۳۵ سال انتظار پیرم کرد
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ ششم دی ماه مصادف با ۱۳ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت امالبنین (س) است. مادری که چهار فرزند او در واقعه کربلا در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند. به همین مناسبت این روز در تقویم به روز تکریم مادران و همسران شهدا نامگذاری شده است تا برای بانوانی که فرزندان و همسران خود را در راه اسلام از دست دادهاند، یادآور استقامت و شجاعت زنان از صدر اسلام تا به امروز باشد.
شهید جاویدالاثر نورمحمد بابایی فرزند حیدر در سال ۱۳۴۶ در شهرستان ایلام متولد شد، وی در دوران کودکی بسیار آرام و ساکت بود و هیچگاه از انجام فرائض غافل نبود، نورمحمد توانست تا دوم دبیرستان درس بخواند سپس به عنوان سرباز وظیفه برای خدمت به کشورش وارد ارتش شد و در منطقه عملیاتی مهران در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ در حین درگیری با دشمن مفقودالاثر گردید. نوید شاهد به مناسبت رحلت بانوی مکرم حضرت امالبنین به سراغ مادر داغدیدۀ وی رفته است.
حضرت امالبنین (ع) ایثارگری به تمام معنا بود
مادر شهید نورمحمد بابایی ضمن عرض تسلیت به مناسبت رحلت حضرت امالبنین (ع) ابتدا برای تمام مادران شهدا از درگاه خداوند سلامتی و صبر خواست سپس خاطرنشان کرد: نام حضرت امالبنین (ع) برای تمام مادران شهدا نامی آشناست، چون که ما از وی درس صبر و فداکاری و استقامت را آموختهایم. روح این بانو آنقدر بزرگ بود که پس از اینکه خبر شهادت پسرش ابوالفضل (ع) را آوردند صبوری کرد، اما پرسید از حسینم چه خبر. سبک زندگی و تربیتی این مادر ستودنی است امیدوارم که بتوانیم او را سرمشق تمام زنان مسلمان قرار دهیم.
آرزویم این بود که پسرم را داماد کنم
مادر شهید بابایی با دلی شکسته و نوایی حزین پس از اینکه در رثای شهدای اسلام، دفاع مقدس و سردار سلیمانی مویهای جانگداز سر داد بیان داشت: رخت دامادی پسرم را آماده کرده بودم دوست داشتم با دستان خودم آنها را بر قامت رعنای پسرم بپوشم، اما رخت شهادت قسمتش شد. نمیدانم این داماد افلاکی در خاک کدام دشت خوابیده که هیچ نشانی از او نیست و ۳۵ سال است که نگاه منتظرم بر در خشکیده است. در این خانۀ قدیمی تنها ماندهام به این امید که خبری از پسرم بشنوم. خشت خشت این خانه از نورمحمدم خاطره دارد. با دستان خودش همین درخت را که حالا سرش به آسمان رسیده وسط حیاط کاشت. نمیخواهم ازین خانه بروم که مبادا با عوض شدن آدرس خانه، دوباره نورمحمدم را گم کنم.
پسرم عاشق من بود
مادر شهید بابایی در مورد خصوصیات اخلاقی پسر شهیدش گفت: نورمحمد خیلی مهربان و خوشقلب بود. مدام به دیگران مخصوصاً فقرا کمک میکرد. برای من و پدرش احترام ویژهای قائل بود. هر بار که از بیرون وارد خانه میشد دست و پای من را میبوسید با من شوخی میکرد و کشتی میگرفت. رابطه او با من و پدرش یک رابطه دوستانه بود. روی حرف ما حرف نمیزد. همیشه میگفت هر چه مادرم بگوید. از همان کودکی گل سرسبد فامیل و خانواده بود. پدرش تا آخرین لحظه زندگیاش چشم انتظار بود و آخر در فراق نورمحمد به دیدار حق شتافت.
سردار سلیمانی سردار خوبیها بود
او به قاب عکس روی دیوار که تمثال مبارک سردار سلیمانی بود اشاره کرد و در میان بغض و در اوج دلشکستگی گفت: سردار را حتی از نورمحمد بیشتر دوست داشتم وقتی خبر شهادتش را شنیدم دنیا جلوی چشمانم تیره و تار شد. او مجموعهای از خوبیها بود خیلی دوست دارم بر مزارش حاضر شوم هر چند هر شب علاوه براینکه با قاب عکس پسرم نورمحمد صحبت میکنم از درددلهایم با سردار هم میگویم. میدانم هر دوی آنها الان همنشین هم هستند.
امالبنین مادر چهار شهید است
وی در خصوص شاخصههای ممتاز حضرت امالبنین به عنوان الگوی مادران شهدا اذعان داشت: پس از شهادت چهار فرزند امالبنین (ع) در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و در کنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد. وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، اشک از دیده فرو ریخت و با روحیهای قوی در اشعاری گفت:ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی (ع) همه شیران بیشه شجاعتند. شنیدهام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دستهایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی میتوانست نزد او آید و با او بجنگد؟
وی افزود: من در طی سالهایی که منتظر نورمحمد بودم با تأسی از بانوی مکرمه امالبنین (ع) صبور بودهام. او مادر چهار شهید بزرگوار است. امالبنین سمبل و الگویی از صبر و ایثار است که ما مادران شهدا همیشه او را برای خود الگو قرار میدهیم.
۳۵ سال انتظار پیرم کرد
مادر شهید بابایی بیان داشت: من ۳۵ سال است که منتظر خبری از پسرم هستم. پسری که در دوران کودکی و نوجوانی اگر یک ساعت دیر به خانه میآمد شهر را به هم میریختم تا پیدایش کنم، اما حالا نمیدانم در کدام سرزمین باید دنبالش بگردم. هر بار که پیکر شهدای گمنام را به شهر ایلام میآورند در میان آنان دنبال ردی و نشانهای از پسرم هستم. کاش تا زنده هستم از او خبری برسد. هر بار که درب خانه به صدا درمیآید ضربان قلبم بالا میرود مدام احساس میکنم خبری از پسر مفقودالا پیکرم رسیده. خوش به حال مادرانی که حتی از پسرانشان مشتی استخوان به دستشان میرسد من حتی آن را هم ندارم. پسرم قبری ندارد که بروم بر سرش مزارش مویه کنم.
سخن پایانی
مادر صبور و بزرگوار شهید نورمحمد بابایی که خود الگویی برای زنان داغدیده مخصوصاً مادران شهدا است در آخر تأکید کرد: بیشک امالبنین یکی از زنان فداکار، صبور و مستحکم در تاریخ اسلام محسوب میشود که هر آنچه داشته در راه اسلام و حفظ این دین آسمانی فدا کرده است. ایشان همواره الگویی ارزشمند برای همه بانوان مسلمان به خصوص مادران و همسران شهدا به شمار میرود؛ زنانی که عزیزان خود را در راه حفظ اسلام و آرمانهای امت مسلمان از دست دادهاند. انتخاب روز وفات ایشان به عنوان روز تکریم مادران و زنان شهدا یادآور همه ایثارها و صبوریهای زنان مسلمان از صدر اسلام تا امروز است.
انتهای پیام/