شهدای عملیات افتخار آفرین عملیات «والفجر۵» استان ایلام
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ عملیات افتخار آفرین والفجر ۵ ساعت ۲۴ روز ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۲ با رمز یا زهرا (س) در منطقه کوهستانی چنگوله حد فاصل شهرستان های مرزی مهران و دهلران در استان ایلام آغاز و در همان ساعات نخست، بلندی‌های پیزولی، آزادخان کشته، تنگه چنگوله و ده‌ها کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و جاده بدر - طیب عراق به تسلط نیروهای ایرانی درآمد و به ۴ تیپ از گارد مرزی عراق خساراتی وارد شد.
در این عملیات غرورآفرین رزمندگان اسلام متشکل از نیروهای سپاه و بسیج تحت امر قرارگاه خاتم الانبیا (ص) با عبور از میدان‌های مین و موانع ایذایی، با حمایت آتش توپخانه، خود را به مواضع نیروهای عراقی رسانده و پس از چند روز نبرد سخت موفق به تصرف اهداف پیش بینی شده شدند.
شجاعت، حق باوری، ازخودگذشتگی و جانبازی رزمندگان دلیر ما در صحنه جنگ تحمیلی نشان داد که ملت آزاده و سرافراز ما در راه دفاع از ایمان، آرمان‌ها و ارزش‌های راستین خود هیچ‌گاه پشت به میدان نبرد نخواهد کرد و تا پای جان و آخرین قطره‌های خون خویش در سنگر مبارزه همچنان استوار و نستوه برپا خواهند ایستاد.
بی‌تردید ملت ما چنین پیروزی های خجسته و غرورانگیزی را مدیون شهدا، آزادگان، جانبازان و ایثارگران عالی‌قدری است که با از جان‌گذشتگی و تحمل تمام دشواری‌ها دست از مبارزه با لشکر سرسپرده بعث عراق نکشیدند و خواب آسوده را بر چشمان طماع ستمگران دوران حرام کردند.
شهید «محمدتقی عباسی» فرزند صید رضا سی ام شهریور1341 در شهرستان مهران از طایفه شوهان در خانواده ای مذهبی و متدین به دنیا آمد. با وجود مشکل امکانات تحصیلی توانست تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل دهد. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وارد سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و در لشکر 11حضرت امیر(ع) به عنوان پاسدار در عملیات والفجر 5 چنگوله به نبرد با دشمن پرداخت.
سرانجام در اولین روز از اسفندماه 1362 بر اثر اصابت تیر دشمن به تمام بدن به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
مزار این شهید والامقام در گلزار شهدای علی صالح(ع) قرار دارد.
شهید «سید علی نور آدینه» سال 1332 در یکی از روستاهای نزدیک امتامزاده ابراهیم و در خانواده ای مذهبی و از سلاله پاک رسول خدا چشم به جهان گشود. 13 ساله بود که همراه خانواده اش به کشور عراق مهاجرت کرد و مدت 7 سال در آن کشور به سر برد و در این مدت مشغول فراگیری قرآن شد. سپس به همراه خانواده اش به موطن خود مراجعت نمود شهید آدینه در تظاهرات و راهپیمایی های مردمی علیه رژیم شاه شرکت فعال داشت و عاشقانه به جانبازی در راه دین و میهنش پرداخت.
با شروع جنگ تحمیلی نیز داوطلبانه به جبهه شتافت و در عملیاتهای بسیاری از جمله محرم ، والفجر 3 و الفجر 5 شرکت نمود .در عملیات والفجر 3 فرمانده گروهان بودند. وی سرانجام پس از عمری تلاش و جهاد در راه اسلام و انقلاب در اولین روز از اسفندماه 1362 عملیات پیروزمند والفجر 5 در كربلاي مهران(چنگوله) به سوی معبودش شتافت.مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای امامزاده سیدابراهیم(ع) قرار دارد.
شهید «علی جرایه» فرزند سوخته زار اولین روز از مهر ماه سال ۱۳۵۰ در سراب باغ شهرستان آبدانان دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را در مدارس شهدا و طالقانی سراب باغ تا سال اول راهنمایی ادامه داد و در زمان جنگ تحمیلی به عنوان رزمنده بسیجی به گردان ۵۰۵ محرم تیپ ۱۱ امیر (ع) سپاه پیوست و راهی جبهه‌های نبرد با دشمن بعثی گردید. وی در اول اسفند ماه ۱۳۶۲ طی عملیات والفجر ۵ در منطقه عملیاتی چنگوله مهران از ناحیه سر مورد اصابت ترکش دشمن خمپاره قرار گرفت و به فیض عظمای شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای آبدانان قرار دارد.
شهيد «عبدالحسين چابک» بیستم خرداد سال 1348 در خانواده‌اي مؤمن در روستاي هزارانی از توابع شهرستان آبدانان ديده به جهان گشود وی در دوران انقلاب فردی لايق و شايسته بود هميشه در راهپيمائی هایی كه بر ضد حكومت ستم شاهی بود شركت می‌كرد، شهيد بعد از پيروزی انقلاب اسلامي و ايجاد جنگ تحميلی كه عراق عليه ايران بوجود آورد جبهه رفتند را بر درس خواندن ترجيح داد و در اواخر خردادماه 1362 عازم جبهه شد و مدت سه ماه در جبهه‌های حق عليه باطل جنگيد و بعد از رشادت هايی كه در منطقه جنگي از خود نشان داد در اولین روز از اسفندماه 1362 در عمليات پيروز مندانه والفجر5 جبهه چنگوله بر اثر تركش خمپاره به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدایآبدانان حوار امامزاده سید صلاح الدین(ع) قرار دارد.
شهید «خزل اکبری» سال 1335 در خانواده ای مذهبی در روستای خربزان از توابع بخش زرین آباد شهرستان دهلران دیده به جهان گشود. در دوران انقلاب اسلامی ، همراه مردم انقلابی دهلران در تظاهرات عليه رژيم طاغوت شركت فعال داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی اسلحه به دست گرفته و داوطلبانه راهی مرز(چیلات) شد و به پاسداری از مرزهای انقلاب اسلامی پرداخت.
با آغاز تجاوز ارتش بعث عراق به میهن اسلامی براساس احساس وظیفه و لبیک به ندای امام و مقتدایش، حضرت امام خمینی (ره) ، روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید.
درحالیکه خود در جبهه شور و شیرین مشغول نبرد با دشمن بود دهلران مورد تهاجم دشمن قرار گرفت و اقوام خانواده اش را از دهلران به زرین آباد منتقل و در آنجا زیر چادر، اسکان دادند. شهید بعد از یک مرخصی کوتاه و بازگشت از جبهه خانواده را سرو سامان داد ومجددًا راهی جبهه های نبرد شد، عظمت مردان بزرگ در هنگام بلایا معلوم می شود. در بهمن ماه 61 حادثه ای جانگداز رخ می دهد و شب هنگام در سرمای زمستان اعضای خانواده اش یعنی همسر و سه دخترش (زینب ولیلا وفریده)، به همراه برادرزاده و خواهرزاد ه اش درحالیکه در زیر چادر محل سکونت در خواب بودند دچار آتش سوزی شده، و همگی مظلومانه جان به جان آفرین تسلیم کردند.
زمانی که به شهید اطلاع می دهند و ایشان از جبهه برگشت در مواجه با این مصیبت این چنین می گوید، «جان و مال و زن و فرزند و هستی ام فدای انقلاب و امام» واقعاً قلم عاجز از وصف این دلداگی است اما این مصیبت بزرگ خللی در اراده استوار این بزرگ مرد وارد نکرد بلکه باعث شد که انوار الهی بیش از پیش در وجود وی تابیدن کند، وی بعد از مراسم تدفین همسر و فرزندش علی رغم مخالفت اکثر فامیل هایش دوباره راهی جبهه شد.
ایشان در طول دوران دفاع مقدس رشادت های فراوانی از خود نشان داد و در عملیات های متعددی از جمله فتح المبین، محرم و عملیات های چریکی و نفوذ به خاک عراق شرکت داشتند، سرانجام در عملیات غرورآفرین والفجر 5 در منطقه چنگوله در اولین روز از اسفندماه 1362 به آروزی دیرینه ای خود، فیض عظیم شهادت نایل آمد.
انتهای پیام/
