وحدت خود را حفظ کنید و پشتیبان امام امت باشید
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «محمدباقر احمدی» یکم اسفند ماه ۱۳۵۰. در شهرستان یزد چشم به جهان گشود. پدرش احمد، راننده بود و مادرش حمیده نام داشت. دانشآموز دوم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم خرداد ۱۳۶۷، با سمت تخریبچی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به دهان و پا، شهید شد. پیکرش را در گلزار شهدای شهرستان بندرعباس به خاک سپردند.
وصیتنامه شهید:
وحدت خود را حفظ کنید و پشتیبان امام امت باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْكُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ... إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»
با سلام و درود فراوان به محضر یگانه منجی عالم بشریت، امام زمان (عج) و نایب بر حق ایشان، رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی (ره).
با سلام به رزمندگان دلیر جبهههای نور علیه ظلمت و با درود بر شهیدان راه حق.
اکنون که لطف الهی شامل حالم شد و مرا به عرش ملکوت رساند و اکنون که زمین از خون جوانان این سرزمین رنگ شده است، دیگر سکوت برای هیچ مسلمانی جایز نیست. من نیز یکی از همان کسانی هستم که این سکوت جانکاه را مرگ میدانم... و آن را شکستم.
چند کلمهای با شیعیان علی (ع)؛ ای مسلمانان! به خود بیایید؛ سروران و پیشوایان شما چنین خانوادههایی داشتند. مواظب باشید که حب دنیا، شما را فریب ندهد.
از ملت شهید پرور ایران تقاضا دارم که همواره وحدت خود را حفظ کنند و پشتیبان امام امت باشند. حتی برای لحظهای، امام را تنها نگذارید. اسلام را تا آخرین لحظه یاری کنید و تا آخرین نفس، با شیاطین شرق و غرب بجنگید و راه شهیدان را ادامه دهید.
پدر و مادر عزیزم! دنیا گذرگاهیست که باید هرچه زودتر، کوله بار را از توشه آخرت پُر کرد و آماده سفر شد. غفلت از عبادت خدا ممکن است سرانجام، دوزخ ابدی را به دنبال داشته باشد.
در سوگ من گریه نکنید، چرا که من به آرزوی خود رسیدم.
اگر کسی این جبهه نبرد حق علیه باطل را ببیند و ساکت بنشیند، مسلمان نیست و اگر کسی فریاد "هل من ناصر ینصرنی" حسین زمان را از جماران بشنود و لبیک نگوید، نه مسلمان است، نه شیعه علی (ع) و نه پیرو راه ثارالله.
مادر جان! من به جبهه میروم تا برای دین و اسلام بجنگم. از تو میخواهم که خواهران و برادرانم را در مسیر اسلام تربیت کنی و آنها نیز راه مرا، که برای اسلام قدم گذاشتم، ادامه دهند.
پدر و مادر عزیزم! از شما میخواهم که مرا ببخشید و حلال کنید. من فرزند خوبی برایتان نبودم، و بابت این کوتاهی از شما پوزش میطلبم.
از طرف من، از تمام آشنایان و دوستانم حلالیت بخواهید.
اگر پیکر من به دستتان رسید، در هرجایی که خانواده صلاح میدانند، به خاک بسپارید.
خواهش میکنم که شبهای دوشنبه و جمعه، وقتی به گلزار شهدا میروید، سلام مرا به آنها برسانید.
و در پایان، از همه شما التماس دعا دارم.