شهید «زهرهوند» سرکشی از خانواده شهدا را یک وظیفه میدانست
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهید «جلال زهرهوند» یادگار مراد در سال ۱۳۴۵ در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود، که او را جلال نام نهادند. از همان اوایل طفولیت آثار عجیبی در او مشاهده میشدکه تعجب همگان را برمی انگیخت و در دوران کودکی علاقه وصف ناپذیری به قرآن و احادیث ائمه اطهار (س) و شرکت در جلسات مذهبی و مساجد از خود نشان میداد، همیشه از همسالان خود پیشی میگرفت. از شاگردان ممتاز مدرسه بود.
استاد او مرحوم آیت الله درچهای در شهرری بود. دارای اخلاق حسنه بود که همه را جذب خود میکرد. احترام خاصی برای خانواده خصوصا پدر و مادر قائل بود.
پس از ورود به مقطع تحصیلی دبستان در شهرری همیشه از شاگردان ممتاز از جهت اخلاق، درس، نظم و انضباط بود. چندین بار مورد تشویق مربیان و اولیاء مدرسه قرار گرفت. با توجه به قدرت بیان و نفوذ کلامی که دارا بود، در جلسات مذهبی و قرآن تشکیل میشد برای دوستان و همسالان خود به سخنرانی میپرداخت و آنان را نسبت به شرکت در این گونه مجالس و محافل تشویق میکرد.
مقطع تحصیلی راهنمایی او در شهرستان قرچک مصادف با اوج گیری مبارزات مردم ایران و نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) برعلیه نظام ستمشاهی بود. علاوه بر تشکیل جلسات مذهبی، قرآن، شرکت در نماز جماعت و سرکشی از مساجد شهر، فعالیت سیاسی خود را همراه با جمعی از جوانان انقلابی و رهروان امام خمینی(ره) که اکثرا از سرداران شهید جبهههای نبرد حق علیه باطل بودند آغاز کرد.
مسجد جامع قرچک را به عنوان پایگاه اصلی فعالیتهای خویش برگزید. با اقدامتی از قبیل پخش اعلامیهها و نوارهای حضرت امام خمینی(ره)، دیوارنویسی، شعارنویسی، تشکیل راهپیمایی، تظاهرات و سخنرانی در بین دانش آموزان در سطح شهر قرچک به آگاهی جوانان و امت اسلامی بر علیه ظلم و ستم نظام شاهنشاهی پرداخت. این امر موجب شد چندین بار به همراه دوستان شهیدش حمید حسنزاده و حسین کامرانی توسط مامورین دستگیر و در نهایت منجر به آزادی آنها شد.
بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۵۷ با تشکیل کمیتهها گروههای مردمی که مسئولیت تامین امنیت شهر را بر عهده داشتند، پیوست و پا به پای یاران انقلابی خویش به مبارزه با گروههای نفاق پرداختند.
ورودش به مقطع تحصیلی متوسطه همزمان با اوج گیری فعالیتهای انحرافی سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، چریکهای فدایی خلق و جنبش خلق مسلمان بود. به جهت آگاهی و جذب جوانان و هدایت آنان در مسیر انقلاب اسلامی با تعدادی از دوستان انقلابی خویش انجمن اسلامی دانش آموزان دبیرستان شهید شیرازی ورامین را پایهگذاری کرد. با توجه به فعالیتهای گسترده چندین بار مورد سوءقصد و ترور منافقین قرار گرفت، که آنان در این نیت پلید خود ناکام ماندند. حتی در یک مورد منافقین برای رسیدن به هدف خود به درب منزل مراجعه کردند که در آن زمان ایشان در جبهه حضور داشتند.
با شروع جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و با تشکیل بسیج مستعضعفین به فرمان امام خمینی(ره) از بنیانگذاران و موسسان بسیج شهر قرچک بودند و مسئولیت ناحیه ۲ بسیج شهر قرچک را تا هنگام شهادت بر عهده داشت. او در تشکیل و ایجاد پایگاههای مقاومت بسیج در سطح مساجد، مدارس و ادارات شهر قرچک به منظور جذب، آموزش و شرکت جوانان در بسیج و هدایت آنان به جبهههای نبرد حق علیه باطل تلاش فراوان کرد.
همواره در تلاش بودکه مراسم تشییع شهیدان باشکوه و عظمت خاصی برگزار گردد و سرکشی از خانوادههای شهدا و ایثارگران جز برنامههای همیشگی و برادران بسیج و سپاه بود. در برپایی مجالس دعا و نیایش و هرچه باشکوه، سفر هفتگی قم و جمکران و جمع آوری کمکهای مردمی به جبهههای نور علیه ظلمت فعالیت چشمگیری داشت.
با توجه به مسئولیت فراوان ایشان در سپاه و بسیج هیچ گاه از شرکت و حضور در جبهه غافل نبودند. در عملیات طریق القدس، بیت المقدس (ازادسازی خرمشهر)، والفجر مقدماتی، والفجر یک، دو، سه و چهار شرکت داشت. در عملیاتهای والفجر یک و سه بر اثر خنثی سازی میادین مین دشمن از ناحیه سینه، پای و راست مجروح گردیدند که جراحات و ترکشهای ناشی از این مجروحیتها تا هنگام شهادت کاملا مشهود بود وی پای راست خود را به سختی حرکت میدادند.
در عملیات والفجر ۴ مسئولیت محور عملیاتی سردشت– بانه(فرمانده محور عملیات سردشت) را بر عهده داشت. او شب قبل از عملیات غسل شهادت و از تمامی نیروهای تحت امر خویش حلالیت گرفت و لوازم خویش را به نیروهای خویش هدیه کرد و خبر شهادت خویش را بشارت دادند «من فردا موقع اذان ظهر شهید میشوم» با شروع عملیات و استقرار نیروها در مناطق عملیاتی مورد نظر در جنگ با حزب بعث عراق و احزاب و منافقین داخلی (کومله- دموکرات) هنگام اذان ظهر بر اثر اصابت گلوله توپ دشمن به سنگر فرماندهی در تاریخ ششم آبان ماه سال 1362 به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت در راه خدا بود رسید. در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) ۹ قطعه ۲۸ دفن شده است.
انتهای پیام/