در زندگینامه و خاطرات شهید «یعقوب ولدخانی» آمده است: وظیفه اثرگذاری اش را در تربیت نظامی بچههای بسیج که تخصصش بود به خوبی ایفا کرد و در کنار قاطعیت که خصیصه مربیان نظامی بوده و هست ولی او همواره منش انسانی را مقدم بر قاطعیت و صراحت قرار میداد.
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ،شهید «یعقوب ولدخانی» فرزند محمد حسین، پنجم بهمن سال 1339 در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. یعقوب فرزندی تیز و چابک بود و در خانوادهای مذهبی رشد و تربیت یافت. یعقوب بعد از پایان دوره ابتدایی راهنماییاش برای دوره دبیرستان به مدرسه ابوریحان رفت و تحصیلات پایانی خود را در این مدرسه گذرانید، سالهای پایانی دبیرستان مصادف بود با پیروزی انقلاب اسلامی، او که انقلاب اسلامی برایش یک اصل بود در اعتراضات و تظاهرات مردمی حضوری فعال داشت به هرجا کمکی لازم بود خود را میرسانید کمک لازم را انجام میداد. او روحیه ای لطیف و مهربان داشت در مقابله با ظالمان و خودفروشان روحیهای تند و ستیزه جو.
یعقوب در سال ۵۹ با ورود به مقر شهید مطهری آمادگی خود را برای حفظ و صیانت از مجلس و ریاست جمهوری و قوه قضاییه اعلام داشت. او که فردی شجاع و تیزبین بود، در این راه هم بسیار موفق و سرآمد بود.
توصیف شهید از زبان ابراهیم ربیعی از دوستان بسیج مسجد احباب الحسین علیه السلام:
هیچگاه یاد او را از نظرم دور نکرده بودم و نمیکنم و این توفیقی بود که برایم حاصل شد. شهدا جلوتر از زمانشان بودند افق دوردست را دیدند، و ما جا ماندهایم که جلوی پای خودمان را دیده بودیم. به قول حاج قاسم سلیمانی؛ انسان تا به مقام شهادت نرسد و شاهد نشود شهید نمیشود. ولدخانی این چنین بود. شهید ولدخانی از جمله افرادی بود که به مقام انسانیت رسید مقامی که رسالت تمام انبیاء و اولیای الهی بود.
چند ویژگی شاخص از شهید را بیان میکنیم
بسیار کم حرف و اهل عمل بود
علی رغم توانایی نظامی و قدرت و چالاکی فیزیکی که میتوانست مسئولیتهای بالایی را نه تنها در پایگاه مقاومت، بلکه در حوزه و بالاتر کسب کند تحت هیچ شرایطی دنبالش نبود.
وظیفه اثرگذاری اش را در تربیت نظامی بچههای بسیج که تخصصش بودبه خوبی ایفا کرد و بسیار رابطه اخلاقی خوبی با بچهها برقرار میکرد. در کنار قاطعیت که خصیصه مربیان نظامی بوده و هست ولی او همواره منش انسانی را مقدم بر قاطعیت و صراحت قرار میداد.
مهمترین خصیصه او که حتی یک بار هر چقدر در ذهنم جستجو کردم و ندیدم این بود که در سختترین شرایط عصبانی نشد حتی اگر خیلی هم خسته بود و این بهترین دلیل افراد خودساخته است که قبلاً به شهادت رسیده بود، اگرچه جسمش با ما بوده.
بشدت مهربان بود و همه دوستش داشتند.
همواره از پذیرش مسئولیت استنکاف میکرد. بارها به شخص من گفته بود که دوست داشت اگر شهید بشود پیکرش باز نگردد و مفقود بودن جسمانی را بهش رسیده بود و با قاطعیت بیان میکرد که من شهید میشوم.
بسیار اهل مزاح بود اما موردی در جمع دوستان ندیده بودم که از اعتدال خارج بشود.
او نفسش را جلوتر کشته بود، بسیار خوب توانسته بود خودش را تربیت کند. دنبال بینامی و بینشانی بود که به تعبیر امام خمینی (ره) او نشان در بینشانی داشت.
دوران جوانی و شور جوانی اقتضای خودش را داشته اما شهید ولدخانی همواره در قیاس با دوستانش شعور و درک و معرفتش مقدم بر شور جوانی بود.
کاملاً بدون حاشیه بود و نکته حائز اهمیت این بود که قریب بر ۱۰۰ شهید بچههای مسجد جامع احباب الحسین (ع) تقدیم انقلاب کرده بودند. بسیاری از شهدا الگویشان شهید یعقوب ولدخانی بود و به تأسی از او نه در گفتار بلکه در رفتار به جبههها رفتند و به مقام شهادت نائل آمدند.
یعقوب در سال ۵۹ با ورود به مقر شهید مطهری آمادگی خود را برای حفظ و صیانت از مجلس و ریاست جمهوری و قوه قضاییه اعلام داشت. او که فردی شجاع و تیزبین بود، در این راه هم بسیار موفق و سرآمد بود. ولی این کار هم او را آرام نکرد،در هنگام جنگ فقط دفاع از آب و خاک و ناموس بود که او را راضی میکرد،دفاع از ارزشهای اسلامی... او با ورود به مناطق عملیاتی ابتدا با عضویت در گروههای چریکی جنگهای نامنظم به رهبری مصطفی چمران درآمد و بعد از مدتی به منطقه عملیاتی فکه به عنوان فرمانده گروهان درآمد. آری او پس از مدتی رشادت و تربیت آمادگی دفاعی بسیجیان سرانجام در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه شربت شیرین شهادت را نوشید و پس از ۳۷ سال همچنان جسم مطهرش در میان رملهای فکه باقی ست. روحش شاد و یادش گرامی
Video Player is loading.
Current Time 0:00
/
Duration 0:00
Loaded: 0%
0:00
Progress: 0%
Stream Type LIVE
Remaining Time -0:00
1x
Chapters
descriptions off, selected
captions settings, opens captions settings dialog
captions off, selected
This is a modal window.
The media could not be loaded, either because the server or network failed or because the format is not supported.
Beginning of dialog window. Escape will cancel and close the window.
اردیبهشت ۱۳۶۵، فکه شاهد غروب خورشیدی دیگر بود؛ خورشیدی که نه در افق، که در خونهای گرمی غرق شد که عهد بسته بودند تا کربلا را از چنگال صدامیان نجات دهند. شهید علیاصغر ابراهیمی، سرباز گمنام تیپ سیدالشهدا(ع)،...
پدر و مادر معلم بودند، پسرشان هم معلم شد اما تقدیر نوشته بود که بهنام بختیاری معلم جوان کرجی، آخرین درس زندگیاش را نه در کلاس درس که در سنگر اسلحهخانه دهلران بدهد. مادرش با چشمانی پر از اشک و دلی پر...
آدمهایی هستند که در دل روزهای سخت، بدون هیچ کلماتی، بزرگی خود را به نمایش میگذارند. رضا، فرزند نازکنارنجی و حساس مادر، همانطور که در دوران کودکی طاقت سرما را نداشت، در لحظههای حساس جنگ، داوطلب غواصی...
جانباز «بهروز حقیقی» میگوید: هر زخمی که بر تن دارم، داستانی دارد. داستانی از ایستادگی، ایمان و عشق. آنها مدالهاییاند که بر سینهام آویختهاند، نه نشانه ضعف. من رفته بودم تا وطن بماند و سربلند برگردم...
حقیقتی که نه در طوفانها محو شد نه در عبور روزها از بین رفت، بلکه در دل خاک منتظر ماند و به امانت ماند تا روزی روایت شود. در ادامه یادداشتی از مریم بالوی فیلی فعال رسانهای در وصف شهدای تازه تفحص شده...
جانباز سرافراز «ناصر رحیم پور» درباره نحوه جانبازیاش تعریف میکند: «دوتا از همرزمانم زخمی شدند و دو تن دیگر شهید شدند، با اینکه وضعیتم از همه بدتر بود اما قسمت نبود شهید بشوم.»
وقتی کلاس درس میروم، احساس میکنم پدرم کنارم ایستاده است. همانطور که او با عشق به شاگردانش قرآن یاد میداد، من هم سعی میکنم نه فقط درس، بلکه امید به زندگی را به دانشآموزانم بیاموزم. شهادت پدرم برای...
جانباز سرافراز «محمد واحدیان» در بیان خاطرات خود میگوید: «ترکشها که به بدنم برخورد کردند به زمین افتادم و در همان حال فریاد زدم برادران عزیزم من یک نوری دیدم که آقا امام زمان سوار بر اسب سفید شده و در...
معاون فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستانهای استان تهران گفت: به مناسبت اولین سالگرد شهادتحجت الاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی و همراهانش، فراخوان مسابقه فرهنگی دلنوشتهِ مردمی «رئیس...
عفت اسماعیلی مادر شهید «هادی شکری» روایت میکند: «هادی هر زمان که میخواست به جبهه برود به من میگفت: مادر برایمان دعا کن. من برای او و همه رزمندگان نذر صلوات می کردم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این...
شهید «علی حدیدی» از شهدای ارتش استان ایلام است که اردیبهشت ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی تنگ بیجار به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت ویژه نامه این شهید هنرمند را برای مطالعه علاقمندان...
با آغاز جنگ تحمیلی، علیرضا ملکوتینژاد که تنها ۱۵ سال داشت، مجاز به حضور در خط مقدم نبود، اما با توصیه شهیدی از دوستانش، تصمیم گرفت همزمان مسیر طلبگی و دفاع از میهن را دنبال کند. وی با اشاره به وصیتنامه...
مادر شهید «محمدرضا باباصفری» در گفتگویی، از آخرین دیدار با فرزندش میگوید؛ لحظاتی که گویی محمدرضا با دنیای خاکی وداع کرده و آماده پرواز به سوی معبود بود.
صفورابیگم قاشقیان مادر گرانقدر شهید «رضا عطاری»، طی مصاحبهای، شفای فرزندش را با عنایت امام رضا(ع) روایت میکند، از شما دعوت میکنیم نظارهگر قسمتی از فیلم این مصاحبه باشید.
همزمان با فرا رسیدن ولادت امام رضا (ع) و دهه کرامت، پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد گلستان ویژهنامه شهید متولد روز ولادت امام رضا (ع) «علیرضا چروی» را منتشر کرد.
زینب غریب زاده فرزند جانباز هفتاد درصد نجم الدین غریب زاده، ضمن تبریک فرارسیدن دهه کرامت گفت: امروز وظیفه سنگینی به دوش ما نهاده شده است و باید از آرمانهای انقلاب و مسیر پرافتخاری که شهدا و جانبازان که...
جانباز «سعید زینال پور» در بیان خاطرات خود میگوید: «هفت نفر بودیم که برای شناسایی منطقه فکه در دهلران رفته بودیم پایم روی مین رفت، بلند شدم که فرار کنم نتوانستم، مرا بر روی وانت گذاشتند و فقط انگشتان...
جانباز ۵۰ درصد «نواب ترابزاده» درباره نحوه اعزامش به جبهه و مجروح شدنش چنین روایت میکند: سال ۱۳۶۰ برای آموزشی به ۰۵ کرمان اعزام شدم و بعد از آنجا من را به منطقه جنگی اعزام کردند. آن زمان کمک آرپیجی...
مادر گرانقدر شهید «علی شالی»، در مصاحبهای، خاطرهای از فرزندش که جبهه رفتن را به دانشگاه رفتن ترجیح داد، روایت میکند، شما را به تماشای قسمتی از این فیلم مصاحبه دعوت میکنیم.
اردیبهشت ۱۳۶۵، فکه شاهد غروب خورشیدی دیگر بود؛ خورشیدی که نه در افق، که در خونهای گرمی غرق شد که عهد بسته بودند تا کربلا را از چنگال صدامیان نجات دهند. شهید علیاصغر ابراهیمی، سرباز گمنام تیپ سیدالشهدا(ع)،...
پدر و مادر معلم بودند، پسرشان هم معلم شد اما تقدیر نوشته بود که بهنام بختیاری معلم جوان کرجی، آخرین درس زندگیاش را نه در کلاس درس که در سنگر اسلحهخانه دهلران بدهد. مادرش با چشمانی پر از اشک و دلی پر...
آدمهایی هستند که در دل روزهای سخت، بدون هیچ کلماتی، بزرگی خود را به نمایش میگذارند. رضا، فرزند نازکنارنجی و حساس مادر، همانطور که در دوران کودکی طاقت سرما را نداشت، در لحظههای حساس جنگ، داوطلب غواصی...
جانباز «بهروز حقیقی» میگوید: هر زخمی که بر تن دارم، داستانی دارد. داستانی از ایستادگی، ایمان و عشق. آنها مدالهاییاند که بر سینهام آویختهاند، نه نشانه ضعف. من رفته بودم تا وطن بماند و سربلند برگردم...
در فاصله چند روز مانده به سالروز شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی کتاب «رئیسی عزیز؛ الگوی مدیریت تقوامحور» در انتشارات حکمت و بیان چاپ و روانه بازار شد.
کتاب «گوشواره فیروزهای» که روایت زندگی«زهرا کته» یکی از شهدای حج خونین سال۱۳۶۶ در عربستان است و توسط صدیقه رضوانی نیا به رشته تحریر در آمده است منتشر و با حضور مسئولان رونمایی شد.
در قسمتی از کتاب «جان و دلی» که حاوی خاطراتی از زمانه شهید مدافع حرم «سیدمحمدحسین میردوستی» است، میخوانید: «عکست را به سینه پُر از دل تنگیام میچسبانم جانِ من. چهل روز است که دیگر نیستی، نیستی و نیستی، همه میگفتند خاک سرد است. خاک سرد است، به مرور...
کتاب «عروج از شاخۀ زیتون» روایتهایی درباره زندگی احمد متوسلیان از کودکی تا اسارت، به قلم «جواد کلاته عربی» نگارش شده و توسط نشر ۲۷ بعثت به چاپ رسیده است.
سید مرتضی آوینی و آثارش را همۀ کسانی که به انقلاب اسلامی و اندیشه در خصوص آن علاقمند هستند میشناسند. کمتر کسی است که حداقل یکی از نوشتههای او را نخوانده و صدای دلنشینش را به هنگام «روایت فتح» نشنیده باشد.
در فاصله چند روز مانده به سالروز شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی کتاب «رئیسی عزیز؛ الگوی مدیریت تقوامحور» در انتشارات حکمت و بیان چاپ و روانه بازار شد.