شهید «علی غلام حسینی» شاگرد دیروز مدرسه‌ای در روستای کُل کُل شهرستان چرداول بوده است که امروز سر درش به نام این شهید مزین شده، تا هر آنکه پایش را در این مدرسه می‌گذارد بداند که آرامش و آسایش این مدرسه مرهون خون شهدای هشت سال جنگ تحمیلی است. علی‌ها رفتند تا ما در مدارسمان عشق را بر دانش‌آموزان دیکته کنیم. در ادامه یادداشتی به همین مناسبت منتشر می‌شود.

به گزارش نوید شاهد ایلام، آنگاه که هق هق گریه هایش برای اولین بار شنیده شد لبخند را بر لبان مادرش مجسم کرد، چون گریه‌ها از زنده بودن نوزاد خبر می‌دادند و مادر عصاره جانش را به نوزادش داد تا زنده بماند و زندگی کند. مادر است دیگر از همه چیزش از خوشی‌ها و علایقش می‌گذرد تا فرزندش را ناخوش نبیند. دو روز به مهر ۱۳۴۴ مانده بود که نامش را علی گذاشتند تا علی‌وار زندگی کند و فدایی مردمش شود. نامش را علی گذاشتند تا به دنیا ثابت کند که هنوز هم مردم ایران نام فرزندانشان را مزین می‌کنند به نام خیبرشکنی که در جنگ با یهود باعث سرافرازی مسلمانان شد؛ و به راستی که این نام زیبنده او بود چرا که در هجده سالگی ترکش دشمن ملعون فرق سرش را شکافت و در معراج قلاویزان به شهادت رسید.

علی قصه ما در دامان مادری پاک و مهربان بزرگ شد. مادرش هیچوقت بدون وضو و سلام و صلوات شیرش نمی‌داد دوست داشت فرزندش در فضایی معنوی با نان حلال و شیر حلال به تکامل برسد.

پای علی که به مدرسه رسید مشتاقانه قلم به دست گرفت تا دانش بیندوزد و چراغ راهش شود. دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و در مدرسه‌ای که بوی شهادت می‌داد دوران راهنمایی را آغاز کرد. مدرسه با قدوم مبارک علی مزین شد تا روزی با نام بزرگ و مبارکش آذین بسته شود.

بسیج که تشکیل شد او نیز به نیرو‌های مخلصش پیوست تا بتواند به کشورش خدمت کند. حالا دیگر سلاح جهاد را در دستانش محکم چسبیده بود و در کمال شجاعت راهی جبهه شد و مدرسه را ترک کرد به امید آنکه روزی بتواند در صلح و آرامش دوباره بر نیمکت چوبی مدرسه اش بنشیند و با همکلاسی‌هایش گل بگوید و گل بشنود، اما روزی که فرق سرش در قلاویزان شکافته شد درس ایثار و شهادت را برای دانش‌آموزان آن مدرسه مشق کرد و اینک در مدرسه‌ای که دانش آموز دیروزش علی غلام حسینی بوده است و امروز سر درش نیز به نام این شهید مزین شده است تا هر آنکه پایش را در این مدرسه می‌گذارد بداند که آرامش و آسایش این مدرسه مرهون خون شهدای هشت سال جنگ تحمیلی است. علی‌ها رفتند تا ما در مدارسمان عشق را بر دانش‌آموزان دیکته کنیم.

مدرسه‌ای به اسم شاگرد دیروزش

شهید «علی غلام حسینی» فرزند محمدغلام سی ام شهریور سال ۱۳۴۴ در روستای کُل کُل شهرستان چرداول دیده به جهان گشود وی تحصیلات خود را تا کلاس اول راهنمایی ادامه داد. با شروع جنگ تحمیلی بنا به احساس تکلیف شرعی و لبیک به ندای رهبر کبیر انقلاب تحصیلات خود را رها کرد و به عنوان نیروی بسیجی و به عضویت لشکر یازده حضرت امیر (ع) در آمد و عازم جبهه نبرد با متجاوزان بعثی شد.

وی در بیست و چهارم شهریور سال ۱۳۶۲ در جبهه قلاویزان مهران بر اثر اصابت ترکش به ناحیه جمجمه سر به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای روستای گل گل زادگاهش می‌باشد.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده