نامه پر از مهر شهید «نورالدین حسن بیگی»
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ شهید «نورالدین حسن بیگی» فرزند علی سال ۱۳۴۷ در خانوادهای مذهبی در روستای حیدر آباد میشخاص به دنیا آمد. خانواده وی در روستای حیدر آباد از توابع شهرستان ایلام به دامداری و کشاورزی مشغول بودند.
شهید تحصیلاتش را تا سوم دبیرستان ادامه داد و پس از گذراندن دوره آموزشی در منطقه ششدار به جبهه مهران اعزام شد و پس از مدتی به منطقه مرزی قلاویزان اعزام شد و سرانجام در بیست و سوم فروردین ۱۳۶۷ در منطقه قلاویزان مهران بر اثر اصابت ترکش به فیض عظمای شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) میباشد.
متن نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
از طرف نور الدین حسن بیگی
خدمت پدر گرامیم علی حسن بیگی و مادر مهربانم مریم منصوری و برادران عزیزم ضیاء الدین و علاالدین و عزالدین و مجتبی و مصطفی سلام فراوان میرسانم ضمن عرض سلام و سلامتی شماها را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم که همیشه وقت در کمال عین و عافیت صحت و سلامت بوده باشید و اگر از حال اینجانب خواسته باشید.
الحمد الله صحت و سلامتی حاصل و برقرار است و ناراحتی نیست جز دوری شما عزیزان که آن هم به این تازگی همدیگر را نزدیک زیارت مینماییم انشاءالله و از طرف من به خانواده سیلم به خصوص مادر بزرگم زبیده و یک به یک بقیه اهل خانواده سلام فراوان برسانید و از جای من با آنها احوالپرسی کنید و سلام مرا به داییم عظیم و پدر بزرگم کریم و مادر بزرگم فاطمه و بقیه اهل خانواده سلام فراوان برسانید و از طرف من به عموهایم محمد علی و علی محمد و ایلخانی با اهل خانواده سلام فراوان برسانید و سلام مرا به احمد مهدیه و خاله ام زینب با اهل خانواده برسانید؛ و بالاخره به تمام قومان و خویشان که نزدیک هستند سلام مرا برسانید و در ضمن یا پدرم نامه پر از مهر و محبت شما در تاریخ ۶۷/۱/۲۳ بدستم رسید و آن را زیارت نمودم؛ و باری یا پدرم اگر من دیر به مرخصی آمدم شما هیچگونه ناراحتی نداشته باشید، چون تعدادی از بچهها به مرخصی رفته اند باید آنها برگردند تا ما به مرخصی بیاییم پس مرخصی ما هنوز معلوم نیست.
چند قطعه شعر خنده آور برای پدرم و مادرم
به حجله میروم شادان، ولی زخمی به تن دارم
دستت بوسمای مادر که پروردی مرا آزاد
به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم
بیا بابا تماشاکن که فرزندت شده داماد
مورخه ۶۷/۱/۲۲
انتهای پیام/