گفتگو با همسر جانباز 70 درصد؛ پروانه‌های دور شمع

به گزارش نوید شاهد ایلام، سال‌های زیادی از پایان جنگ تحمیلی و آن حادثۀ تلخ می‌گذرد و دیگر در کوچه و خیابان های شهر آثاری از جنگ به چشم نمی خورد اما واقعیت این است که جنگ هنوز بعد از گذشت سال‌ها برای عده‌ای تمام نشده است. آن عده خانوادۀ جانبازان هستند چون که آثار جنگ در روح و جسم مرد خانواده دیده می‌شود.

همیشه زمانی که صحبت از جنگ به میان می آید ذهن‌ها تنها درگیر سربازان و مردان می شود ولی حقیقت این است که در هر جنگی، این زنان بوده‌اند که نقش موثری داشته‌اند. زنانی که در زمان خود در جنگ، پشت جبهه مقاومت کرده‌اند و اکنون پس از سالیان دراز، جوانی و عمر خود را صرف مراقبت و التیام زخم‌های یادگاران جنگ می‌کنند.

نجیمه نادمی مدیر مدرسۀ شاهد آل یاسین شهر ایلام از مدیران فعال است. او فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی بوده که سی و اندی سال است به نظام آموزشی کشور خدمت می‌کند. او همسر و همراه جانباز 70 درصد «نظر امامی» است.

همسران جانبازان پرستارانی نمونه‌ هستند

خانم نادمی همسر جانباز نظر امامی ضمن بزرگداشت روز پرستار و عرض تبریک به مناسبت ولادت با سعادت الگوی پرستاران حضرت زینب(س) بیان داشت: حکایت زندگی جانبازان و همسرانشان که با تأسی از حضرت زینب(س) ادامه دارد گاه آنقدر زیبا، جذاب، شیرین، دلنشین و البته تامل برانگیز است که با شنیدن آن همه دلدادگی، صبر و تلاش برای رسیدن به کمال مطلوب که نهایت رضایت حضرت حق و خوشبختی فرد در آن است، حیرت زده می‌شوی. آنها به عنوان پرستارانی نمونه در طی شبانه‌روز همسران خود را تیمار می‌کنند.

زندگی مشترکمان با سادگی آغاز شد

صدام پس از پاره کردن قرارداد الجزایر به خرمشهر حمله کرد. نادمی در این خصوص گفت: خانوادۀ من اصالتاً اهل ایوان هستند اما در خرمشهر زندگی می‌کردیم. با شروع جنگ تحمیلی در شهریور 1359 و پس از اشغال خرمشهر از آنجا به زادگاهم ایوان مهاجرت کردیم اما پس از مدتی ایوان هم بمباران شد.

وی افزود: خرداد 1361 با همسرم نظر امامی که پسر خالۀ من است در ایوان ازدواج کردم. در همان سال دایی‌ام قاسم قاسمی به شهادت رسیده بود. من دانش‌آموز سال چهارم دبیرستان بودم. امامی مسئول حوزه امتحانات نهایی بود آن روز پس از اتمام امتحان انشاء، با او و همراهی تعدادی از دوستانم بدون تشریفات به محضر رفتیم و عقد کردیم. یک ماه بعد زندگی‌‌ام را با الگو گرفتن از حضرت فاطمه زهرا (س) در کمال سادگی آغاز کردم. مهریه‌ام یک جلد کلام‌الله مجید بود. اعتقادم این است که زندگی بدون تجملات پر از آرامش است.

بمباران مردم بیگناه نهایت قساوت دشمن بود

دشمن بارها و بارها بیشتر شهرها از جمله شهر ایلام را بمباران کرد و تعداد زیادی از مردم بیگناه، شهید یا مجروح شدند. نادمی در این خصوص عنوان کرد: در اواخر سال 1363 همسرم مسئول آموزش پرورش ایلام شد. بیشتر مراکز دولتی تعطیل شده بودند چون بمباران‌ها شدت گرفته بود. همسرم با یکی از همکارانش و چند پاسدار در پانزده اسفندماه 1366 اهدایی‌های مردم را به کردستان بردند. حلبچه بمباران شیمیایی شده بود. هربار پس از بمباران تعدادی از مراکز و ساختمان‌ها آوار می‌شدند و مردم ایلام شهید یا مجروح می‌شدند.

همسرم جانباز شد

نادمی تصریح کرد: در شانزده اسفند 1366 ایلام بمباران شد. همسرم از حلبچه بازگشت. آن روز مادرش به او گفت: در ایوان بمان، نرو ایلام، خطرناک است. او گفت: وقتی سرایدارم در محل کارش حاضر می‌شود وجدانم اجازه نمی‌دهد من در خانه بمانم.

وی ادامه داد: همسرم و چند نفر از همکارانش در محل کارش مانده بودند. بر اثر بمباران و شکستن شیشه‌ها همسرم به شدت مجروح شده بود. چشم راستش در همان ساعات اولیه از بین رفته بود و چشم چپش هم خونریزی داشت. در تمام بدنش خرده شیشه دیده می‌شد. پیشانی‌اش پر از شیشه بود به طوری که بعداً شیشه‌ها یکی یکی روی سطح پوست می‌آمدند و من آنها را بیرون می‌آوردم. چون تعدادی از آنها نزدیک عصب چشم چپش بود دکتر آنها را عمل نکرد.

جانبازی محدودیت نیست

این همسر جانباز گفت: جانبازان هشت سال جنگ تحمیلی، در تمام عرصه‌ها خوش می‌درخشند چون که با از دست دادن هر عضوی از بدنشان تلاششان را مضاعف می‌کنند. نادمی اذعان داشت: دکتر بختیاری همسرم را به تهران اعزام کرد، دکترها در آنجا پس از جراحی‌های متعدد توانستند بینایی چشم چپش را برگردانند. در آن بیمارستان چون جانبازان شیمیایی حلبچه را نگهداری کرده بودند همسرم هم تا حدودی آلوده شده بود. زمانی که به خانه برگشت لباس‌هایش بوی مواد شیمیایی می‌داد. از همان روز او دچار حساسیت هم شد. از دست دادن یک عضو آن هم چشم بسیار سخت است. چشم چپ همسرم آنقدر ضعیف است که گواهینامۀ رانندگی‌اش را تمدید نکردند. او برای دید مخصوصاً شب مشکل دارد. من به همسرم بسیار علاقمندم. او صبور، مهربان و پرتلاش است ولی من مدام اضطراب دارم که مبادا برایش اتفاقی بیفتد، ما زندگی خوب و آرامی داریم. جانبازی باعث شد که تلاشش را در زندگی بیشتر کند و توانمندی‌هایش را چندین برابر کند.

فرزندانم هم همانند پدرشان پرتلاش هستند

جانباز سرافراز نظر امامی و همسر مدیرش خانم نجیمه نادمی پنج فرزند نخبه دارند وی در این خصوص بیان داشت: ثمرۀ زندگی ما پنج فرزند موفق و باهوش است که به ترتیب دکترای کشاورزی، متخصص داخلی، پزشک عمومی، دبیر ادبیات و فوق لیسانس حقوق هستند. همسرم سال 1381 بازنشسته شد. در امور خانه به من خیلی کمک می‌کند هوای بچه‌ها را همیشه داشته و دارد. یکی از دلایل موفقیت فرزندانم الگو قرار دادن پدرشان بوده چون همسرم بسیار ساعی است.

شیرزنان ایران زمین همیشه پرتلاشند

ایران پر از زنانیست که خود را وقف آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کرده‌اند. نادمی در پایان سخنانش ضمن تکریم و ستایش همنوعان خود گفت: ویژگی بارزی که همه همسران جانبازان دارند روح و دید والایی بوده که روزی با انتخاب شجاعانه، عارفانه و عاشقانه خود قدم در مسیر و جبهه‌ای گذاشته‌اند که امروز پس از گذشت سال‌ها و تحمل مشکلات، حتی لحظه‌ای از مسیر خود عقب نکشیده‌اند. وجود این زنان می تواند بهترین سرمشق و الگو برای یادگرفتن عشق و ایثار واقعی شود و زندگی آینده جوانان را تضمین کند، البته اگر که آنان را در کنج خانه‌هایشان به باد فراموشی نسپاریم. زنان ایرانی، بهترین زنان دنیا هستند مخصوصاً آنهایی که جوانی و طراوتشان را وقف همسران جانبازشان می‌کنند.