدم قدم راه میرود و در هر قدم با یادآوری مصیبتهای وارد بر امام حسین (ع) و اهل بیت علیهمالسلام ضجه میزند.
من تنها نیستم. من که بر روی استخوان ها و حنجره های شهید اشک هایم را باریدهام؛ من که بر مزار شهیدان مرثیه گشتهام، تنها نیستم.
درسی که اربعین به ما میدهد، زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره شهادت در مقابل طوفان تبلیغات دشمن است. پس باید ایستادگی کنیم تا دشمن شاد نشویم.
یادداشت از بتول میرزایی نویسنده حوزه ایثار و شهادت