نقش رهبری در پیروزی علیه تجاوز اسرائیل به ایران
به گزارش نوید شاهد ایلام، منوچهر آبسالان آزاده، جانباز و از نویسندگان حوزه دفاع مقدس استان ایلام در مقالهای به نقش رهبری در پیروزی علیه تجاوز اسرائیل به ایران این چنین پرداختهاند:
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
قبل از ورود به اصل موضوع ضروریست تحلیل مختصری بر قوانین حاکم بر جهان و مجریان آن داشته باشیم تا تفسیر درستی به ذهن مخاطبان محترم متبادر شود؛ امروزه دنیای غرب و در راس آنها آمریکای متقلب با مخفی شدن در پشت اشعار دروغینی همچون حقوق بشر، دموکراسی، مبارزه با تروریست و امنیت جهانی بزرگترین جنایت در حق بشریت انجام میدهند. وضعیت تأسف بار اجرای قوانین در جهان خود بیان کننده شکاف بین حرف و عمل مدعیان حقوق بشر است و نیاز هم به تحلیل ندارد.
وقتی دادگاه بین المللی رأی به دستگیری نتانیاهو میدهد، اما در آمریکا با سوت و کف از او استقبال میشود، و قتی که سازمان ملل رأی به توقف کشتار مردم مظلوم فلسطین میدهد و آمریکا وتو میکند و زمانی هم که برجام یک سند رسمی بین المللی پاره شد و هیچکدام از اعضای امضاء کننده آن نه تنها اعتراض نکردند؛ بلکه حامی مجرمی مانند ترامپ شدند و تنها بند آن که مکانیزم ماشه است هنوز پا برجاست و باید ایران بر اساس آن تحریم شود باید فاتحه اجرای عدالت جهانی خواند.
اما ایران اسلامی علی رغم بی اعتمادی به دولت مردان آمریکا بخاطر اثبات حسن نیت خود در حال مذاکره با ایالات متحده بود، ولی آمریکا با استفاده از اصل غافلگیری بوسیله رژیم جعلی صهیونیستی سگ دست آموز خود ایران را مورد تهاجم ناجوانمردانه قرار داد که منجر شهادت تعداد زیادی از مردم بیگناه، دانشمندان و فرماندهان نظامی شد. در چنین شرایط هرج و مرج و نبود قانون عادلانه و اخلاقی در جهان بسیاری از تحلیل گران منتظر سقوط انقلاب اسلامی ایران بودند، اما به لطف خاصه الله و طبق آیه ۴۰ سوره مبارک حج «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ» قطعا" خداوند یاور کسانی است که دین خدا را یاری میکنند. کشتی انقلاب اسلامی به لطف الهی و تدابیر و هوشمندانه سکان دار انقلاب اسلامی با صلابت به مسیر خود بدون هیچ تذلذلی ادامه داد و دنیا را در این نبرد نابرابر متحیر کرد.
در ذیل به عوامل پیروزی در این جنگ میپردازیم:
۱. علت پذیرش مذاکره
در حقیقت شناخت کامل منظومه فکری و شخصیتی رهبر معظم انقلاب اسلامی فراتر از آن است که به راحتی بتوان عمق نظر ایشان را تحلیل کرد. باور عمیق سکان دار انقلاب به اصول اساسی انقلاب اسلامی و سوابق طولانی دشمنی آمریکا با ایران و مخالفت آن کشور با موجودیت جمهوری اسلامی بهعنوان یک نظام مستقل و مخالف هژمونی آمریکا و غرب در منطقه علت اصلی دشمنی مستمری نظام سلطه با رهبری آمریکا و غرب علیه جمهوری اسلامی است و مطلقا" ربطی به برنامه هستهای و موشکی ایران ندارد، بلکه این دشمنی و مخالفتها با هویت استقلالطلبانه جمهوری اسلامی برمیگردد؛ بنابراین اولین دلیل شکست دشمن در ساحت دیپلماسی بود، زیرا پذیرش مذاکره از نظر رهبری یک تاکتیک خلع بهانه و توپ در زمین رئیس جمهوری متوهم آمریکا انداختن بود. رهبر معظم انقلاب علی رغم یقین به خسارت محض، پوچ و بی حاصل بودن، غیر هوشمندانه، غیر عقلایی و غیر شرافتمندانه دانستن مذاکره با دولت آمریکا بازهم چرا آن را پذیرفت؟ همچنانکه در طلیعه مطلب یاد آوری شد، پذیرش چنین مذاکره در واقع یک ضد حمله یا به عبارتی یک بدل برای خنثی سازی عملیات فریب، توطئه و تله دیپلماتیک ترامپ بود نه مذاکره¬ی که چشم انداز روشنی برای حل فصل مشکلات فی ما بین در آن متصور شد، زیرا اصلا" مشکل حقیقی وجود ندارد که با مذاکره مرتفع شود، بلکه ایالات متحده این بهانههای ساختگی را برای استمرار فشار بر ایران در شرایط مختلف مطرح میکند تا به اهداف شوم خود که همان تجزیه کشور است برسد.
شکی وجود ندارد که رهبر انقلاب مطلقا" با اصل مذاکرهای که منتتج به تأمین منافع ملی شود مخالفتی ندارند، زیرا حیطه و قلمرو تصمیمگیری ایشان بر مبنای منافع ملی، عقلانیت راهبردی و تجربه تاریخی شکل میگیرد، از این رو هر اقدام و ابزاری که بتوان با آن موانع از سر راه پیشرفت کشور بردارد مسلما" با آن موافقت میکنند به شرطی که با پذیرش آن مشکلی بر مشکلات کشور اضافه نکند.
اما رئیس جمهور متوهم آمریکا بدلیل خباثت و شیطنت ذاتی و با رویکرد سلطه طلبانه بنا داشت که ایران را سر دوراهی مذاکره یا جنگ قرار دهد که قطعا" پذیرش هرکدام تبعات خاص خود را بدنبال داشت، به همین دلیل ترامپ با شیطنت خاص خود بجای ارسال پیام به دولت ایران برای رهبری نامه فرستادند تا در صورت شکست محتمل مذاکرات رهبر ایران را انعطاف ناپذیر و جنگ طلب معرفی کند؛ بنابراین پیشنهاد مذاکره آمریکا به ایران بیش از آنکه یک ابتکار دیپلماتیک عادلانه دیپلماتیک و درخواستی صادقانه برای رفع اختلافات فی مابین دو کشورباشد یک تله فریب و ادامه سیاست فشار و فضا سازی منفی علیه انقلاب یا همان دیکته کردن خواستههای نا مشروع خود بود. ترامپ با طرح چنین پیشنهادی که مبتنی بر مفروضات و محاسبات غلط خود از ملت ایران بود سعی کرد با موجه نشان دادن خود و مقصر نشان دادن مسئولان ایران، زمینه حمله به جمهوری اسلامی را معقول جلوه دهد. پس در واقع پذیرش مذاکره از طرف رهبری خنثی سازی توطئه و اولین شکست دولت آمریکا در اتخاذ دیپلماسی شیطنت آمیز بود. بدیهی بود که هدف ترامپ، علاوه بر انداختن توپ مذاکره به زمین ایران، تلاش میکرد تا ضمن انزوا کشاندن ایران در افکارعمومی جهان رهبر انقلاب را چهرهای مخالف دیپلماسی و راه حلهای صلح آمیز معرفی کند و خود را در جایگاه متقاضی مذاکره و صلح طلب قرار دهد. اما رهبر معظم انقلاب با هوشمندی و اطلاع کامل از نیت شوم ترامپ و از باب دفع دخل مقدر مذاکره مشروط و غیر مستقیم را پذیرفت و اگر نمیپذیرفت مسلما" در پازل دشمن بازی میکرد و جمهوری اسلامی با مشکلات ذیل مواجه میشد.
نخست- دولت آمریکا میتوانست با موجه و معقول جلوه دادن مشروعیت حمله به ایران ذهن بسیاری از صاحب ناظران جهانی نسبت به مشروع بودن حمله به ایران را قانع کند.
دوم- این احتمال وجود داشت که آمریکا با بسیج جریانات و فریب افکار عمومی با همسو کردن جریانات معاند زمینه به همریختگی داخلی و تنشهای اجتماعی را فراهم کند.
سوم- دلیل دیگر موافقت رهبری با مذاکره باز گذاشتن دست دولتها و آزادی عمل در سایر نهادهای تصمیمگیر در نظام جمهوری اسلامی است، تا احیانا" کسی یا کسانی ادعا نکنند که ما آزادی عمل نداشتیم و گرنه میتوانستیم این مشکل را حل کنیم.
چهارم-، اما این که چرا رهبر انقلاب با پذیرش مذاکره مستقیم با دولت آمریکا موافقت نکرد؟ چون مذاکره مستقیم با دولت جنایت کار آمریکا باعث میشد وقار، هیمنه و قدرت ایران اسلامی که ستون فقرات اصلیام القرای مقاومت است بشکند و ترامپ آن را یک موفقیت بزرگ برای خود تلقی کند.
۲- مدیریت هوشمندانه رهبری در تجاوز رژیم صهیونیستی
رهبر معظم انقلاب در نخستین ساعات حمله این رژیم جعلی پیامیکه حاکی از آرامش، اقتدار، امید، شجاعت، عقلانیت و معنویت بود صادر فرمودند. این پیام در حقیقت نقطه عطفی برای یک تحول حیرت آور برای جهانیان بود، شاید در مخیله بسیاری از استراتژیستهای سیاسی و نظامی جهان خطور نمیکرد که ایران این شرایط بغرنج و خطرناک پس از شهادت فرماندهان نظامی و دانشمندانی که هر کدام یک استوانه و ستون مستحکم کشور بودند بتوانند ضمن ترمیم و آماده سازی در زمانی بسیار کوتاه ابتکار عمل در میدان نبرد به دست گیرد. در حالی که با تدابیر داهیانه رهبر انقلاب ضمن جایگزین فرماندهان شهید در کوتاهترین زمان ممکن جواب محکمی به دشمنان دادند که این اقدام در نوع خود واقعا بی نظیر بود.
در واقع این اقدام شجاعانه و به موقع رهبری بدون هراس از دشمنان، تمام محاسبات آنها بهم ریخت بویژه آن که در زمانی بسیار کوتاه ابتکار عمل در میدان نبرد بدست رزمندگان اسلام افتاد و با ایستادگی شجاعانه در مقابل آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس و رژیم جعلی صهیونیست و حتی بعضی از حامیان منطقهای آنها میدان نبرد را به جهنمی برای صهیونیستها مبدل کرد. آنچه مسلم است عظمت جایگاه ولایت فقیه در مدیریت میدان نبرد مشهود بود که توانست ضمن خنثی کردن توطئههای دشمن روحیه اتحاد ملی را در ساعات نخستین مواجهه ملت ایران با شهادت سردارانش حفظ کند و دشمنان را با مجازات تلخ، دردناک و سخت تهدید کند. جالب آن که در بخشی از پیام دوم رهبر انقلاب، ضمن یاد آوری در جریان بودن مذاکره ایران و آمریکا با هوشمندی ذهن کسانی که معتقند به مذاکره با آمریکا بودند به اثبات حقانیت پوچ بودن اعتماد به دولت آمریکا یادآوری فرمودند، بویژه برای کسانی که گم شده خود را در مذاکره با آمریکا جستوجو می¬کنند و برای افکار عمومی دنیا روشن کرد که مذاکره با آمریکا نه تنها خیر ندارد بلکه شر هم هست.
خلاصه مطلب
تجاوز رژیم جعلی صهیونیستی به ایران حاوی درسها و عبرتهایی است برای کشورهای منطقه، قدرتهای جهانی و عقلای عالم، تا به فهم درست تری از اهداف دشمنان بشریت برسند و به جای تحلیل و تفسیر سطحی این حوادث، به انگیزههای واقعی صحنهگردانان این جنگ پی ببریم و بدانند که ایالات متحده میخواهد بوسیله رژیم صهیونیستی که مکانیزم اشغالگری و پایگاه نظامی غرب در منطقه است ژئوپلیتیک خاور میانه را بر وفق مصلحت خود تغییر دهد. اما دردناکترین و غم انگیزترین قسمت این ماجرا این است که کشورهای غربی خود را بعنوان مدافع حقوق بشر، دموکراسی و مبارزه با تروریسم معرفی می¬کنند در حالی تقسیم کشورها سوریه، عراق، فلسطین و لبنان طی موافقت نامه سایکس پیکو که در سال ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول بین بریتانیا و فرانسه بدون توجه به مالکان اصلی این سرزمینها اقدامی جنایتکارانه و خلاف تمامی موازین قوانین جهانی است و اشغالگری محض بوده بنابراین تجاوزگری مثلث شوم آمریکا، کشورهای غربی و اسرائیل مسبوق به سابقه است و اشغال کشور فلسطین هم یک نمونه آن است. پس اسرائیل پایگاه اشغالگری آمریکا، انگلیس، فرانسه .. است نه یک کشوری قانونی وگرنه امکان ندارد ۸ میلیون صهیونیست مهاجر بتوانند بدون حمایت آمریکا و برخی از اعضای ناتو بدنبال تحقق استراتژیک از نهر تا بحر باشد.
۳ - تدابیر رهبری پس از شکست دشمن
رهبر معظم انقلاب با عقیده راسخ و نگاه عمیق به اصل حراست از تمامیت ارضی کشور درسهای فراوانی در این حوادث به همه گرایشها و طیفهای سیاسی دادند. این که ملت ایران بدانند که حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا تنها حمله به نظام سیاسی ایران نیست، بلکه حمله به تمامیت ارضی ایران بود و امروز هم تمام ملت ایران است که در برابر دشمنان متجاوزگر پیروز شدهاند. به همین دلیل از مداح اهلبیت خواستند تا سرود «ای ایران، خدایی» صحن امام رضایی.. ایران عاشورایی .. که تلفیقی آمیخته با مضامین مذهبی، ملی و انقلابی است بخواند، زیرا از نظر ایشان تمامی ملت ایران در این پیروزی عظیم شریک و شایسته تقدیرهستند.
از طرفی نشان دادند که معظم له همواره به دنبال پیوند نقاط مشترک ملت ایران است و تأکید ایشان بر خواندن سرود «ای ایران، خدایی» پاسخی به یاوهگوییهای تفرقه افکنانه و جنگ روانی دشمنان بود. ایشان با این اقدام هوشمندانه و مدبرانه به جهانیان فهماند که ملت ایران با وجود بعضی اختلاف نظرهای سیاسی در مسئله اداره کشور، اما در شرایطی که تمامیت ارضی ایران در خطر باشد با تمام وجود از آن دفاع میکنند و هرگز پشت حاکمیت را خالی نمیکنند و قضایای اخیر در حقیقت تجلی پیروزی اضلاع طلایی ایمان به خداوندف غیرت دینی، اتحاد ملی، تدابیرهوشمندانه رهبری و شجاعت فرزندان ایران در نیروهای مسلح بودند، پس تأکید رهبری بر خواندن این سرود در حسینیه امام خمینی (ره) یادآوری اتحاد آرمانهای ملت ایران با آمارمانهای اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) بود و همین امتزاج فرهنگ دینی با فرهنگی ایرانی خالق صحنه بهیادماندنی از تجلی عشقورزی و ایثار در تاریخ درخشان ایران بودهاند و نمونههای بارز آن در دفاع مقدس هشت ساله در تاریخ ثبت است. البته در تجاوز آمریکا و رژیم جعلی صهیونیست به خاک مقدس ایران درسها وعبرتهای فراوانی است که بدلیل اجتناب از اطاله مطلب تنها به چند نمونه قرآنی آن اشاره میشود.
۱. درسها
درسها معمولا" به موفقیتها اشاره میکند که باید بعنوان الگو در ادامه مسیر زندگی از آنها درس آموخت، در حالی که عبرتها بیشتر به اشتباهات و شکستها باز میگردد که باید تلاش شود تا آن اشتباهات مجدد تکرار نشوند. همچنانکه قبلا" اشاره شد در تجاوز رژیم جعلی صهیونیستی به جمهوری اسلامی درسها و عبرتهای فروانی است که در این فرصت تنها به خلاصهای از آنها پرداخته میشود. جنایت رژیم صهیونیستی در حقیقت نقطه عزیمت تحقق دکترین قدرت فرهنگی و نظامی جمهوری اسلامی برای اثرگذاری در تحولات آینده ایران، خاورمیانه و جهان بود. اتحاد بینظیرمثلث طلایی «وحدت ملی، تدابیر رهبری و قدرت نظامی» نیروهای مسلح محاسبات دشمنان اسلام را درهم کوبید و لانه عنکبوت اسرائیل به جنهمی برای صهیونیستها تبدیل کرد و این خود بهترین نقطه عزیمت برای سایر ملت هاست که با الگو گیری از اتحاد ملی ایران خود را از جهنم سلطه آمریکا، اسرائیل و غرب نجات دهند که این بهترین درس است. قطعا" پیروزیهای خیره کننده ایران در این جنگ نابرابر تبلوری از لطف الهی، اراده ملی تدابیر رهبری و شهامت و شجاعت نیروهای مسلح بود که باطل سحر شبیخون اسرائیل به ایران اسلامی شد. جالب آن که جمهوری اسلامی تنها حدود ۱۵ ساعت در مقابل حملات دشمن که سالها برای آن برنامه ریزی کرده بودند حالت پدافندی داشت، اما بعد از این مدت کوتاه ابتکار عمل در میدان نبرد در نقش آفند بدست گرفت و رژیم صهیونیستی را تحت ضربات کوبنده قرار دادند و توانست برتری خود را در میدان نبرد به دشمن دیکته و تحمیل کند تا آن جایی که این رژیم ناچار شد برای نجات خود به دامن اربابانش پناه ببرد.
درسهای این پیروزی:
الف- بزرگترین درسی که باید آموخت آن است که در آیه ۱۲۰ سوره بقره میفرمایند «وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا آنکه تسلیم خواسته آنان شوى یعنی تا عمود خیمه اسلام نکشید و تابع محض کفار نشوید امکان ندارد از ما راضی شوند. پس زمانی دشمنان اسلام از رفتار ما راضی میشوند که ستون خیمه دین خدا را تخریب کنیم و تابع محض آنها شوند، از این رو دیندارى کافرپسند، همان کفر است و نباید فریب لبخندهای شیطنت آمیز دشمنان خورد. پس باید ایستاد و دین خدا را یاری کرد که در این صورت پیروزی قطعی است آیه ۷ سوره مبارکه محمد با قاطعیت میفرمایند «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ» اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر دین خدا را یارى کنید، شما را یارى مىکند و گامهایتان را استوار مىسازد. پس قدر مطلق خداست و باید ضمن جهاد در راه حق از او یاری طلبید.
ب- با حکمت تأکید قرآن بر وحدت در آیه ۱۰۳ آل عمران که میفرمایند «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. در عمل دیدیم که چگونه اتحاد ملت فهیم ایران آمریکا و اذنابش را با تمامی هارت پورتها و رجز خوانیهای تو خالی بزانو در آورد. بویژه آنکه خداوند سبحان از وحدت به عنوان نعمت یاد فرمودند «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ» و نعمت خدا را بر خود یاد کنید؛ پس باید در عمل شاکر این نعمتهای الهی باشیم و قدر پیروزیها که حاصل وحدت خدا پسند بودند بدانیم و آن را بعنوان یک نعمت الهی حفظ کنیم.
۲- عبرتها
این که چرا با وجود تأکید حضرت امام خمینی (ره) بر شیطان بودن آمریکا و همچنین تأکید رهبر معظم انقلاب بر غیر قابل اعتماد بودن سردمداران دولت آمریکا باز هم مع الاسف بعضی از مسئولین با سهل انگاری فریب وعدههای توخالی و پوچ ترامپ خوردند؟! شکی نیست که آمریکا و هم پیمانان غربی در دنیا امروز دقیقا" نقش فرعون زمان موسی (ع) عمل میکنند، یعنی همان جنایاتی که فرعون مرتکب میشد که قرآن در آیه ۴ سوره قصص میفرمایند «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ»
همانا فرعون در زمین سرکشى کرده و مردم را متفرقه میکرد گروهى از آنان را خوار ذلیل کرد پسرانشان را سر مىبرید و زنانشان را براى کنیزی زنده نگه مىداشت از دیگر شگردهای فرعون ایجاد تفرقه بین مردم بوده که نشان میدهد تفرقه افکنی از بارزترین اهرم سلطه مستکبران در بین مردم است، زیرا تا زمانی که مردم اتّحاد و همبستگى داشته باشند، طاغوتها توان مقابله با آنها را ندارد، چون در واقع تفرقه مقدّمه شکست و پذیرش ذلت است؛ و این همان چیزیست که امروز ما در رفتا و گفتار سردمداران کفر با رهبر آمریکا میبینیم که دقیقا" منطبق بر رفتار همان فرعون زمان است. بخش غم انگیز این داستان این است که غرب خود بدنبال تشکیل اتحادیههایی مانند ناتو، اتحادیه اروپا و گروه جی ۷ ... از طرفی بدنبال تفرقه و تجزیه کشورهای خاورمیانه هستند یک بام دو هوا؟!
(خداوند در آیه ۱۱۳ هود به مؤمنان هشدار میدهد که هرگز به ستمگران تکیه نکنند «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ» و به ستمگران اعتماد و تکیه نکنید که آتشِ عذاب الهی شما را فرا مىگیرد. چرا که تکیه بر ستمگران، گناه کبیره است، به همین دلیل نتیجه رکون به ظالمان قرآن وعده آتش داده است. «لا تَرْکَنُوا .. فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ» پس باید به جاى تمسّک به ظالم، به خدا توکّل کنیم که قدرت مطلق عالم است و این میتواند برای کشورهای اسلامی که میزبان ویژه پایگاهای آمریکا هستند عبرت باشد.)
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ)
والسلام
نویسنده منوچهر آبسالان
انتهای پیام/