دارم به سوی شهادت می‌روم

دایی شهید «مصطفی دوست‌محمدی» نقل می‌کند: «شروع کرد به تمسخر دشمن. گفتم: تو هم وقت گیر آوردی مصطفی! گفت: اتفاقاً الآن وقتشه. پرسیدم: چرا؟ جواب داد: چون دارم به سوی شهادت می‌رم.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید مصطفی دوست‌محمدی» دومین فرزندِ پسرِ حاج نادعلی و ساره‌خاتون، بیستم اردیبهشت ۱۳۴۶ در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در دبستان ادب و راهنمایی را در مدرسه امام خمینی(ره) سپری می‌کند.

دارم به سوی شهادت می‌روم

با امام و ارزش‌های دینی انس گرفت

در ایام پیروزی انقلاب با سن کمش در تظاهرات شرکت می‌کند و با امام و ارزش‌های دینی انس کامل می‌گیرد. مصطفی برای شور و شوق بخشیدن به انتخابات در تبلیغات آن، نقش فعالی ایفا می‌کند.

با شروع جنگ تحمیلی، داوطلبانه با لباس رزم بسیجی به جبهه اعزام می‌شود و پس از چهار بار رفتن به مناطق غرب و جنوب کشور بالاخره در منطقه مهران، در عملیات کربلای یک شرکت کرده و تیر دشمن به سرش اصابت می‌کند. پس از انتقال به بیمارستان شهید کامیاب مشهد، سوم خرداد ۱۳۶۵ به لقاءالله می‌پیوندد.

به سوی شهادت

دایی مصطفی نقل می‌کند: «دشمن شهر مهران را تصرف کرد. رزمندگان از این جسارت دشمن، دلشان به درد آمده بود. نوبت گردان ما شد. مصطفی بی‌سیم‌چی گردان بود که وارد عملیات شد. حجم آتش دشمن زیاد بود. بچه‌ها داشتند روحیه خودشان را می‌باختند. در این گیر و دار، مصطفی به طرفم آمد و سرش را روی دوشم گذاشت و شروع کرد به تمسخر دشمن. گفتم: تو هم وقت گیر آوردی مصطفی! گفت: اتفاقاً الآن وقتشه. پرسیدم: چرا؟ جواب داد: چون دارم به سوی شهادت می‌رم. گفتم: هیس! این حرف رو نزن. خوشبختانه خط دشمن شکسته شد و بچه‌ها پیشروی کردند. در حین پاکسازی، تیری به سرش اصابت کرد و به شهادت رسید.»

پیکر او به همراه چهار تن دیگر از شهدای کربلای یک، ششم خرداد ۱۳۶۵ با حضور گسترده امت حزب‌الله تشییع و در مزار شهدای سمنان در جوار امامزاده یحیی(ع) دفن می‌شود تا قطعه‌ای از زمین بهشتی را صاحب شود.

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده