شهدای اولین روز از اولین ماه تابستان استان ایلام
به گزارش نوید شاهد ایلام؛ شهید «فرمان ملک احمدی» فرزند ذکور مراد علی چهارم اسفند ۱۳۳۸ در روستای کله جوب بخش کارزان شهرستان سیروان به دنیا آمد تا قبل از آغاز جنگ تحمیلی برای گذراندن زندگی همسر و دو فرزندش به کار سیمان کاری مشغول بود، با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت بسیج در آمد و برای دفاع از میهن به مرزها شتافت.
سرانجام یکم تیر ۱۳۶۶ در جبهه کردستان عراق بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.
وصیتنامه نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
«اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»
در ابتدا من چند وصیت به جوانان رزمنده اسلام دارم اى جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که على در محراب عبادت شهید شد، مبادا در حال بى تفاوتى بمیرید که علىاکبر حسین در راه حسین و با هدف شهید شد. اى
مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیرى کنید که فردا در محضر خداوند نمىتوانید جواب حضرت زینب را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمود همیشه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهههاى جنگ بفرستید و حتى جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سرى را که در راه خدا دادهام پس نمىگیرم.
خطاب به برادران
برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها براى تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان پیش شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نسازند که اگر چنین کردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست.
در امام بیشتر دقیق شوید و سعى کنید عظمت او را بیابید و خود را بسازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید. از شما مىخواهم که مردانه بجنگید و جبهه را خالى نگذارید. و، اما چند وصیت به مادرم:مادر عزیز و مهربان و گرامیم من اگر مفقود شدم ناراحت نباش که زهرا (س) مفقود است.
وصیت به مادر
مادرم اگر دو دستم قطع شد ناراحت نباش که حضرت ابوالفضل هر دو دستش در راه دینش داد. مادر اگر جنازهام را دیدى بگو که پسرم داماد شده و لیاقت شهادت را یافته، مادر تو خود مىدانى که بهترین مرگ شهادت است و اگر من لیاقت شهادت را داشتم شهید مىشوم، مادر این راهى است که همه باید این راه را بپذیرند. مادرم اگر من شهید شدم همان طورى که من را از کودکى به حد بلوغ رساندی و با ناز و نعمت بزرگ کردید همان طور هم از تو مىخواهم که یادگاری هایم زهرا و فاطمه را نگه دارى و آنان را اذیت و آزار ندهند. تو اى همسرم فریادت باید رسواگر یزید بغداد باشد. در خاتمه از شما مىخواهم که امام را تنها نگذارید که پیروى امام سعادت دنیا و آخرت همه مسلمین است و از فاطمه و زهرا خوب مواظبت کنید و راهم را ادامه بدهید وهمیشه عبادت خدا کن و با شجاعت و رشادت صبر کن. به جان امام و حریت و پیروزى اسلام دعا کن و اگر در زندگى خداى نخواسته از من به شما اذیتی رسیده مرا ببخشید. از شما خواهران و برادران عزیز مىخواهم که راهم را ادامه دهید و حسینوار بجنگید.
سفارش به خواهران
خواهرانم از شما مىخواهم که حجاب اسلامى را رعایت کنید و درسهاى خود را به خوبى بخوانید و از حرف مادر خویشتن اطاعت کنید..
شهید «منوچهر کرمی» فرزند هاشم پنجم مهر ۱۳۴۶ در روستای کلم شهرستان بدره دیده به جهان گشود. وی که دارای سوادخواندن و نوشتن بود برای امرار معاش به کشاورزی میپرداخت. وی در دوران دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران در مقابل تجاوز طلبی دشمن بعثی بعنوان رزمنده بسیجی به لشکر ۱۱ حضرت امیر (ع) سپاه پاسداران پیوست و راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد. این رزمنده بسیجی شجاع یکم تیر ۱۳۶۶ طی عملیات نصر ۴ در منطقه ماووت کردستان به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای کلم قرار دارد. از وی یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
شهید «فرهاد شریفی» فرزند میرولی یکم خرداد ۱۳۴۳ در شهرستان چوار در خانوادهای مذهبی و متوسط متولد شد و در همان اوان کودکی زندگی با سختیهای زندگی آشنا شد و در سن هفت سالگی در سال ۱۳۵۰ به مدرسه رفت و به تحصیل ادامه داد؛ و زمان انقلاب همراه با دیگر مردم بر علیه طاغوت مبارزه نمود. سال ۱۳۶۲ موفق به اخذ دیپلم گردید و سپس در اسفند ماه سال ۱۳۶۵ به خدمت مقدس سربازی رفت و نزدیک به ۱۷ ماه از خدمت خود را در جبهههای مهران و کردستان گذرانید و در تمامی عملیاتهای این مناطق شرکت داشت. سرانجام یکم تیر ۱۳۶۶ در منطقه سردشت در عملیات نصر ۴ به شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده حاج بختیار چوار قرار دارد.
شهید «عسگر کمری» فرزند روضان سوم بهمن ۱۳۴۶ در شهرستان چوار به دنیا آمد. شهید پس از پشت سرگذاشتن دوران کودکی به مدرسه رفت و تا مقطع دیپلم به تحصیل خود ادامه داد. وی بعنوان پاسدار وظیفه به خدمت سربازی اعزام و یکم تیر ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی ماووت کردستان در حین درگیری با دشمن بعثی به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.
شهید جاویدالاثر «رمضان همت علی» فرزند صید عباس یکم فروردین ۱۳۴۸ در شهر مرزی مهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را تا سال سوم دبیرستان در رشته کار و دانش ادامه داد و در دوران هشت سال دفاع مقدس ملت رشید ایران به عنوان رزمنده بسیجی راهی جبهههای نبرد با متجاوزین بعثی گردید و در نقش آر پی چی زن به فعالیت در جهاد مشغول شد تا آنکه سرانجام یکم تیر ۱۳۶۶ طی عملیات نصر ۴ در منطقه گامو به شهادت رسید و به جمع شهدای جاوید الاثر دفاع مقدس پیوست.
فرازی از وصیت نامه شهید:
اى مادر مهربان من میروم تا راه حسین (ع) را در بر گیرم و همچون حسین (ع) بجنگم و تن به ذلت و خوارى ندهم.
شهید «یحیی شکربیگی» بیستوپنجم مهر ۱۳۳۲، در روستای چالسرا شهرستان ایلام دیده به جهان گشود. شوق دفاع از میهن وی را از سنگر علم را رها کرد و در سنگر جهاد در جامع پاسدار به عنوان معاون گردان در تیپ ۵۰۵ حضرت امیر (ع) به نبرد به دشمن پرداخت. وی دلاورانه در عملیاتهای مختلفی از جمله نصر ۴ شرکت داشت سرانجام یکم ۱۳۶۶ در منطقه شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش خمپاره کاتیوشا به دیدار معبود خویش شتافت. ار این شهید عزیز سه فرزند دختر به یادگار باقی مانده است. مزار وی در گلزار شهدای علی صالح (ع) قرار دارد.
شعر مادر اثر ادبی از پاسدار شهید یحیی شکربیگی
تقدیم به تو مادر
مادر من
مهربان مادر منای من از مهر تو در جامه گرمای من از لطف تو در بستر ناز
هرگز از دین مرا دور مسازای مرا مظهر ایمان و غرورای نگاه تو پر از گرمی و نورای صدای تو مرا روح نواز
هرگز از این مرا دور مساز
نازنین مادر من
نه به گلزار و چمن.
چون گلی تشنه یاران محبت هستم
هرگزای ابر پر از محبت و عشق
نوگل تشنه چمن را مبر از خاک پاکای در گلشن قلب من بر روی تو باز
هرگز از این دین مرا دور مساز
بی تو دنیای من از نور محبت تهی نیست
بی تو لبهای من از گفتن تهی خواهد ماند
بی تو من برگ خزانم با همه ...
بی تو، چون ماهی بی آب جهانم در تاریکی
بی تو راهم باریک
من مرگ شادم و با هم
هرگز از این مرا دور مساز
گر سر طلبی من سر در پی تو اندازم
گر زر طلبی من زر در قدمت بریزم
فردا که خلایق را از خاک برانگیزند
بی چاره من مسکین از خاک تو برگیرم
گر سینه رفیقانم از عشق نپرهیزی
از عشق بپرهیزم پس با چه در آمیزم
من اگر قهقهه سر میدهم از شادی دل
من اگر سر به فلک میزنم از بخت بلند
همه از داشتن مادر خوبی، چون توستای پرستار کوچک من از آغاز
هرگز از بیان مرا دور مساز
مادر از نغمه لالایی تو
میرسد بانگ ملائک بر گوش
از صدای سخن عشق تو عالم مدهوش
قسمت میدهمای از همه دنیا بهتر
به همان شیر محبت که مرا نوشاندی
به همان نغمه لالایی شبهای دراز
هرگز از این مرا دور مساز
نازنینم مادر من میستایم به هم عمر تو را
میپرستم به تمامی انس و جن تو را
پیش پایت میافتم من به سجود
وی به فلک روی تو به نیاز
هرگز از این مرا دور مساز
نسیم پاک و دل کوچک من
همه از مهر رخت لبریز است
با تو پاییز برایم چو بهار
بهارم بی تو سرد و غمگینتر از پاییز است
شهید «نادر حاتمی لک» فرزند امین، یکم تیر ۱۳۴۸ در روستای ماربره بخش صالح آباد از توابع استان ایلام دیده به جهان گشود. وی تا مقطع اول راهنمایی تحصیل نمود در آن زمان که کشور عزیزمان مورد تهاجم دشمن بعثی قرار گرفته بود، در لبیک به ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی به عنوان پاسدار افتخاری وارد سپاه پاسداران شد. سرانجام یکم تیر ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.
خاطرهای از مردانگی شهید والامقام:
زمانی که نادر نوجوان بود پیرزنی در روستای بانروشان زندگی میکرد که باغ میوه داشت که تنها منبع درآمدش بود و، چون پسران او در ایلام مشغول تحصیل بودند و کسی برای کمک در باغ نداشت، شهید در فرصتهایی که پیش میآمد به باغ پیرزن میرفت و در چیدن میوهای باغ به پیرزن کمک میکرد، به طوری که خودش به تنهایی تمام میوههای باغ را میچید، آنها را در صندوق جمع آوری میکرد و به نزد دوستان و همرزمانش میبرد و آنها را به قیمت متعارف میفروخت و بدون هیچگونه چشمداشتی پول آنها را به پیرزن میرساند و پیرزن در حق شهید دعای خیر میکرد.
اکنون با گذشت سالها از شهادت نادر هنوز آن پیرزن با لبخندی این نیکوکاری او را بیان میکند و با خانواده شهید ارتباطی صمیمی دارد و میگوید پل ارتباطی من و شما، نیکوکاری و مردانگی شهید بوده است که با تلاش او مخارج تحصیل فرزندانم را کسب نموده ام و آنها هر کدام در مقام و پستی به اسلام خدمت میکنند و همه اینها را مدیون زحمات و تلاش آن شهید میدانم.
شهید «سعید عباس نژاد» فرزند باوی یکم فروردین ۱۳۴۵، در روستای چنارباشی از توابع شهرستان بدره استان ایلام در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد. به علت نبود امکانات تامقطع پنجم ابتدایی ادامه تحصیل داده بود با شروع جنگ
تحمیلی عراق علیه ایران وی در جبهههای نبرد حق علیه باطل شرکت نمود تا اینکه در یکم تیر ۱۳۶۶ در منطقه کردستان عراق مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای صالح آباد قرار دارد. از وی یک فرزند دختر به یادگاری باقی مانده است.
شهید «عباس رستمی» فرزند علی نور یکم فررودین ۱۳۴۸ در شهر ارکواز ملکشاهی دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در مدراس شهید فرخی و دبیرستان امام ادامه دادو به مقطع سوم دبیرستان رساند و پس از آن به عنوان پاسدار به گردان ۵۰۱ امام حسن لشگر یازده حضرت امیر (ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد. یکم تیر ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی چنگوله بر اثر اصابت ترکش و خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مقدس این شهید دوران دفاع مقدس در گلزار شهدای امام حسین (ع) بخش ارکواز ملکشاهی به خاک سپرده شده است.
شهید «علی جان نجفی» فرزند حسین چهارم آذرماه ۱۳۱۴ در شهرستان ملکشاهی دیده به جهان گشود. وی به علت نبود امکانات تحصیلی موفق به کسب علم و دانش نشد و در شغل کشاورزی مشغول به فعالیت شد. آن زمان که کشور عزیزمان مورد هجوم دشمن بعثی قرار گرفته بود به عنوان بسیجی وارد لشکر حضرت امیر شد تا اینکه در یکم تیر ۱۳۶۶ در منطقه چنگوله بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح قرار دارد.
شهید «ملک حسین جهانگیری» فرزند بیگ شیر پانزدهم فروردین ۱۳۴۴، در شهرستان بدره چشم به جهان گشود. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. مدتی در خرمشهر در یک کافه مشغول کار شد بعد از آن جهت دفاع از خاک وطن به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یکم تیر ۱۳۶۶، در کردستان عراق توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به ناحیه پهلو، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای شهرستان بدره واقع شده است.
شهید جاویدالاثر «علی احمد زکایی» فرزند خدایار چهارم فروردین ۱۳۴۵ در روستای مله ماران از توابع شهرستان سیروان متولد شد. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و کشاورزی می کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام در عملیات نصر ۴ در یکم تیر ۱۳۶۶ در تپه گامو به فیض شهادت نایل آمد و به خیل شهدای جاویدالاثر پیوست.
انتهای پیام/