مصاحبه با جانباز کرمعلی رجبی؛

روایت ایثار و فداکاری در جبهه‌های نبرد

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۲۲
کرمعلی رجبی، جانباز ۳۰ درصد دفاع مقدس از شهر اراک، در گفت‌وگویی صمیمی، از خاطرات تلخ و شیرین خود در جبهه‌های نبرد، ماجرای مجروحیت دردناک و روزهای دشوار درمان سخن گفت. روایت او، تصویری روشن از ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام را به نمایش می‌گذارد و نشان‌دهنده استقامت و ایمان نسلی است که برای دفاع از میهن جان‌فشانی کردند

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، کرمعلی رجبی، جانباز ۳۰ درصد دفاع مقدس از شهر اراک، در گفت‌وگویی صمیمی، از خاطرات تلخ و شیرین خود در جبهه‌های نبرد، ماجرای مجروحیت دردناک و روزهای دشوار درمان سخن گفت. روایت او، تصویری روشن از ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام را به نمایش می‌گذارد و نشان‌دهنده استقامت و ایمان نسلی است که برای دفاع از میهن جان‌فشانی کردند.

روایت ایثار و فداکاری در جبهه‌های نبرد

آغاز حضور در جبهه و مخالفت خانواده

رجبی در ابتدای مصاحبه اظهار داشت: «سال ۱۳۶۴ بود و من به‌عنوان تک فرزند خانواده با مخالفت والدینم برای اعزام به جبهه مواجه بودم. اما با بهانه رفتن به تهران برای کار، به پادگان بیست‌ویک حمزه رفتم و آموزش نظامی دیدم. پس از دوره آموزشی، به مناطق عملیاتی اعزام شدم.»

خاطرات سخت دوران آموزشی

وی ادامه داد: «در پادگان بیست‌ویک حمزه، شرایط آموزش نظامی بسیار سخت بود. زمستان سرد، لباس‌های ناکافی و برنامه‌های آموزشی سنگین باعث بیماری بسیاری از نیروها شد. حتی من پس از بازگشت از یکی از اردوها به دلیل عفونت سینوس‌ها بیمار شدم و برای مدتی بستری بودم.»

اعزام به مناطق جنگی و عملیات والفجر ۸

رجبی با اشاره به اعزام به جبهه گفت: «پس از بهبودی، خانواده‌ام رضایت دادند و این بار مستقیم از اراک به منطقه اعزام شدم. در عملیات والفجر ۸ شرکت کردم و به‌عنوان نیروی خط‌شکن در شب اول عملیات حضور داشتم. شرایط سخت و درگیری‌های مداوم با نیروهای بعثی را هرگز فراموش نمی‌کنم.»

ماجرای مجروحیت و لحظه‌های دردناک

این جانباز دوران دفاع مقدس با بغض افزود: «در حین عملیات، خمپاره‌ای به زمین خورد و ترکش آن به شکمم اصابت کرد. در آن لحظه، نمی‌دانستم چه شده، اما وقتی به خود آمدم، دیدم که روده‌هایم بیرون ریخته است. امدادگران مرا به عقب منتقل کردند و پس از چندین مرحله درمان به بیمارستان رسیدم.»

در بیمارستان و بازگشت به زندگی

رجبی با یادآوری لحظات سخت درمان گفت: «در بیمارستان ابتدا تصور می‌کردند که من جان باخته‌ام و حتی جواز دفن مرا صادر کردند. اما به معجزه‌ای دوباره به هوش آمدم. روزهای سختی را در بیمارستان گذراندم و بارها به اتاق عمل رفتم. پس از مدت‌ها درمان و تحمل درد، به زندگی بازگشتم.»

خاطرات دوستان شهید و ایثارگری همرزمان

رجبی با تأثر از یادآوری دوستان شهیدش گفت: «سید جلال خاتمی یکی از نزدیک‌ترین دوستانم بود که در کنارم شهید شد. خاطرات و وصیت‌نامه‌هایش هنوز هم در ذهنم زنده‌اند. او همواره به فکر دیگران بود و حتی جیره جنگی خود را به من می‌داد.»

پیام به نسل جوان

کرمعلی رجبی در پایان این گفت‌وگو، ضمن تأکید بر اهمیت دفاع از وطن، از جوانان خواست که با الگو گرفتن از شهدا و ایثارگران، همواره پاسدار ارزش‌های انقلاب اسلامی باشند.

این مصاحبه، گوشه‌ای از رشادت‌ها و فداکاری‌های رزمندگان اسلام را روایت می‌کند و یادآور ارزش‌های والایی است که در دوران دفاع مقدس حفظ شد.

 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده