عاشورا یک روز نبود، یک راه است...
به گزارش نوید شاهد ایلام، باصدای دل مینویسم، و از دور به تو سلام میگویم،ای که قامتت قامت حق است...
سلام بر تو.ای تنِ بیسر.
که سرود ایستادگی را
با تنی پارهپاره.
برای تاریخ خواندی…
سلام بر سر بریدهای
که نیزه را منبر کرد.
و خطبهاش، قرنها است
وجدان جهان را تکان میدهد.
و امان از توای زینب…
که در گودال، نگاه نکردی تا فرو نریزی…
و فقط گفتی: «ما رأیتُ الا جمیلاً»
تا بفهمیم زیباترین تصویر عالم.
ایستادن بر ویرانهی ظلم است.
از همان لحظهای که آسمان، روی زمین خم شد و عطش در گلوی تاریخ ماند، کربلا آغاز شد…
نه یک واقعه ساده.
بلکه مکتبی خونین.
مکتبی که با یاد حسین (ع) هرگز کهنه نشد.
چون با خون و ایمان نوشته شده است، نه با مرکب؛ و در ادامهی کربلا یزیدیانِ این زمان.
دیگر عمامه نمیبندند…
کراوات دارند، توییت میزنند، لبخند دیپلماتیک میزنند….
اما شمشیرهایشان.
گلوی کودکان بیپناه را هنوز میبُرد.
از غزه تا سوریه…
از نیایش تا نطنز.
ازآغوش مادران، تا سایهی پدافندها...
غافل از اینکه ما نسل زینبیم، فریاد میزنیم حتی اگر اسیر باشیم؛ و باز هم همان سؤال است:
«هل من ناصر ینصرنی؟»
و باز هم عدهای سکوت کردهاند…
و عدهای، خون دادهاند.
امروز عاشورا همینجاست... وایران، میعادگاه ایمانهای بی هراس است.
جایی که رهبرش، زیر بار تهدید نرفته...
و پرچم هنوز بر شانههای بیخستگی اوست
وامروز، عاشورا نه در نینوا، که در کوچه های ایران و سنگرهای خاموش، اما زنده مردم است.
ما بر تلی از قرنها ایستادهایم
وامروز، پرچم در دستان مردیست
که شاید دستش زخم خورده باشد.
اما دلش محکمتر از صد نیزه است…
و ما تا آخرین فریاد.
تا آخرین پرچم.
تا آخرین قطرهی ایمان.
پشتِ آن دستِ زخمی ایستادهایم….
چون خون حسین.
برای ایستادنِ ما
خدایا...
به دلهای شکسته ما صبر عطا کن.
به قدمهای ما استقامت.
و به دستان ما توان نگه داشتن پرچم حق را.
تا روزی که عدالت جهانی شود.
و سایه ظلم از سر زمین ما برچیده گردد.
یا ربالعالمین.
انتهای پیام/